
فابر- كاستل بزرگترين و قديميترين كارخانه توليدكننده لوازم التحرير در
جهان است كه 250 سال قدمت دارد و بيش از 2 ميليارد مداد در سال توليد
ميكند.
تخصص اصلي آن در توليد مداد گرافيتي و مدادرنگي است. اين شركت در سال 1761
تاسيس شد و از آن زمان تاكنون، اداره آن نسل به نسل ادامه يافته و اكنون
نسل هشتم شركت مديريت آن را برعهده دارد، خلاصهاي از مشخصههاي اين شركت
در ادامه مطلب بيان ميشود. اين شركت ثابت كرده است كه كسبوكار خانوادگي
ميتواند موفق باشد.
شالوده برند فابر- كاستل
برچسبها:
برندادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در دوشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۱
|

ايران خودرو

اولين نشانهاي كه در صنعت خودروسازي
ايران مطرح شد آرم حك شده بر روي پيكان بود. تصويري از يك ارابه باستاني و
شمايلي از يك اسب در حال حركت كه اين آرم تا زمان توقف توليد پيكان همراه
اين خودرو بود.
پس از توقف توليد پيكان و آغاز توليد
خودروي سمند مسوولان ايرانخودرو طراحي آرم جديدي براي سمند را
برچسبها:
برندادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۱
|

فدراسیون خودروسازان آلمان پیش بینی کرد میزان فروش جهانی
خودرو در سال 2012 میلادی با رشد چهار درصدی روبرو خواهد شد. این موسسه در
ادامه افزود: بحران مالی و بدهی منطقه یورو موجب کاهش فروش خودرو در
بازار اروپا خواهد شد. بر اساس این گزارش ماتیاس وایزمن رییس فدراسیون
خودرو سازان آلمان در این باره تاکید کرد علی رغم مشکلات موجود در اقتصاد
جهانی روند رو به رشد فروش خودرو در سال 2012 میلادی نیز ادامه خواهد
یافت. وی که در کنفرانس خبری در حاشیه نمایشگاه بین المللی خودرو در شهر
ژنو سخن می گفت، افزود: پیش بینی ما این است که فروش جهانی خودرو امسال با
رشد چهار درصدی روبرو خواهد شد. نمی توان به راحتی نرخ رشد سال 2011
میلادی را امسال نیز به دست آورد. وی گفت: پیش بینی می شود میزان فروش
خودرو در بازار آمریکا امسال با هشت درصد رشد به بیش از 13.7 میلیون
دستگاه برسد. آمریکا طی دو سال گذشته با رشد دو رقمی فروش خودرو روبرو
شده است. میزان فروش خودرو در بازار چین نیز امسال با هشت درصد رشد به
13.1 میلیون دستگاه خواهد رسید. میزان فروش خودرو در بازار ژاپن نیز امسال
با 17 درصد رشد به 4.1 میلیون دستگاه خواهد رسید. بحران مالی و بدهی منطقه
یورو نیز موجب خواهد شد تا میزان فروش خودرو در اروپای غربی امسال با پنج
درصد کاهش به کمتر از 12.1 میلیون دستگاه برسد.تهیه شده در: وب نوشت پنگان
برچسبها:
خودرو,
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۰
|

نيسان قصد دارد برند داتسون خود را براي بازارهاي نوظهور احيا كند.
روزنامه نيكي چاپ ژاپن گزارش داد كه شركت خودروسازي نيسان قصد دارد از سال
2014 ميلادي برند داتسون خود را كه عمدتا شامل خودروهاي ارزان قيمت ميشود،
براي حضور در بازارهاي در حال رشد احيا كند.
مديرعامل نيسان گفته كه
برند داتسون پتانسيلهاي زيادي براي حضور در بازارهاي در حال رشد دارد.
نيسان استفاده از برند داتسون را از سال 1981 تاكنون متوقف كرده است. با
اين وجود نام اين خودرو هنوز در برخي بازارها مانند آمريكا، خاورميانه و
بخشهايي از آسيا شناخته شده باقي مانده است.
ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در:
وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۰
|

گروه خودروسازي فولکس واگن اعلام کرد که در حال گرفتن تصميمي درست درباره
ادغام با شرکت پورشه است. کريستين ريتز سخنگوي فولکس واگن گفت: البته همه
علاقهمند هستند که فولکس واگن و پورشه با يکديگر ادغام شوند و ما نيز در
همين راستا در حال بررسي تصميمهاي درست براي ادغام دو شرکت هستيم. وي
افزود: ما به زودي تصميمهاي لازم را براي ادغام فولکس واگن و پورشه گرفته و
درباره آن اطلاع رساني ميکنيم. او در عين حال از اظهارنظر درباره گزارش
مجله اشپيگل درباره اينکه فولکس واگن ممکن است تا پايان سال جاري ميلادي
فرآيند ادغام با پورشه را نهايي کند، خودداري کرد.تهیه شده در: وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه پنجم بهمن ۱۳۹۰
|

امین اسداللهی*
بخش سوم و پاياني
تحقيق و توسعه
تحقیق و اختراع
نقش مهمیرا در سیاست پوما بازی میکرد. در سال 2001 و 2002 به ترتیب 5/2
و5/3 درصد از منابع مالی پوما در این قسمت از شرکت سرمایهگذاری شده بود.
در سالهای اخیر این شرکت شروع به همکاری با طراحان مشهور و با فرهنگهای
مختلف كرد. به گفته سیاستگذاران برند پوما، این شرکت مجموعه جدیدی ارائه
داد که مشتمل بر زیبایی، ورزش و سبک
برچسبها:
برند,
بازاريابي ورزشادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۰
|

امین اسداللهی
بخش دوم
رقبای بزرگ پوما شامل آدیداس، نایکی، ریبوک، فیلا، پرادا اسپرت و دیزل بودند.
1) آدیداس: آدیداس که یکی از شرکتهای حرفهای و ورزشی بود در تمام نقاط
دنیا شهرت یافت. مرگ بنیانگذار این شرکت باعث سخت شدن کار در این شرکت شد
و بعد از اینکه مدیر فرانسوی رابرت لویی در سال 1993 ريیس هیاتمدیره
آدیداس شد، این شرکت توانست دوباره سود آور شود. لویی توانست محصولات را
پربهاتر و فروش را افزایش دهد و شرکت سالامون را که پیشرو درساخت وسایل
اسکی گلف و ورزشهای بیرونی بود را تصاحب کرد.
در سال 2002 آدیداس
دومین تولیدکننده بزرگ دنیا با فروش تقریبی 5/6 میلیارد دلار بود
برچسبها:
برند,
بازاريابي ورزشادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۰
|
امین اسداللهی
بخش نخست
تاریخچه شرکت:
در سال 1924 در دهکده کوچک
در منطقه باواریای آلمان، دو برادر به نامهای آدی و رودی داسلر بنیانگذار
کارگاه کفش داسلر بودند. با شروع جنگ جهانی دوم همکاری موفقیتآمیز دو
برادر به اتمام رسید و آنها از یکدیگر جدا شده و هیچگاه با یکدیگر همکاری
نکردند.
آدی کارگاهی را در پایین رودی در آلمان به نام آوقاخ نگه داشت و آن را
آدیداس نام گذاشت و رودی کارگاه دیگری در آن سوی رودخانه بنا نهاد آن را
پوما گذاشت. نزدیک به 40 کارگر به آدیداس پیوستند و نزدیک به 7 کارگر
درپوما مشغول به کار شدند، پس از گذشت سالها این دو شرکت پیشرفت قابل
توجهی کردند، اما تا سال 2003 تعداد کارگران این 2 شرکت هنوز همان نسبت 5
به 1 باقی مانده بود.
فراز و نشیب شرکت پوما
برچسبها:
برند,
بازاريابي ورزشادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۰
|

به گزارش اتحادیه صنعت خودروسازی آمریکا در ماه نوامبر سال 2011 میلادی،
فروش شرکت خودروسازی فورد موتورز در آمریکا 12 درصد و فروش هوندا 26 درصد
رشد کرد. در این ماه دو برند معرفی شده پرفروشترین برندهای خودروسازی در
آمریکا بودند و موفق شدند در صدر فهرست بازار خودرو قرار بگیرند.
اتحادیه
صنعت خودروسازی آمریکا پیشبینی میکند در سال جاری میلادی فورد پر فروش
ترین برند آمریکایی باشد و دلیل آن هم اعتماد مردم به این برند است. هوندا
نيز در سال گذشته با بحرانهاي زیادی روبهرو بود ولی موفقیت بزرگی از نظر
جلب رضایت مصرفکنندگان آمریکایی بهدست آورد.ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در:
وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند,
خودرو

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه یازدهم دی ۱۳۹۰
|

تویوتا و هوندا، بالاترین آمار جذب رضایت مشتری را در
میان برندهای خودرویی دارند. بر اساس آماری که از مصرفکنندگان گرفته شد
هفت برند خودرویی بالاترین آمار رضایت مشتری را دارا هستند.
تویوتای کمری
هر سال خودروسازان ها میلیون دلار برای انتشار نام
برندهای اتومبیلهایشان خرج میکنند تا اطمینان مشتری را جلب کنند، اما
رضایت مشتری تنها با تبلیغات خالی بدون ارتباط داشتن مصرفکننده با خودرو
به دست نمیآید. در نظرسنجی که توسط «بنیاد ملی تحقیقات گزارشات
مصرفکننده» در ایالات متحده انجام شده، تویوتا و هوندا به ترتیب رتبههای
اول و دوم را با داشتن بالاترین امتیاز به دست آوردند. اتومبیلهای این دو
گروه سالهای متمادی در صدر جدول قابل اعتمادترین خودروهای مصرفکنندگان و
بهترین نتیجه را در تستهای مختلف به دست میآوردند.
این نظرسنجی از
مصرفکننده میخواست تا در هفت بخش مختلف شامل، ایمنی، کیفیت، قیمت،
کارکرد، دوستی با محیطزیست، طراحی و نوآوریهای تکنولوژیکی اتومبیل مدنظر
گرفته شده را ارزیابی کنند. همچنین از مصرفکنندگان پرسیده میشد که کدام
یک از هفت شاخصه ذکر شده برای آنها در هنگام خرید اتومبیل در اولویت قرار
داشته است.
بهترین و بدترین برندهای اتومبیل
تویوتا با 189 امتیاز
در صدر جدول بهترین برندها قرار دارد. پس از تویوتا، هوندا با 146، فورد
112، شورولت با 110 و GMC با 102 امتیاز قرار دارد. در مقابل فهرست بدترین
برندها بیوک با 25 امتیاز شروع میشود که پس از آن به ترتیب مرکوری با22
امتیاز، میتسوبیشي 21 امتیاز، آئودی 14 و آکورا با 8 امتیاز در رتبههای
دوم تا پنجم بدترین برندهای خودرویی از نظر مصرفکننده قرار میگیرند.
البته این امتیازدهیها به هیچوجه تعیینکننده کیفیت فنی اتومبیل نبوده و
صرفاً منعکسکننده دیدگاههای مصرفکننده است.
سایر نتایج
نظرسنجیهای
به عمل آمده در میان مصرفکنندگانی که به تازگی اتومبیل خریداری کرده
بودند نشان داد که برای آنها امنیت اتومبیل (63 درصد) مهمترین عامل و پس از
آن کیفیت اتومبیل با 58درصد در انتخاب اتومبیل مؤثر بوده است. به نظر
مصرفکنندگان سازگاری با محیطزیست (35درصد) مهمتر از مدل ومد
اتومبیل(23درصد) است. شاخصه تکنولوژی و نوآوری (15درصد) کم اهمیتترین
عامل در انتخاب اتومبیل برای خریداران بوده است. همچنین این نظرسنجیها
نشان داد که دو برند تویوتا و هوندا بالاترین امتیازات را در 6 شاخصه از
مجموع هفت معیار کسب کردند. این دو برند تنها در شاخصه طراحی خودرو
نتوانستند بالاترین امتیازات را کسب کنند. دو برند فورد و شورولت تنها
خودروهای آمریکایی هستند که توانستند در مجموع 5 برند برتر امتیازات بالای
سه شاخصه را کسب کنند. همچنین مصرفکنندگان ولو را ایمنترین برند دانستند.
ولو با 77درصد امتیاز در صدر ایمنترین خودرو و پس از آن تویوتا در
جایگاه دوم با 20درصد امتیاز قرار دارد. برندهایی مانند بامو، لکسوس و
مرسدس بنز که نتوانستند هیچ امتیازی را در زمینه ایمنی کسب کنند. در نظر
مصرفکنندگان تویوتا با 49درصد و هوندا با 26درصد بالاترین قدرت سازگاری
با محیطزیست را دارند. پس از این دو فورد با اختلاف 16درصد امتیاز قرار
دارد.
نحوه محاسبه امتیاز
برای گرفتن آراء مردم بنیاد ملی تحقیقات
گزارشات مصرفکننده «نظرسنجی تلفنی در سطح کشوری را از دسامبر 2007 اجرا
کرد که در آن با دو هزار و سی هفت بزرگسال تماس گرفته شد و در مجموع
1,720 بزرگسال که حداقل مالک یک اتومبیل هستند، شرکت کردند. در این
نظرسنجی برای هر برند موجود در بازار شرایط برابری در نظر گرفته میشد و
نظرسنجی تنها شامل برندهای پرفروش یا کم فروش نمیشد. امتیازات هم
منعکسکننده تعداد دفعاتی که آزمونشوندگان پاسخگو بودند.
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در دوشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۰
|

مترجم: زهره همتیان
برندها در مقایسه با دیگر قربانیان رکود اقتصادی،
متحمل خسارت و آسیب بیشتری شدهاند. مارکهای خصوصی (که ذیل نام برندی
معروف خود را جا میزنند) سهم بازار را به دست آوردهاند. مشتریان در حال
کم شدن هستند.
خردهفروشان اوضاع را دشوار کردهاند.
شرکتکنندگان
در کنفرانس بازاریابی وارتون با عنوان «ارتباط با مشتریان در حال رشد» گرد
هم آمده بودند تا در مورد استراتژی برند بحث و مذاکره کنند. آنها معتقد
بودند بازاریابان در همه زمانها به ویژه در زمان تغییر اوضاع اقتصادی باید
نوآور باشند.
اقتصادی که روند نزولی دارد چه تأثیری روی رفتار
مصرفکننده میگذارد؟ کاملا واضح است، باعث میشود مردم اشتیاق کمتری نسبت
به خرج کردن داشته باشند. به گفته جانل جیمز نایب ريیس بازاریابی جهانی در
آژانس تبلیغاتی لئوبرنت، تحقیقات اخیر نشان میدهد که 80 تا 90 درصد مردم
در
برچسبها:
برندادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در شنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۰
|

بازار خودروی آمریکا یکی از بزرگترین بازارها در دنیا به حساب ميآید و اگرچه شرکتهای زیادی برای تصاحب سهم بیشتری از آن، با یکدیگر رقابت دارند، اما برنده اصلی این بازار را در سال 2011 میلادی، باید شرکتهای آسیایی دانست.
خودروسازان آسیایی در سال 2011 میلادی نه شرکت از مجموع ده شرکت محبوب بازار آمریکا را به خود اختصاص دادند و این در حالی است که اروپاییها بیشتر در جایگاه دهم تا بیستم قرار گرفتند.
همچنین سه برند خودروسازی آمریکایی نیز در سال جاری میلادی موفقیت چشمگیری بدست نیاورند که مهمترین دلیل آن، مشکلات اقتصادی داخلی آمریکا و ورشکستگی جنرال موتورز و کرایسلر در سال 2009 میلادی بود. بنابر گزارش رضایت مصرفکنندگان از خودروهای موجود در بازار آمریکا که روز بیست و ششم اکتبر سال 2011 میلادی ارائه شد، رضایت مصرفکنندگان آمریکایی از محصولات فورد کاهش یافته است. این شرکت آمریکایی که در سال گذشته در جایگاه هفتم جدول قرار داشت، طی امسال به جایگاه بیستم تنزل کرد. این افت جایگاه در شرایطی اتفاق افتاد که فورد در سال 2010 میلادی به عنوان قابل اعتماد ترین برند آمریکایی معرفی شد و همچنین سطح رضایت مصرفکنندگان از خودروهای فیتسا و فوکوس، به بالاترین سطح خود رسیده بود. گفته ميشود یکی از دلایل مهم نارضایتی مصرفکنندگان از خودروهای فورد استفاده کم این شرکت از تکنولوژیهای روز دنیا است. اغلب خودروهای فورد تنها به دلیل کیفیت بالای رانندگی با آنها، در میان مصرفکنندگان محبوبیت دارند و هیچ خدمات جانبی یا تکنولوژی جدیدی در آنها به کار گرفته نشده است. از طرف دیگر کرایسلر نیز در سال 2010 میلادی به عنون دوازدهمین برند از نظر میزان رضایت مصرفکنندگان انتخاب شده بود، ولی در سال جاری در جایگاه چهاردهم و بالاتر از فورد قرار گرفته است. جی ام هم در سال 2011 میلادی جایگاه هفدهم را به خود اختصاص داد که این موضوع با توجه به ابعاد وسیع مشکلات مالی و اقتصادی این برند در سالهای قبل و ورشکستگی اش در سال 2009 میلادی، موفقیت بزرگی برای جی ام محسوب ميشود. گزارش موردنظر با توجه به میزان رضایت مصرفکنندگان از 3/1 میلیون دستگاه خودرو در مدلهای مختلف و شمار شکایات ارسالی طی سال 2011 میلادی تهیه شده است. طبق این گزارش، در سال جاری میلادی نه شرکت از مجموع ده برندی که مصرف کنندگان رضایت بیشتری از آنها دارند، متعلق به خودروسازان آسیایی هستند. اولین خودروی موجود در این فهرست را تویوتا scion تشکیل ميدهد و در جایگاه دوم تا نهم نیز برندهای لکسوس، اکورا، مزدا، هوندا، تویوتا، اینفینیتی، سابورا و نیسان قرار گرفتهاند. شرکت خودروسازی فولکس واگن در جایگاه دهم این فهرست قرار دارد و نشان ميدهد که در مقایسه با برندهای آسیایی از محبوبیت کمتری بر خوردار است. «دیوید چمپیون» مسوول تهیه این گزارش و مطالعه 3/1 میلیون دستگاه خودروی مدل مختلف، ميگوید: با وجود اینکه در سال 2009 میلادی فراخوانهای مختلف در تویوتا، منجر به کم شدن رضایت مصرفکنندگان خودروهای این شرکت شد، اما آمارها نشان ميدهد همچنان محبوبترین خودروساز در بازار آمریکا و قابل اعتمادترین آنهاست. از سوی دیگر، مشکلات ناشی از زلزله و سونامی بعد از آن در ژاپن سبب شد تا شرکتهای ژاپنی توان خود را از دست بدهند، ولی با همه این مشکلات هنوز هم از قدرت بالایی در بازار آمریکا برخوردار هستند. نکته مهم این است که تمامی مدل های تویوتا که در بازار آمریکا هستند امتیاز متوسط و عالی دریافت کردهاند و در سال 2011 میلادی کمترین شکایت از خودروهای این شرکت دریافت شده بود. این در حالی است که نقص فنی خودروهای تویوتا در سال 2010 میلادی سبب شده بود تا شکایات زیادی از این شرکت انجام شود و حتی مدیرعامل آن مجبور به حضور در دادگاه آمریکا و توضیح در مورد این موضوع شد. وی حتی از مصرفکنندگان محصولات تویوتا عذرخواهی نیز به عمل آورد. این بهبود کیفیت خودروها در عرض یک سال، نشان ميدهد که مسوولان تویوتا بعد از مشکلات سال 2010 میلادی اقدام به اصلاح ضعفهای خود در خط تولید کرده و کیفیت محصولاتشان را افزایش دادهاند.
ثبات اروپاییها
اما وضعیت خودروسازان اروپایی در گزارش سال جاری نسبت به سال قبل چندان تغییری نکرده است. آمارها نشان ميدهد بی ام و و مرسدس بنز در سال جاری جزو 20 خودروساز محبوب در آمریکا بوده و محصولاتشان در میان مشتریان خودروهای لوکس، طرفدار زیادی دارند. از طرف دیگر پورشه که سال گذشته به عنوان دومین خودروساز محبوب آمریکا معرفی شده بود، در سال جاری به عنوان دومین خودروساز غیر محبوب انتخاب شده و در جایگاه بیستوششم از میان بیست و هشت برند مورد بررسی، قرار دارد.
البته آمار نشان ميدهد محبوبیت خودروسازان اروپایی در بازار داخلی خود رشد کرده است. این برندها بیشترین میزان از فروش خود را در بازار اروپا دارند و سهمشان در بازار امریکا کمتر از 20 درصد است . این در حالی است که سهم خودروسازان ژاپنی در بازار آمریکا بیش از 19 درصد و سهم کرهایها نیز بیش از 9 درصد گزارش شده است. آسیاییها بزرگترین سهم از بازار آمریکا را دارند و سهم آنها در اروپا نیز به بیش از 26 درصد ميرسد. گزارش میزان رضایت مصرفکنندگان از بازار خودرو، هر ساله در آمریکا ارائه ميشود و در تهیه این گزارش، مدلهای موجود در بازار و شمار شکایات دریافت شده از مدلهای مختلف مد نظر قرار ميگیرد. این گزارش دید خوبی در مورد وضعیت خودروهای جدید تولید شده توسط شرکتهای مختلف در سال بعد ارائه ميدهد. ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در سه شنبه دهم آبان ۱۳۹۰
|

تا به حال به این فکر کردهاید که نام هر یک از خودروهای داخلی بر چه مبنایی انتخاب شده و چه معنایی دارند؟
مثلا معنی پیکان چیست؟ یا سمند و صبا و تیبا؟
اصلا به ذهنتان خطور كرده که خودروسازان کشور از چه شیوه و فرآیندی برای نامگذاری محصولات خود استفاده ميکنند و چه معیارهایی را در این مورد در نظر ميگیرند؟
و در نهایت آیا به این فکر کرده اید که نام خودروها در میزان استقبال مشتریان از آنها، تاثیر دارد یا خير؟
موضوع «نامگذاری» در صنعت خودرو کشور، اگرچه از سال 80 و با طراحی اولین خودرو ملی (سمند) شکلی سازمان یافته به خود پیدا کرد، اما به گواه تاریخ، در سالهای اولیه عمر صنعت خودرو کشور نیز «نامگذاری» مرسوم بوده، منتها شکل محدودتری نسبت به زمان حال داشته است.
به هر حال آن زمان خودروسازی کشور دارای «برند» نبود، اما در یک دهه گذشته با طراحی و تولید محصولات داخلی از جمله، سمند، تیبا و رانا، انتخاب «نام» در خودروسازی کشور نیز از اهمیت بیشتری برخوردار شد، به نحوی که خودروسازان برای این کار دست به فراخوان زدند و حتی کمیتهاي نیز در آن مورد تشکیل دادند.
هم اکنون خودروسازان داخلی برای انتخاب نام محصولات خود، از راه فراخوان به نظرات مشتریان دسترسی پیدا ميکنند و در
برچسبها:
برندادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در شنبه هفتم آبان ۱۳۹۰
|
موسسه اينتربرند در تازهترين گزارش خود برند تويوتا را با 27 ميليارد و 764 ميليون دلار قيمت به عنوان ارزشمندترين برند خودروي جهان معرفي كرد.
اين در حالي است كه تويوتا به دليل بحران ژاپن در نيمه نخست سال 2011 عنوان بزرگترين خودروساز جهان را به رقيب هميشگي يعني جنرالموتورز واگذار كرد. برند بنز با قيمت 27 ميليارد و 445 ميليون دلار به عنوان دومين برند ارزشمند خودروي جهان معرفي و ديگر برند آلماني يعني بي.ام.و نيز با ارزش 24 ميليارد و 554 ميليون دلار سوم شد.
همچنين برندهاي هوندا، فولكسواگن، فورد، آئودي، هيونداي، پورشه، نيسان و فراري نيز در ردههاي بعدي قرار گرفتند. ساير برندهاي خودرو در جهان موفق نشدند در بين 100 برند ارزشمند جهان قرار بگيرند. نكته جالب اينجاست كه برند جنرالموتورز به عنوان بزرگترين خودروساز جهان هيچ جايگاهي در بين 100 برند برتر جهان ندارد. ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه بیستم مهر ۱۳۹۰
|

شرکتهای نوپا (Startup Companies) به خصوص در حوزه اینترنت این روزها مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته و نقش قابلتوجهی در تجارت و اقتصاد ایفا میکنند؛ این گروه، شرکتهای عمدتا کوچک و چابکی هستند که به تازگی شکل گرفته و مشغول توسعه بازارند؛ قطعا در آینده همه آنها به جمع بزرگان نمیپیوندند، اما میتوان پیشبینی کرد که غولهای آینده اینترنتی از میان همینها ظهور خواهند كرد. مجله معتبر Business Insider فهرستی از صد شرکت ارزشمند نوپا در حوزه اینترنت را منتشر کرده است.
ارزشمندترین شرکتهای اینترنتی نوظهور جهان
غولهای آیندهشرکتهای تکنولوژی نوظهور در این سالها رشد قابلتوجهی داشتهاند و درست به همین دلیل هم مورد توجه اغلب کارشناسان و تحلیلگران قرار گرفتهاند. در حقیقت روند رشد این شرکتها آنقدر جالب توجه بوده است که مجله معتبر Business Insider از چهار سال پیش تا حالا به بررسی سالانه شرکتهای تکنولوژی نوظهور برای رتبهبندی آنها بر اساس ارزش این شرکتها پرداخته است.
این بررسی ابتدا با 25 شرکت آغاز شده و حالا بعد از چهار سال به یک فهرست 100 تایی از ارزشمندترین شرکتهای تکنولوژی نوظهور رسیده است. این فهرست که با عنوان Digital 100 هر سال در آخرین روزهای ماه سپتامبر منتشر میشود در واقع به رتبه بندی صد «استارت آپ» دیجیتالی ارزشمند جهان میپردازد. استارت آپ در واقع به شرکتهای نوظهور و کوچکی گفته میشود که به تازگی تاسیس شده و در مرحله تحقیق و توسعه برای بازاریابی هستند. البته بسیاری از این شرکتها در حال حاضر به جایگاه خوبی در بازار رسیده و روند رشد سریعی را طی کردهاند. عبارت استارت آپ در طول حباب دات کام که منجر به تاسیس تعداد زیادی از شرکتهای اینترنتی شد، در سرتاسر جهان رایج شده است.
به این ترتیب این مجله امسال هم مانند هر سال فهرستی از 100 شرکت اینترنتی نوظهور با ارزش جهان را منتشر کرده است. در این فهرست اصلا نباید منتظر دیدن نام شرکتهای اینترنتی بزرگ و قدیمی باشید، چون این فهرست مربوط به استارت آپهای اینترنتی ارزشمند جهان است. به این ترتیب بسیاری از نامهای منتشر شده در این فهرست احتمالا برای اغلب ما آشنا هستند. ارزشمندترین شرکتهای اینترنتی نوظهور دنیا عبارتند از:
1- Facebook
برچسبها:
برندادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۰
|

در۱۲فوریه سال ۱۸۷۷ لوئیز رنو در پاریس بهدنیا آمد. او چهارمین فرزند خانواده بود و دو خواهر و دو برادر داشت. پدرش آلفرد تاجر پارچه و دکمه و مادرش لوسیه نیز دختر یکی از مغازهداران شهر بود. لوئیز رنو در جوانی به هر چیزی که مربوط به مکانیک، ماشین بخار و برق بود علاقه داشت و با شور و شوق بسیار به آن میپرداخت. او علاقهای به مطالعه و تحصیل نداشت و دوران نوجوانیاش را با درک مستقیم حسی و کاربرد عملی که دو پارامتر حیاتی و با ارزش در حوزه مکانیک هستند، پشت سر گذاشت. لوئیز در سن ۲۰ سالگی تحولی در سیستم انتقال قدرت ماشین ایجاد کرد و اختراع او باعث میشد که اتومبیل خیلی زود به حرکت افتد. او گیربکس سه دنده را اختراع کرد. بعد از این اختراع توسط رنو، انتقال نیرو توسط زنجیر به چرخ حذف شد و گیربکس جای آن را گرفت.
روز اول اکتبر ۱۸۹۸ لوئیز با همکاری برادرانش فرناند و مارسل که مهارتهای تجاری خود را در کارخانه نساجی پدر آموخته بودند، با یک سرمایه کوچک و بدون دخالت دادن دیگران، کمپانی Renault Freres یا همان برادران رنو را تاسیس کردند و توانستند گام بزرگی را در صنعت خودرو سازی فرانسه بردارند. در حالی که لوئیز وظیفه طراحی و تولید را به عهده داشت، برادرانش به مدیریت شرکت مشغول بودند. پس از چند ماه برادران رنو برای نشان دادن نتیجه عملکردشان تصمیم گرفتند در مسابقات اتومبیلرانی شرکت کنند. مارسل و لوئیز هر دو در مسابقههایی که بین شهرهای مهم صنعتی اروپا برگزار میشد، شرکت کردند و در این مسابقات پیروزیهایی بدست آوردند. محبوبیت آنها بین مردم باعث سفارشات متعددی بعد از هر مسابقه شد و کمپانی با شناختی که از خود ایجاد کرده بود، توانست شبکههای فروش خود را در سراسر دنیا گسترش دهد. با گسترش سریع شرکت، فروش سالانه آنها بالا رفت و آنها با توسعه نیروی کار توانستند در سال ۱۹۰۲ وسعت کارخانه را به ۷۵۰۰ مترمربع گسترش دهند. مارسل رنو در ۲۴ مه سال ۱۹۰۳ در جریان تصادفی که در مسابقه پاریس-مادرید روی داد جهان را بدرود گفت و سهم او در اختیار برادرش لوئیز قرار گرفت. در این تصادف ۶ نفر کشته و ۱۵ نفر آسیب دیدند و این حادثه در فرانسه عزای ملی خوانده شد. این یک فاجعه برای لوئیز رنو بود که نه تنها برادرش، بلکه یک حامی بزرگ را از دست داده بود. لوئیز پس از این جریان دیگر رانندگی نکرد، ولی کمپانی رنو با رانندگان ماهر دیگری کماکان در کوران مسابقات به موفقیتهایی دست مییافت.
در سال ۱۹۱۹ کمپانی رنو بزرگترین شرکت در اروپا شناخته شد. در همان زمان فرناند شروع به دائر کردن فروش محصولات برادران رنو و شبکه فروش و تاسیس کمپانی در خارج از فرانسه، در کشورهای اروپایی و آمریکایی نمود. در سالهای بعد رنو با ساختن تاکسی برای شهر پاریس از محبوبیت خاصی برخوردار شد و بعدها با همکاریهایی که بین شرکت رنو و فورد ایجاد شد، شروع به ساخت خودروهای تشریفاتی کرد و تا حدودی نیز موفق شد. رنو علاوه بر تولید اتومبیل در زمینههای دیگری از جمله ساختن موتورهای کشتی، تراکتور و ماشینآلات صنعتی نیز فعالیت خود را آغاز کرد. رنو در صنعت نظامی هم شروع به کار کرد. در جنگ جهانی اول اولین توپ جنگی خود را ساخت و بعد از آن اقدام به ساخت اولین تانک خود به نام FT17 کرد. رنو برای بهبود بخشیدن به کیفیت ساخت شروع به ایجاد کمپانیهایی برای تولید قطعات خود نمود که موفقیت آنها در این زمینه باعث ایجاد کمپانی دیگر قطعات شد. همزمان با این تولیدات، محصولاتی چون فلزات، مقوا سازی، محصولات الکتریکی، صنایع لاستیک، نفت و روغن نیز جزو کمپانیهای وی به شمار میرفت. او کارخانههای ارزان قیمتی که از کیفیت بالایی برخوردار بود و به آنها احتیاج داشت را میخرید.
بمبارانهای جنگ جهانی دوم که خسارتهای زیادی را به بار آورد و دستگیری لوئیز رنو (که به جای تولید تانک برای ارتش آلمان، به ساخت کامیون برای متفقین میپرداخت) به جرم همکاری با دشمن، همگی دست به دست هم دادند تا شرکت در سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۴ دچار ضعفهای شدیدی شود. مرگ لوئیز در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۴نیز شکاف بزرگی بر پیکره رنو وارد کرد. او تا پایان عمر بیش از ۵۰۰ اختراع مهم از جمله دیفرانسیل و گاردان از خود به جای گذاشته بود، اما سرانجام در سال ۱۹۴۵ دولت فرانسه رنو را به یک کمپانی ملی تبدیل کرد. رنو با ملی شدن خود توانست گامهای بزرگتری را در صنعت بردارد و به هدفهای بزرگتری دست پیدا کند. این کمپانی در سال ۱۹۹۰ کارخانجات ماک آمریکا را خریداری کرد و در حال حاضر نیز مالک آن میباشد. رنو اولین کمپانی اتومبیل است که سعی فراوان در امر پاکیزگی محیط زیست داشته و از سال ۱۹۹۴ به بعد ب.ام.و،فیات و روور را نیز با خود همراه کرده است.
در سال ۱۹۹۹معادل، ۴۵درصد سهام نیسان ژاپن را خرید و ۱۵درصد سهام خود را به نیسان داد. در همین سال سامسونگ هم به رنو پیوست و در سال ۲۰۰۰ قراردادی بین ولوو و رنو امضا شد که با واگذاری ۲۰درصد سهام ولوو به این شرکت، رنو حضور فعالی در ساخت کامیون پیدا کرد. در سال ۲۰۰۱ ساخت دوچرخههای کوهستانی و خیابانی را آغاز کرد و مشارکت رنو و نیسان سبب شد که نیسان به سود دهی بیشتری برسد. رنو در سال ۲۰۰۵ با رانندگی فرناندو آلونسو به قهرمانی مسابقات فرمول یک دست یافت و در سال ۲۰۰۹ شروع به طراحی و ساخت خودروهای الکتریکی کرد. در حال حاضر ۱۱۲ سال از تاسیس این کمپانی عظیم میگذرد و توانسته با ایجاد روابط همکاری با شرکتهای بزرگ دنیا، علاوه بر جامعه فرانسوی در جوامع دیگر نیز از محبوبیت خاصی برخوردار شده و رنو را به عنوان یک شاهکار فرانسوی تبدیل کند. رنو با مشارکت فرانس تله کام اولین تولیدکننده اتومبیل «ادیس لاین» با سیستم ماهوارهای بوده و مدل «ول ساتیس» رنو به عنوان بیصداترین اتومبیل جهان شناخته شده است. امروزه کمپانی رنو نه تنها به عنوان یک خودروساز بزرگ بلکه به عنوان یک قطب صنعتی بزرگ در دنیا به شمار میآید. دفتر مرکزی رنو در بیلانکورت واقع شده و بیش از ۱۲۴ هزار نفر در ۱۱۸ کشور دنیا برای رنو کار میکنند. این شرکت در سال گذشته میلادی درآمدی بالغ بر ۳۳ میلیارد یورو کسب کرده است.ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۰
|
نشریه اقتصادی فورچون در تازهترین گزارش خود به معرفی تحسینشدهترین شرکتهای جهان پرداخت.
به گزارش خبرنگار ایسنا، در فهرست منتشر شده از سوی فورچون نام 350 شرکت تحسین شده جهان به چشم میخورد. در این گزارش همچنین به برترین شرکتها در صنایع مختلف اشاره شده است.
به عنوان مثال در صنعت دخانیات شرکت بریتیش آمریکن توباکو، در صنعت نوشیدنی شرکت کوکاکولا، در صنعت الکترونیک شرکت جنرالالکتریک، در صنعت خدمات غذایی شرکت مکدونالدز، در صنعت قطعات وسایل نقلیه موتوری شرکت میشلن، در صنعت محصولات غذایی مصرفی شرکت نستله، در صنایع دارویی شرکت نوارتیس، در صنعت فلزات شرکت پوسکو، در صنعت پالایش نفت شرکت استات اویل، در صورت پوشاک شرکت نایک، در صنعت خودروسازی شرکت بی.ام.و و در صنعت شیمایی شرکت باسف به عنوان تحسین شدهترین شرکتهای جهان شناخته شدند.
فهرست منتشر شده از سوی فورچون درباره تحسینشدهترین شرکتهای جهان حاصل بررسی حدود هزار و 400 شرکت در سراسر جهان است.
همچنین شرکتهایی از 32 کشور جهان در 57 گروه در این بررسی شرکت کردهاند. این شرکتها از نظر ویژگیهای مختلف مانند نوآوری، مدیریت کیفیت، سرمایهگذاری بلندمدت، کیفیت محصول، رقابتپذیری جهانی و مسئولیت اجتماعی رتبهبندی شدهاند.
در زیر نام 10 شرکت تحسینشده جهان در سال 2011 آمده است:
1- اپل
2- گوگل
3- برکشایر هاثاوی
4- سوت وست ایرلاینز
5- پروکتر&گمبل
6- کوکاکولا
7- آمازون.کام
8- FedEx
9- مایکروسافت
10- مکدونالدز
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۰
|
مرکز مطالعات بازار خودروی آمریکا اعلام کرد که دو برند تویوتا موتورز ژاپن و جنرال موتورز آمریکا موفق به کسب عنوان قابل اعتمادترین برندهای لوکس در آمریکا شدند.
بر این اساس، کادیلاک تولید جی ام و لکسوس تولید تویوتا، در سال جاری میلادی قابل اعتمادترین خودروها از نظر مصرفکنندگان آمریکایی بوده و حائز بیشترین میزان رضایت شدهاند. این در حالی است که خودروهای تولید بی ام و در این فهرست در جایگاه هشتم قرار گرفتهاند. در سال گذشته بی ام و در جایگاه چهارم جدول قرار داشت، ولی در سال جاری مصرفکنندگان رضایت کمتری از محصولات این برند داشتند و به همین دلیل، بی ام و تنزل جایگاه داده است.
ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۰
|

حضور و تأثیر برخی برندها آنقدر آشکار است که در فروشگاهها هنوز پس از سالها مشتریان هر دستمال کاغذی را "کلینکس" میخوانند، برای خرید پودر لباسشویی تقاضای "تاید" میکنند، برای خرید مایع ظرفشویی "ریکا" میخواهند، هر مایع سفیدکننده را "وایتکس" مینامند، به هر کیک چندلایهای "تیتاپ" میگویند و "پفک" طلب میکنند حتی اگر از کارخانه "چی توز" باشد!
برچسبها:
برندادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۰
|

چگونه یک برند موفق بسازیم؟مترجم: سید فرهاد نقیب
تصویر خود را بسازید، شناخته شوید، آنچه مشتریانتان ميخواهند به آنها ارائه دهید و عقایدتان را برای خود بگذارید.
از بین تمام برندهایی که شروع بکار کردند، استارباکس(starbucks) هنوز استانداردهایی طلایی ارائه ميكند. استارباکس عمل روزمره خریدن یک فنجان قهوه را به یک تجربه به یاد ماندنی تبدیل ميکند و اين كار رابه واسطه ایجاد یک برند به یاد ماندنی انجام ميدهد. یک اسم منحصربهفرد و یک لوگوی به یادماندنی که قهوه را نه فقط یک قهوه، بلکه یک حس خوشایند و مکانی راحت برای رفتن و دیده شدن ميسازد. برند استارباکس یک فرهنگ خلق کرد. در ادامه به بررسی اینکه چگونه شما نیز ميتوانید این کار را انجام دهید، میپردازیم.
گام نخست: تصویرتان را با مهارت بسازید
جلب توجه دیگران به برند، نیاز به نفوذ در آنها دارد. شما تلاش میکنید تا خود را در مقابل افرادی که نميخواهند تصمیمات خریدشان را تغییر دهند، قرار دهید. برند شما بایستی به قدری قوی باشد تا آنها را مجبور به خارج شدن از مسیر عادی خود كنيد.
این کار با یک اسم شروع ميشود. هر اسمی با تکرار کافی ميتواند به یاد ماندنی شود. این اسم ميتواند مثلJiffy Lube یا Toys “R” Us یک اسم توصیفی، توضیحی باشد و شاید یک کلمه ساختگی یا مبهم باشد که دارای قدرتی برای خلق یک ارتباط احساسی بادوام است.(به استارباکس بیندیشید.) برندهایی با اسامی مبهم در رقابت، منحصربفرد و به یاد ماندنی تر هستند. همچنین این نام ميتواند یک نام خانوادگی باشد که نشاندهنده اعتبار، مهارت و استاندارد اخلاقی صاحب این کسب و کار است.
لوگوی(Logo) شما نیز دارای اهمیتی مشابه نام برند شما است. لوگو، اولین ارتباط عمیق درونی است که مشتری با برند برقرار ميکند و حس توجه به برند را بر ميانگیزد. اولین وظیفه یک لوگو پاسخ به سوالاتی است از قبیل اینکه «شما که هستید؟ چه ميکنید؟ و به چه کار مشتری ميآيید؟»
ملاحظات عملی دیگری هم در طراحی لوگو وجود دارد. از قبیل:
به خوبی در اندازههای مختلف و رسانههای گوناگون قابل تولید باشد.
حساسیتهای مخاطبان هدف را منعکس نماید.
نیت و پیام آن بایستی کاملا شفاف باشد.
به طور آسان و یکتایی قابل تشخیص باشد.
در بهترین حالت، یک لوگو بایستی بتواند ارتباطی احساسی و هویت کسب و کار شما را منتقل نماید. ذکاوت نهفته در یک لوگوی مفهومی بایستی عکس العملی _ مثل یک «آهان»_ دریافت کند تا آنچه شما انجام ميدهید را منتقل کند و شخصیت کسب و کار شما را به
تصویر بکشد.
گام دوم: شناخته شوید
فرآیند تبدیل به برند شدن در ذهن مصرفکنندگان رخ ميدهد. تعهدات پشت سر یک برند برای آن جذابیت ایجاد ميکند، اما عملی کردن این تعهدات است که برای شما مشتری خلق ميکند.
جلب توجه از طریق رسانههای سنتی _تبلیغات، ترویج، نمایشگاههای تجاری، بازاریابی مستقیم، رخدادها، کتابهای راهنما و حتی بازاریابی از طریق موتورهای جستوجو (Search engine marketing) - نیاز به پول دارند و بسیاری از کسب و کارهای نوپا پول زيادي ندارند.
رسانههای اجتماعی، به وجود آورنده فرصتهای تبلیغاتی بسیار خوبی برای کارآفرینان کم سرمایه هستند. در اینجا رهنمودهای مهمی برای ساختن اثربخش برند شما به صورت online با استفاده از Twitter، Face book، You Tube،
وبلاگها و دیگر رسانههای اجتماعی وجود دارد:
•گوش کنید، حرف نزنید. دوران گفتن هرچه که به ذهنتان ميرسد یا گزارش چیزهای بی ارزش به سر آمده است. اول گفتوگوها را گوش کنید و سپس مشارکت كنید.
• بپرسید، نگويید. هدف، گسترش تعاملات است. عقایدتان را تغییر دهید و قبل از اینکه دیگران شروع کنند به مباحثات پایان دهید.
• اصیل باشید و یک داستان داشته باشید. رفتاری متناسب با شخصیت برند خود داشته باشید. به این شخصیت عمق دهید و اصیل باشید.
• جالب و بخشنده باشید. با تمام توان علمی که دارید در مکالمات شرکت کنید.
• علاقهمند و پاسخگو باشید. نیازهای افراد را بشنوید، سپس تخصصتان را به نحوی که گویی هیچ انگیزهاي جز کمک ندارید، تقسیم کنید.
•یک نتیجه خوب داشته باشید و تشکر کنید. به پیروانتان چیزی خاص و منحصربهفرد جایزه دهید و از آنها به خاطر پیروی از برندتان تشکر کنید و خود را در حال و هوای آنها قرار دهید.
گام سوم: نیازهای مشتریانتان را بشناسید
پتانسیل موفقیت یک برند در زمان راه انداختن یک کسبوکار با بودجهاي محدود، بیشتر بر اساس میزان اشتیاق کارآفرین در خلق ایدههای منحصربهفرد است تا مبتنی بر تحقیقات بازار.
منبع: www.entrepreneur.com
ماخذ:دنیای اقتصاد
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه نهم مرداد ۱۳۹۰
|

استراتژی نفوذ در بازار
مک دونالد دریافت شهرت و محبوبیت آن در بازارهای اصلی خود تحت خطر است زیرا توجه جهانی مردم به نقش غذای آماده در چاقی و بروز بسیاری از بیماریهای جسمی روز به روز بیشتر میشد. علاوه برآن , در پی تبلیغات منفی بسیاری از جوامع پزشکان و سازمان های اجتماعی در زمینه از بین بردن و کاهش علاقه مردم به این غذاها از سال ۲۰۰۱ این شرکت خود را با وضعیت دشوار و عدم ثبات در بازار اصلی خود، آمریکا، مواجه دید.
برچسبها:
برندادامه مطلب

نوشته شده توسط سپهر برادران در جمعه هفتم مرداد ۱۳۹۰
|
|

ده راه ساخت و طراحی لوگو |
|
|
|
|
در دنیای بازاریابی امروز اشکال، رنگ ها و نوشته ها نقش بسزایی را در تسخیر ذهن مشتری ایفا می کنند. امروزه صاحبان شرکت ها و بنگاه های اقتصادی برای برقراری ارتباط موثر با مشتری و القای منافعی که از فروش محصولاتشان نصیب آنها می شود، در چالش بزرگی به نام رقابت گرفتار شده اند. اگر قرار باشد تنها مزیت رقابتی شرکت ها، کیفیت بالا و قیمت پایین محصولاتشان باشد، مطمئن باشید آنها تا سال های متمادی سهم معینی از بازار هدفشان را در اختیار خواهند داشت و توفیق چندانی در افزایش سهم بازار خود به دست نخواهند آورد.بنابراین تنها شرکت هایی در بازار مصرف حکومت خواهند کرد که بتوانند با استفاده از ابزارهای ترویجی تاثیرگذار، وفاداری مشتریانشان را نسبت به محصولات خود تضمین کنند.
همانطور که می دانید بسیاری از مصرف کنندگان دلایل معقولی برای انتخاب یک محصول ندارند و بیشتر براساس ذائقه خود محصولی را مورد آزمایش قرار می دهند و چنانچه رضایت اولیه از آن محصول برایشان حاصل شود، مشتری دائمی آن محصول خواهند شد. شکی نیست در این میان عوامل زیادی وجود دارند که در جذب اولیه توجه مشتری نقش بسزایی دارند و او را در قدم اول متوجه خود می سازند. از این رو یکی از موثرترین راه های ارتقای نام تجاری و همین طور برخورداری از یک سهم بازار مناسب که مطمئناً ذهن مصرف کننده را با هویت سازمانی محصول درگیر می سازد، استفاده از یک لوگوی ماندگار است.
به طور کلی چهار نوع لوگو تعریف شده است که عبارتند از: |
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۰
|
| خلاصه ای از شرکت ها |
|
سال تاسیس : 1928
کشور سازنده : آلمان
1-آدیداس هر سال حدود شصت طرح جدید کفش ورزشی ارائه می دهد.
2- شرکت آدیداس 13 درصد از مجموع فروشش را برای بازاریابی صرف می کند.
3-آدیداس دومین شرکت بزرگ در صنعت لوازم ورزشی است |

منبع:http://mmicinternational.com/
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۰
|
stan shih یک قهرمان ملی در تایوان و ایسر یک برند بین المللی موفق است. صنعت کامپیوتر همواره یکی از رقابتی ترین صنایع در دنیا بوده که همیشه شرکتهای غول پیکری چون آی بی ام بر آن تسلط داشته اند. به نظر شما در چنین صنعتی یک شرکت کامپیوتری چگونه میتواند مقام سومین تولیدکننده بزرگ کامپیوترهای شخصی (PC) در دنیا را از آن خود کرده و خود را به عنوان برندی مورد احترام معرفی نماید؟ چگونه این شرکت توانسته ذهنیت موجود در مورد برندهای بسیاری از کشورهای آسیایی که معمولاً برندهایی پایینتر از استاندارد تصور میشوند را تغییر داده و بر روی محصولاتش عبارت “ساخت تایوان” را ذکر کند.
پاسخ این است: ایجاد یک تصویر ذهنی دقیق از یک برند قوی. در ابتدای امر Shih متوجه شد که این کار چالش اصلی پیش روی شرکت است و لذا محصولات شرکت را در مرتبهای بالاتر نسبت به سایر محصولات تایوانی از نظر جایگاه قرار داد. مثلاً در بدو ورود به بازار ژاپن، محصولات شرکتش را با همان قیمت محصولات ژاپنی به بازار عرضه کرد تا این ذهنیت که قیمت پایینتر محصولات این شرکت ناشی از کیفیت پایین آن است از بین ببرد، و این سیگنال مهمی بود که ایسر از خود ساطع کرد چراکه محصولات با برند ایسر را از سایر محصولات متمایز می کرد.
کامپیوتر ایسر همواره مبالغ هنگفتی صرف تحقیقات و توسعه نموده تا به نوعی از تکنولوژی و شرکتهای ژاپنی تبعیت کرده باشد. Shih باور دارد که بایستی برای ارزش آفرینی بر روی طراحی، محصولات پیشرو و محصولات حساس و استراتژیک صنعت تمرکز کرد. شرکت Shih بود که توانست کامپیوترهای خانگی PC را به عنوان یکی از لوازم خانگی ضروری در منازل جا انداخته و بدین وسیله رسالت سازمانی خود را به این صورت بیان کند: “تکنولوژی تازه محبوب همه کس، همه جا” تکنولوژی تازه به معنای جدید نیست بلکه به معنای بهترین، با ارزش ترین، کم ریسک ترین و بادوام ترین تکنولوژی است که بتوان آن را به همه پیشنهاد کرد. علاوه بر این تازگی تکنولوژی را می توان به نوآوری مبتنی بر تکنولوژی بالغ، با قیمت منطقی و دارای رابطه مناسب با کاربر به طوریکه در هر جا محبوب همه باشد تعریف کرد. کامپیوتر ایسر سابقه طولانی در نوآوری مستمر دارد به طوری که این مسأله باعث قدرت هر چه بیشتر برند شده است.
کامپیوتر ایسر در صدد است تا با مشتری گرایی هر چه بیشتر PC ها را به عنوان محصولات الکترونیکی مصرفی که هر روز کاربردهای وسیع تری در حوزه ارتباطات، تفریحات و آموزش پیدا میکنند، جا بیاندازد. که در این راستا لازم است تا این شرکت به یک متخصص در محصولات الکترونیکی مصرفی تبدیل و وسایل محاسباتی شخصی تبدیل شود. Shih این مسأله را گذار از تکنولوژی محوری به مشتری محوری میداند. در واقع در صنعت کامپیوتر همیشه بیش از مردم بر محصولات تمرکز داشته و ایسر تلاش کرده تا جایگاه خود را به یک شرکت خدماتی مشتری محور و با سرمایه معنوی بالا تغییر دهد. که این مهم در شعار این شرکت نیز متبلور است: “ایسر پیوند دهنده تکنولوژی و انسان”. از نظر Shih، سرمایه معنوی ارزش افزوده محصول است. که ایسر با بالا بردن ادراک مصرف کننده از مزایا یا ارزش یک محصول دانش و اطلاعات راجع به بسته بندی، طراحی، دسترسی، راحتی، سادگی و سایر ویژگیهای محسوس محصولش این ارزش افزوده را ارتقا می دهد. و این گونه بود که ایسر توانسته کامپیوترهایش را از یک برند چند ملیتی به یک برند جهانی تبدیل کند و به همه مردم کمک کند تا از کار و زندگی خود لذت ببرند.
یکی از راههایی که ایسر تلاش کرده تا ذهنیتهای موجود نسبت به محصولاتش را در بین مخاطبان بهبود دهد و خود را به عنوان یکی از بازیگران اصلی این صنعت در دنیا مطرح کند حضور هر چه بیشتر در عرصه بین المللی بوده که به طور مثال میتوان از هزینه ۱۰ میلیون دلاری این شرکت به عنوان اسپانسر بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ نام برد. یکی دیگر از راههای بهبود برند که توسط این شرکت مورد استفاده قرار گرفته مشارکت با شرکتهای سایر کشورهاست که باعث شده تا ایسر به فلسفه “جهانی، دسترسی محلی” دست یافته و خود را برندی جهانی معرفی کند. البته باید اشاره کرد که این شرکت هنوز راه درازی برای تبدیل شدن از یک برند محلی و ملی به یک برند جهانی دارد. اگر چه ایسر برای شرکتهای بزرگی مثل آی بی ام و برخی دیگر از شرکتها کامپیوتر تولید میکند و در سال ۱۹۹۸ توانسته لقب سومین تولیدکننده کامپیوتر در دنیا را نصیب خود کند اما در مقام فروش جایگاه هشتم را کسب کرده است. اگر چه به اعتقاد شرکت این جایگاه اکنون به مقام هفتم ارتقا یافته است. در بزرگ ترین بازار این صنعت یعنی آمریکا سهم بازار ایسر در سال ۱۹۹۸ کمتر از ۵ درصد بوده است.
ایسر باید جایگاه خود را از یک تولیدکننده در کلاس جهانی و یک رهبر بازار در بعد محلی به یک بازیگر بین المللی تغییر دهد. اگرنتایج صرفاً در گرو آرمان گرایی و شور و اشتیاق Shih باشد تردیدی در موفقیت وجود نخواهد داشت امامشتری هستند که می توانند یک برند را جهانی کنند و لذا لازم است تا تصورات و ذهنیت های آنها را به طور مناسب تغییر داد.
نقاط قوت برند: چشم انداز بنیان گذار یا CEO، رهبری هزینه، کیفیت محصولات، تمرکز بر مصرف کننده و نوآوری
منبع : www.brandmagazine.ir
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۰
|
بازار ديجيتال- در حالی که بهزودی شهروندان سئول، پایتخت كره جنوبی از اینترنت وایفای رایگان بهرهمند میشوند و این کشور پرسرعتترین اینترنت در جهان را داراست براساس یک نظرسنجی که توسط یک سایت اینترنتی در ایران انجام گرفته، بیش از 90 درصد کاربران ایرانی از وضعیت اینترنت کشور ناراضی هستند.
البته این نارضایتی تنها مربوط به کیفیت و سرعت پایین سرویس اینترنت پرسرعت در کشور نیست چرا که قیمت بالای این سرویس نیز شکایت بسیاری از کاربران را به دنبال داشته است. اما در مقابل این شکایتها مسوولان وزارت ارتباطات وضعیت شبکه اینترنت را مناسب توصیف میکنند. برای مثال رضا تقی پور وزیر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در مصاحبهای اظهار كرده که بحث مهمیکه در زمینه ارائه اینترنت پرسرعت در کشور وجود دارد این است که تقاضا در این زمینه در کشور متوازن نیست و در برخی جاها این درخواست زیاد و در بعضی جاها بسیار کم است. به گفته او در حال حاضر نزدیک به 70 درصد ظرفیت وایمکس کشور خالی بود و همچنین تنها یک پنجم پورتهای اینترنت پرسرعت ADSL دایر شده است. در ادامه این اظهار نظرها هم محمود خسروی مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت تنها راهحل کاهش قیمت اینترنت را استفاده بیشتر از اینترنت توسط کاربران دانسته و بیان کرده که برای کاهش قیمت اینترنت باید تمامیمحتوای این شبکه در داخل کشور تولید و این اطلاعات از طریق شبکه اینترانت ملی رد و بدل شود.
یک میلیون کاربر اینترنت پرسرعت
طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، پورتهای ADSL منصوبه در سطح كشور توسط گروه شركتهای ارائه دهنده خدمات اینترنت پرسرعت (ندا) تا پایان اردیبهشت ماه به یك میلیون و 461 هزار پورت رسیده است كه از این میزان تاكنون 884 هزار و 370 پورت آن دایر شده است. همچنین این آمار حاكی است یك سوم خطوط اینترنت پرسرعت واگذار شده توسط بخش خصوصی یعنی چیزی حدود 576 هزار و 669 پورت پرسرعت بلا استفاده مانده است كه بر اساس اعلام روابط عمومیشركتهای PAP؛عدم واگذاری لینك اینترانت در مراكز مورد درخواست شركتهای ندا، عدم ارائه یك برنامه زمانبندی معقول و مشخص در پاسخ به درخواستها (موضوع آئیننامه تعاملی)، عدم وجود سیستم جامع و یكپارچه جهت استعلام، دریافت رانژه و پاسخ به آن در استانها (موضوع آئیننامه تعاملی) برخی از عواملی هستند كه روند واگذاری پورتهای ADSL منصوبه را به متقاضیان كند كرده است. بنا براین گزارش، مقایسه آمار اردیبهشت با فروردین ماه سال جاری نشان میدهد 37هزار پورت ADSL به آمار پورتهای منصوبه و 22 هزار و 858 به پورتهای دایری در سطح كشور اضافه شده است. همچنین بر اساس آمار موجود از كل پورتهای واگذار شده توسط بخش خصوصی 523 هزار و 888 پورت در استان تهران نصب و 329 هزار و 617 پورت آن در حال حاضر مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. آمار اعلام شده نشان میدهد از میزان كل تعداد پورتهای پرسرعت منصوبه در استان تهران توسط شركتهای ندا؛ 409 هزار و 336 پورت آن به تنهایی در شهر تهران نصب و 281 هزار و 429 پورت آن در حال بهرهبرداری است كه خود حاكی است بیشتر استفادهكنندگان اینترنت پرسرعت ADSL را تهرانیها تشكیل میدهند. همچنین بر اساس آخرین آمار مخابرات استان تهران، تعداد پورتهای ADSL نصب شده از سوی این شرکت از ابتدای واگذاری تا پایان خرداد ماه سال جاری از 90به 99 هزار و 913 پورت رسیده است.
این در حالی است كه بر اساس آمار اعلام شده از سوی شركت مخابرات ایران؛ این شركت سال گذشته 507 هزار و 629 خط ADSL در كشور نصب كرد كه از این تعداد 156 هزار و 388 خط به بهرهبرداری رسیده و كاربران در حال استفاده از آن هستند. با جمعبندی آمار اعلامی از سوی مخابرات ایران و شركتهای خصوصی ندا میتوان گفت؛ تنها حدود دو میلیون پورت پرسرعت در كشور نصب شده كه حدود نیمی از آن یعنی یك میلیون پورت در حال حاضر مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
عدم دسترسي به سرعت واقعي
هماكنون در كشور، حدود 34میلیون نفر از اینترنت استفاده میكنند؛ اما سهم اینترنت پرسرعت ADSL و وایمكس از این آمار بسیار كم است و این در حالی است كه گسترش بخش ارتباطات بیسیم كشور، از جمله اهداف برنامه پنجم توسعه است كه طی آن مقرر شده تا پایان سال 95 بیش از 60درصد ارتباطات خانگی و ادارات به اینترنت پرسرعت تجهیز شوند كه برایناساس باید حداقل 12میلیون پورت پرسرعت در كشور نصب و راهاندازی شود. یکی از مشکلاتی که کاربران اینترنت پرسرعت این روزها با آن بیش از قیمت و سرعت اینترنت دست به گریبان هستند این است که هیچ وقت نمیتوانند سرعت واقعی اینترنتی که خریداری کردهاند را بچشند. برای اثبات این ادعا هم کافی است از سیستم سرعتسنجی که سازمان فناوری اطلاعات در اختیار کاربران قرار داده استفاده کنید. همچنین به غیر از استفاده از این سامانه آمارهای منتشر شده از سوی مرکز توسعه ملی اینترنت یا ممتا هم کاملا نمایانگر این است که شرکتهای اینترنتی هیچگاه سرعت واقعی و درخواستی را به کاربرانشان نمیدهند. این مرکز هر ماه اقدام به معرفی شرکتهای اینترنتی برتر از لحاظ ارائه سرعت و کیفیت واقعی اینترنتی میکند. براساس اطلاعات به دست آمده از این آمارها که جدول آن را هم در مقابل میبینید هیچکدام از شرکتهای اینترنتی سرعت واقعی را به کاربران خود ارائه نمیدهند. این تست توسط کاربران انجام میشود و کیفیت و سرعت اینترنت از نظرهای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. براساس اطلاعات به دست آمده این تست در فواصل زمانی مختلف صورت میگیرد و برای همین امکان مقایسه بین کاربران و شرکتهای خدمات دهنده مختلف وجود دارد. همچنین در انجام این تست چندین سرور مورد استفاده قرار میگیرد. در پایان نیز بعد از جمعبندی اطلاعات به دست آمده نتایج اعلام میشود. نکته مهم و جالب به دست آمده از این نتایج این تستها نشان میدهد که در واقع بسیاری از شرکتهای اینترنتی سرعت واقعی درخواستی را به کاربران ارائه نمیکنند. برای درک بهتر موضوع نيز بهتر است جدول شماره یک و دو را مشاهده کنید.
ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۰
|
ایسنا - شركت خودروسازي مزدا موتورز ژاپن 91 ساله شد.
شركت خودروسازي مزدا موتورز كه در بازار خودروهاي سواري ايران نيز طرفداران خاص خود را دارد، از جمله بزرگترين خودروسازان ژاپني محسوب ميشود كه به رعايت كيفيت در توليد محصولات خود شهرت داد.
توليد شركت مزدا به تنهايي از كل صنعت خودرو ايران بيشتر است. شركت مزدا در سال 1920 ميلادي ابتدا به عنوان توليدكننده ابزار و ماشينآلات توسط جوجيرو ماتسودا پايهگذاري شد و امروزه در بازار خودروي بسياري از كشورهاي جهان حضور دارد. مزدا توليد خودروهاي خود را به صورت رسمي از سال 1931 آغاز و اين شرکت در طول جنگجهاني دوم براي ارتش ژاپن اسلحه و جنگافزار توليد كرد. اولين اتومبيل داراي چهار چرخ اين شرکت ژاپني با نام مزدا 360 در سال 1960 وارد بازار شد.
اما نكته جالب در مورد شركت مزدا نام اين شركت است. مزدا شما را ياد چه كلمهاي در زبان فارسي مياندازد؟ اهورا مزدا.
شايد در ابتدا اين تشابه بيربط به نظر برسد، اما حتي در سايت رسمي شركت مزدا هم شرح داده شده كه بنيانگذار شركت مزدا؛ يعني جوجيرو ماتسودا علاقه فراواني به پيامبر ايران باستان، زرتشت داشت.
او نام شركتش را به خاطر علاقه و احترامي كه به آئين زرتشت داشت، مزدا گذاشت. برخي تاريخدانان نيز از ارتباط فرهنگي ايران در زمان هخامنشيان با ژاپن آن روزگار سخن ميرانند. خودروهاي سواري و وانتهاي مزدا از دهه هفتاد ميلادي وارد ايران شدند. مزدا 929 کوپه به يکي از اتومبيلهاي کوچک و پرطرفدار آن زمان تبديل شد.
همچنين وانتهاي مزدا نيز از آن زمان تاکنون در ايران مورد استفاده بودهاند. هماكنون گروه بهمن با مشاركت مزدا، وانتها و سواريهاي اين شركت را در ايران مونتاژ ميكند.
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در دوشنبه ششم تیر ۱۳۹۰
|

مترجم: حسين راستگو
شهرياران كاتالونيا
بحثي رايج بين آدمهاي خوره فوتبال اين است كه آيا بارسلونا - كه هوادارانش آن را بارسا ميخوانند - بهترين تيم فوتبال باشگاهي است كه دنيا تا به حال به خود ديده؟ آيا از سانتوس دهه 1960 (كه پله در آن بازي ميكرد) بهتر است؟
ازايسيميلان دهه 1990 چطور؟ پاسخ اين پرسش به گونهاي قطعي كه مايه افتخار و سربلندي طرفداران اين تيم باشد، روشن نيست، اما بيترديد اكنون بارسا بهترين تيم دنياست و معياري است كه ديگر تيمهاي فوتبال بايد خود را با آن بسنجند.
اين نشانهها را در نظر بگيريد. بارسا اخيرا رقيب قديمياش، رئال مادريد را پشت سر گذاشت و قهرماني ليگ اسپانيا را از آن خود كرد. همچنين به خاطر اينكه ليونل مسي، بهترين بازيكن دنيا را دارد، به خود ميبالد. در 28 ماه مه هم در بازي پاياني ليگ قهرمانان اروپا در ورزشگاه ويمبلي حاضر شد و (اگر چه احمقانه بود كه منچستريونايتد را دست كم بگيريم) اما احتمال پيروزي آن به روشني
بيشتر بود.بارسا در كنار اينها يك دستگاه پولسازي هم هست. اين تيم كه در سال 2010-2009 درآمدي معادل 398 ميليون يورو (488 ميليون دلار) داشت، در فهرست دلوات از پردرآمدترين باشگاههاي فوتبال دنيا، بعد از رئال مادريد در رده دوم قرار دارد (پارسال درآمد رئال 439 ميليون يورو بود). بارسا در چهار سال گذشته درآمد خود را دو برابر كرده. سال گذشته قراردادي پنجساله را به مبلغ حداقل 165 ميليون يورو با اسپانسري قطري به نام «سرمايهگذاري ورزشي قطر» امضا كرد كه بر پايه آن، لوگوي تجاري اين بنگاه نيز براي نخستين بار روي پيراهنهاي اين تيم نقش ميشود. بارسا و رئال همچنين به اين خاطر كه بخش بسيار نامتناسبي از درآمدهاي پخش تلويزيوني مسابقات لاليگا، ليگ برتر اسپانيا را دريافت ميكنند، نسبت به ديگران مزيت دارند. با وجود همه اينها هيچ كس نميداند كه بارسا چه قدر سودآوري دارد و چه قدر بدهكار است؟چگونه باشگاهي كه در يكي از كشورهاي داراي نرخ بالاي بيكاري در اروپا قرار دارد، خود را به قدرت اول در محبوبترين ورزش دنيا تبديل كرده؟ يك پاسخ روشن اين است كه اين تيم در ورزشي بازي ميكند كه آدمهاي دمدميمزاج فوقالعاده زيادي در آن وجود دارند؛ اما بارسا همواره توپ را در حال حركت حفظ ميكند، مالكيت آن را در بخش بزرگي از زمان بازي در اختيار دارد و حريفانشان را زير فشاري دائم ميبرد، اما يك پاسخ ديگر هم براي اين پرسش وجود دارد كه تا اين اندازه آشكار نيست و دلالتهايي فراتر از زمين بازي دارد. بارسا راهحلي ويژه براي برخي از بحثانگيزترين مسائل نظريه مديريت ارائه داد. توازن درست ميان ستارهها و ديگر اعضاي تيم كدام است؟ آيا بايد استعدادها را بخريم يا بايد آنچه را كه داريم، بپرورانيم و بيشتر كنيم؟ چگونه ميتوانيم علايق مصرفكنندگان را مهار كنيم و جايگاه برندمان را بهبود بخشيم؟ چگونه ميتوان مزاياي دسترسي جهاني و ريشههاي محلي را با يكديگر تركيب كرد؟
بارسا بيشتر از هر تيم بزرگ ديگري در دنيا بر پروراندن بازيكنان خود تاكيد دارد، اما ديگر تيمهاي فوتبال اغلب شبيه سازمان ملل هستند - مثلا در فهرست يازده بازيكن اصلي آرسنال معمولا تنها دو بازيكن بريتانيايي وجود دارد. در مقابل، فهرست اعضاي بازيكنان بارسا هنوز در چمبره بازيكنان محلي است و اغلب در رختكن اين تيم به زبان كاتالونيايي صحبت ميشود. هشت تا از بازيكنان برتر تيم، محصول لاماسيا، مدرسه فوتبال همين باشگاه هستند. مسي، بازيكن آرژانتيني كه در سنين كودكي به بارسلونا آمد و جوزف (پپ) گوارديولا نيز در ميان همين افراد هستند. لاماسيا جايگاهي ويژه در ميان مدارس فوتبال دارد. مدرسهاي رو به گسترش است كه به همان اندازه كه بر مهارتهاي بازي فوتبال تاكيد ميكند، به پرورش شخصيت بازيكنان نيز اهميت ميدهد. دانشآموزان اين مدرسه به شكلي پايانناپذير درباره اهميت روحيه تيمي، ازخودگذشتگي و پشتكار آموزش ميبينند. همچنين به آنها ياد داده ميشود كه بارسا چيزي «بيش از يك باشگاه» است و مظهر غرور كاتالونياست كه در سالهايي كه اسپانيا زير فشار نظام فاشيستي فرانكو ناله ميكرد، اين منطقه را سرزنده و شاد نگه داشت. هواداران اين تيم همواره بنرهايي را در دست ميگيرند كه اين عبارت روي آنها نوشته شده: «كاتالونيا اسپانيا نيست».
بارسا از اين ايده كه چيزي «بيش از يك باشگاه» است، براي پروراندن رابطهاي دوسويه با هوادارانش استفاده كرده. مالكان آن، نه سهامداران يا غولهاي اقتصادي خارجي، بلكه هوادارانش هستند كه تعدادشان اكنون 150 هزار نفر است. مديريت باشگاه به مجمعي پاسخگو است كه 2500 عضو آن به شكل تصادفي انتخاب ميشوند و 600 عضو ديگرش باسابقهتر از همه هستند. بارسا غير از فوتبال از ورزشهاي پرشمار ديگري نيز پشتيباني ميكند و موزهاي محبوب در شهر بارسلونا دارد. بعد از يكي از بردهاي تازه اين تيم، بيش از يك ميليون نفر براي ابراز شادي خود به اين موزه آمدند.
اسلوب مديريتي بارسا با انديشه دو نظريهپرداز تحسينشده همساز است. بوريس گرويسبرگ از دانشكده كسبوكار هاروارد هشدار داده كه شركتها به جاي آنكه به شكلدهي و بسط تيمهاي خود بپردازند، بيش از حد به استخدام ستارهها دلمشغول شدهاند. او تحقيقي جالب را درباره تحليلگران موفق والاستريت كه از يك بنگاه به بنگاهي ديگر رفتهاند، انجام داده و به اين نتيجه رسيده است كه كارآيي تحليلگراني كه شركت خود را تغيير ميدهند، بيدرنگ كاهش مييابد. با وجود همه فخرفروشيهاي اين تحليلگران، به نظر ميرسد كه موفقيت آنها به همان اندازه كه به تواناييهاي ذاتيشان بستگي دارد، به همكارانشان نيز وابسته است. جيم كالينز، نويسنده كتاب «Good to Great» بر اين باور است كه راز موفقيت بلندمدت شركتها، پروراندن مجموعهاي از ارزشهاي ويژه است. با وجود همه صحبتهايي كه درباره تنوع و جهانيسازي ميشنويم، گفته كالينز اغلب به معناي پيشرفت از درون و بهرهگيري از ريشههاي عميق محلي است.
نام زيبا
بارسا همچنين راهي را در پروراندن برند خود-كاري سخت در عصر اينترنت كه شايعات در آن فراوان شده و اعتماد چنداني وجود ندارد-باز كرده. به گفته بنگاه تبليغاتي واياندآر، نسبت برندهاي مورد اعتماد مصرفكنندگان از 52 درصد در سال 1997 به 22 درصد در 2008 كاهش يافته است و شكلهاي سنتي تبليغات كارآيي خود را از دست ميدهند. براي مقابله با اين دشواري، برخي از بنگاهها ميكوشند كه مصرفكنندگان را در فرآيند توسعه برند خود وارد كنند. شركت توليدكننده اسباببازي لگو، علاقهمندان به اين اسباببازيها را براي كار با طراحانش به ادارات خود دعوت ميكند. فروشگاه سودا از خريداران هميشگي خود ميپرسد كه از نگاه آنها چه چيزي را بايد بفروشد، اما تاكنون هيچ كس به اندازه بارسا در اعطاي نقش مستقيم به مشتريان خود در اتخاذ تصميمهاي بزرگ پيش نرفتهاست.
بارسا به نوبه خود اشتباه نيز كرده است. اين باشگاه تلاش براي گسترش شبكه جذب نيروي خود از طريق پايهگذاري يك آكادمي فوتبال در آرژانتين را رها كرده. سنتگراها نگران آن هستند كه بارسا روح كاتالونيايي خود را فداي معاملات بزرگ تجاري كند. همچنين فوتبال كسبوكاري پيشبينيناپذير است. بارسا در اوايل سال 2000 روزگاري بد را از سر گذراند و يك ركود ديگر ميتوانست باعث كاهش شديد طرفداران خارجي آن كه آدمهايي دمدميمزاج هستند، شود يا حتي آنها را سرسپرده چلسي كند. اين امر ميتوانست به سقوط ناگهاني درآمدهاي اين باشگاه بينجامد، اما در حال حاضر بارسا بر بام دنيا ايستاده؛ نمونهاي نه از توانايي ورزشي، بلكه از مديريت هوشمند.
منبع: اكونوميست
برچسبها:
برند,
بازاريابي ورزش

نوشته شده توسط سپهر برادران در شنبه چهارم تیر ۱۳۹۰
|

رمزگشایی از دی ان ای نام تجاری
سیامک میراحمدی
شرکتها، کشورها، مناطق، شهرها و سازمانهايي در جذب صاحبان سرمايه داخلي و خارجي و انتقال ارزش به آنها موفق و پيشرو ميباشند که بيش از سايرين پايبند به اصول اساسي DNA نام تجاري باشند.
يک نام تجاري، زاييده ارزشهاي ملموس و ناملموس يک محصول، خدمت يا مکان است. تمامي محصولات، خدمات، شهرها، مناطق و کشورها به خودي خود، همانند ساير اعضاي طبقه خود هستند. در يک آزمون چشايي با چشمهاي بسته، يک مصرفکننده تشنه نميتواند تمايزي بين پپسي و کوکا قائل شود همان گونه که از ديدگاه يک گردشگر بالقوه هيچ تفاوتي بين سواحل مالديو و مايورکا وجود ندارد. بنابراين محصولاتي که تنها به جنبه تامين نياز توجه دارند در ميان ساير محصولات هم گروه خود نادیده گرفته میشوند. اين در حالي است که هرگونه مزيت واقعي ميتواند مصرفکنندگان را به سوي خود جلب کند زيرا که نامهاي تجاري در واقع ارزشهايي ميباشند که با مصرفکنندگان و گروههاي هدف ارتباط آگاهانه برقرار ميسازند.
DNA يک نام تجاري حاصل تمايز، شهرت و نوآوري آن در مقايسه با ساير رقبا است. به عنوان مثال، کشورهايي مثل نيجريه براي جذب سرمايهگذاران بالقوهاي که به آفريقاي جنوبي روي آوردهاند، بايد خصوصيات ممتاز و بينظير کشور خود را کشف کرده و به واسطه آنها با سرمايهگذاران مذکور ارتباط برقرار كنند. نامهاي تجاري همچون BMW بايد از طريق نمايش مزيتهاي فوقالعاده حاصل از در اختيار داشتن يک بي ام دابليو لوکس نسبت به يک تويوتاي لکسوس با مصرفکنندگان ارتباط برقرار كنند. شرکتهاي مخابراتي
همچونMTN،ا Vodafone T-Mobil GLO بايد به دنبال راههايي براي رمزگشايي DNA نام تجاري خود براي مشتریان باشند، به طوري که واقعا با آنها پيوند برقرار سازند و صرفا يک موسسه خدماتي تلفن همراه به حساب نيايند.
در اينجا ميتوان اشارهاي به دنياي فوتبال داشت، دليل تفاوت فوتبال برزيل از فوتبال ساير کشورها همچون انگليس و آلمان چيست؟ اين به خاطر روح آزاد فوتبال برزيل است که برخاسته از فاکتورهاي موجود در رقص محلي اين کشور و تفريح و لذت نهفته در آن است و اين همان ويژگي متمايزي است که هواداران فوتبال برزيل را در سراسر جهان به هم پيوند ميدهد. همگي آنها هر زمان در هر نقطهاي از دنيا با تماشاي فوتبال برزيل سرگرم ميشوند و لذت ميبرند، از سوي ديگر فوتباليستهاي برزيلي نيز تمامي تلاش خود را جهت ارائه بازي مورد انتظار آنها به کار ميگيرند. مثال ديگر در اين زمينه، ايتاليا است، ويژگي بارز فوتبال اين کشور ريشه در شيوه دفاعي و پوشش بالا و چند لايه در مقابل دروازه دارد.
پوستر معروفي که در خلال جام 1996 اروپا با اين جمله «دروازهباني در ايتاليا، ايمنترين شغل در سراسر جهان است» منتشر شد، گواه محکمي بر شيوه متمايز ايتاليا در فوتبال دفاعي است.
يک نام تجاري بايد در نوع خود بينظير باشد و ويژگيهاي ممتازش آن را از ساير رقبا متمايز سازد به نحوي که به راحتي توسط مصرفکنندگان شناسايي شود. بنابراين بازاريابان بايد به دنبال کشف يا خلق ويژگيهاي منحصر به فرد نام تجاري و استفاده از آنها در برقراري ارتباط با مصرفکنندگان باشند. علاوه بر اين بايد به تماميادعاهاي مذکور به طور کامل جامه عمل بپوشانند و همانند فوتباليستهاي برزيلي طبق ويژگيهاي ممتاز عمل كنند.
از جمله نمونههاي موفق در اين زمينه مهندسي بينظير خودروي مرسدس، راحتي کفشهاي ورزشي نايک، جايگاه اجتماعي و پرستيژ تحصيلات آکسفورد،هاروارد و... ميباشند. اين محصولات و موسسات داراي ارزشهاي متمايز و منحصر به فرد نام تجاري ميباشند که به واسطه آنها طي ساليان متمادي، با افراد بسياري ارتباط برقرار نمودهاند و شانس جاودانگي نام تجاري شان را در بخشهاي مربوطه تقويت کردهاند.
از سوي ديگر، نامهاي تجاري بايد به سرعت خود را با تغييرات شرايط بازار، منطبق سازند. آنها بايد همواره به دنبال کشف تغييرات پي در پي
سليقه مصرفکنندگان باشند. آن دسته از نامهاي تجاري که به اخطار «يا خلاقيت به خرج بده يا از گردونه خارج شو» بياعتنايي ميکنند، خطر بزرگي را به جان ميخرند.
تنوع سليقه مصرفکنندگان در مورد محصولات و خدمات جديد، همانند تمايل سرمايهگذاران به مقاصد و فرصتهاي جديد سرمايهگذاري به سرعت در حال رشد ميباشد بنابراين نامهاي تجاري بايد دوباره خود را کشف نموده، قادر باشند به مشتريان خود نوآوري بینظیری عرضه کنند که با نيازهاي آنها منطبق باشد. در مورد مناطق و کشورها، سرمايهگذاران بالقوه به دنبال دستيابي به اطلاعاتي در مورد سياستهاي دولت جديد درباره کاهش کاغذ بازي، توسعه فرصتها و افزايش ظرفيتها ميباشند. طبعا چنين اطلاعاتي بايد در اختيار آنها قرار گيرد.
Apple از سال 2001 که اولين نسل ipod را روانه بازار ساخت تاکنون چندين نسل مختلف از اين دست را عرضه نموده است که هر يک از آنها حاوي امکانات جديدتري براي مشتريان ميباشند و بازار رقابت را داغتر نمودهاند.
Sony در مورد نامهاي تجاري واکمن و ديسکمن مرتکب اشتباه بزرگي شد و مدتها هيچ نوآوري را به مشتريان ارائه نکرد تا زماني که Apple با ipod وارد بازار شد در واقع فرصت بزرگي را در اختيار Apple قرار داد. هم اکنون Sony در پي جبران برآمده و واکمن را در گوشيهاي موبايل خود عرضه ميکند، اما قبلا فاجعه رخ داده و Apple بخش بهتري از بازار را براي دستگاههاي موسيقي قابل حمل در اختيار گرفته است. علاوه بر ويژگيهاي ممتاز يک نام تجاري در زمينه عملکرد برتر و کيفيت بالاتر آن، شهرت يک نام تجاري حاصل توسعه و تکامل تدريجي آن در خلال فرآيند تحقيق و توسعه ميباشد. يک نام تجاري ناگزير است خود را در زمينهاي که فعاليت ميکند، شاخص و چشمگير نمايد. بنابراين، ويژگيهاي مشخصه يک نام تجاري شامل تماميجنبههاي ملموس و غيرملموس ميشود که به صورت آگاهانه يا ناآگاهانه با مصرفکنندگان و ذي نفعان ارتباط برقرار ميسازند.
اگر مشتريان و ذينفعان شواهد متضادي را درباره ويژگيهاي مطرح شده، دريافت نمايند، حتي نامهاي تجاري موفقي که به واسطه تمايزات و نوآوريها به وجود آمدهاند، نيز در معرض خطر قرار ميگيرند. توجه به اصل مردم در بازاريابي رمز موفقيت در افزايش خصوصيات مثبت يک نام تجاري ميباشد.
به هر ميزان که يک نام تجاري خلاق و پیشتاز باشد اما در صورتي كه خدمات ضعيف به مشتريان ارائه دهد شکست خواهد خورد. زماني که زنجيره ارسال خدمات کند يا ضعيف است و شکايات مشتريان مورد بيتوجهي قرار ميگيرد، رقبا پيروز ميدان خواهند بود.
افزون بر موارد فوق، هويت يک نام تجاري بايد روشن و به راحتي قابل تشخيص باشد و اين امر از طريق به کارگيري صحيح ترکيبي از عناصر بازاريابي همچون مشارکت در ارتباطات، تبليغات، روابط عمومي، مشارکت در امور اجتماعي، وقايع، پايبندي به تعهدات نانوشته، طراحي، بسته بندي، برچسب، آرمها و... محقق ميگردد.
علامت تيک در نايک و ستاره در مرسدس، از جمله نخستين مثالهايي هستند که قدرت آرمها را به نمايش ميگذارند، علايمي که امروزه شاخص متمايزکننده نامهاي تجاري نايک و مرسدس به حساب ميآيند.
رنگ، همچون لباس زرد و آبي مشهور تيم ملي برزيل يا نارنجي تيم ملي هلند، عامل ديگري در ايجاد تمايز است. اين در حالي است که کشوري همچون انگلستان در نهايت شگفتي، نتوانسته است رنگي را به عنوان سمبل کشور خود معرفي کرده و ملکه اذهان نمايد، با وجود ترکيب قرمز و سفيد لباس تيم ملي اين کشور و پيشينه درخشان و قدرتمند آنها در فوتبال، همچنين ساخت نامهاي تجاري، اين رنگها سمبل انگلستان به شمار نميآيند. مثال دیگر نيجريه است، این کشور در حال تلاش براي برجسته نمودن لباس سبز تيم ملي خود ميباشد، اگر چه دير است و به دليل کاهش تدريجي بخت خود در فوتبال، نتوانسته است تعهدات پيشين خود و همچنين توقعات هواداران رو به رشد خود در سراسر جهان را تامين نمايد.
کليه نامهاي تجاري ميبايست توانايي معرفي خاستگاه، تاريخ و فرهنگ DNA خود را داشته باشند و دانش و آگاهي نسبت به آن را افزايش دهند.
برقراري يک ارتباط موفق با تمامي ويژگيهاي ممتاز و برجسته يک نام تجاري، منجر به طولاني تر شدن عمر يا حتي جاودانه شدن آن ميگردد.
ماخذ:روزنامه دنیای اقتصاد
برچسبها:
برند,
بازاريابي ورزش

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه دوم تیر ۱۳۹۰
|
معمولا" باشگاه های ورزشی برای بقا و توسعه خود راه هایی را برای کسب درآمد خود انتخاب و مشخص می کنند البته این راه ها معمولا" از قبل مشخص شده اند و قوانینی نیز وجود دارند تا این راه ها در چهارچوب این قوانین پیش می روند.
این راه ها چه هستند، در چهار چوب چه قوانینی حرکت می کنند و آیا باشگاه های ورزشی ایران با آنها آشنا اند را تا حدی در این مقاله بررسی می کنیم. توجه داشته باشید که روشهای اشاره شده تنها چند روش اصلی کسب درآمد هستند و مطمِنا" روشهای دیگر متفاوتی نیز وجود دارند.
قوانین کلی
براساس قوانین کلی فدراسیونها، کنفدراسیونها، انجمنها و سازمانهای / وزرات خانه های ورزشی، راه های کسب در آمد یک باشگاه ورزشی می بایست در چهارچوب ورزش و مسایل فرهنگی پیگیری شوند. این روشهای تجاری به غیر از اینکه نباید قوانین کشورها و مناطق را زیر پا گذارند، همچنین نباید از محدوده فرهنگ و ورزش نیز خارج شوند.
البته باشگاههایی که به شرکتهای سهامی تبدیل شده اند و یا به بازار بورس کشورشان یا بازار بورس بین المللی راه پیدا کرده اند، در چهارچوب فعالیت خود می توانند تجارتهایی دیگر را نیز انجام دهند.
یکی از متداولترین راه های کسب درآمد و پوشش دهی هزینه ها توسط باشگاه یا کلوبهای ورزشی، کسب حامی و اسپانسرهای مالی می باشد. باشگاه ها با جذب حامی مالی، موقعیتهای تبلیغاتی بوجود آمده توسط خود را به شرکتها و تاجران بزرگ ارایه می دهند تا در عوض منبعی برای پوشش هزینه های خود فراهم سازند.
یک باشگاه ورزشی می تواند به تعداد دلخواه حامی و اسپانسر جذب کند. اما معمولا" باشگاه ها یک حامی اصلی و چند حامی جز دارند. برای مثال باشگاه بایرن مونیخ آلمان دارای یک حامی اصلی (شرکت مخابرات آلمان Deutsche Telekom)، دو حامی به اصطلاح تجهیزاتی (شرکت آدیداس) و هفتده حامی دیگرشامل شرکتهای Allianz، آودی، کوکاکولا، لوفت هانزا، زیمنس و ...) می باشد.
حامیان مالی معمولا" هزینه های اصلی و تجهیزاتی باشگاه ها را به عهده می گیرند. البته روش معامله حامی و باشگاه می تواند بسیار متفاوت و توافقی باشد که در کشورهای پیشرفته و صاحب فوتبال قوانینی برای این نوع معاملات وجود دارد. برخی از حامیان برای مثال متعهد می گردند که استادیومی را برای باشگاه فراهم سازند. برخی دیگر با ارایه مبلغی بالا برای مدتی مشخص به باشگاه از نظر مالی کمک می کنند. برخی دیگر نیز تجهیزات و امکانات ورزشی و رفاهی را به باشگاه ارایه می دهند. که البته همانظور که اشاره شد روش معامله می تواند کاملا" توافقی باشد.
در ایران در سالهای اخیر و پس از حرفه ای شدن لیگها و تورنتمتهای ملی، خوشبختانه کمی جدی تر به این مسئله توجه شد. امروزه اکثر باشگاه های حرفه ای و قوی در کشور گرچه با وجود مشکلات دارای حامیان مالی هستند. شرکتها، تجار و صنایع بزرگ نیز به این تفهیم رسیده اند که با سرمایه گذاری در بخش ورزش می توانند هم به ورزش و سلامت کشور کمک کند، و هم از موقعیتهای تجاری بوجود آمده بهره گیرند.
فروش بلیت و مجوز پخش رسانه ای
یکی دیگر از منابع کسب درآمد توسط تیمها و باشگاه های ورزشی، فروش بلیت دیدارها است. این روش یکی از کلاسیک ترین روشهاست که البته نسبت به روشهای دیگر ممکن است سودی آنچنانی نداشته باشد.
معمولا" با وجود حامی مالی، باشگاه ها بدون آنکه مبلغی پرداخت کنند دارای استادیوم می شوند. در آمد حاصل از فروش بلیت بسته به نوع شراکت باشگاه و حامی، بین تیمها و حامیان تقسیم می شود.
روشی دیگر از نحوه کسب درآمد، فروش مجوز پخش دیدار به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شبکه های و تلویزیونها است. از آنجایی که دیگر بازیهای رقایتهای مهم مثل بازیهای لیگهای کشورهای صاحب فوتبال و پیشرفته برروی شبکه و تلویزیونهای رایگان پخش نمی شود، تلویزیون یا شبکه ای که قصد پخش این دیدارها را دارد می بایست به با شگاه ها و سازمانهای وابسته مبلغی را پرداخت کند.
در ایران شاید یکی از مهمترین کسب درآمد همین فروش بلیتها باشد. امتیاز پخش دیدارها نیز در انحصار صدا و سیما است که البته به نظر نمی رسد که بابت این موضوع به باشگاه ها بطور مستقیم مبلغی پرداخت کند.
این روش امروزه برای باشگاه های بزرگ یکی از به یکی از بهترین روشها تبدیل شده است. برای مثال فروش پیراهنهای ورزشی باشگاه ها به طرفداران. ویا فروش وسایل مصرفی و ورزشی که با علامت و طراحی آن باشگاه همراه است. مثلا" باشگاه بایرن مونیخ دارای فروشگاه های زنجیره ای در کشور آلمان است که لوازم مصرفی، ورزشی و ... (پیراهن / لباسهای ورزشی، کیف، ساعت، جامدادی و ...) ای که انحصارا" برای طرفداران بایرن تولید می شود را بفروش می رسانند.
بسته به نوع تولید کننده محصول، آن محصول قیمت گذاری می شود. برای مثال یک پیراهن بایرن که در فصل جاری توسط تیم استفاده می شود، چیزی حدود هفتاد هزار تومان قیمت دارد. این موضوع به دو دلیل است: یکی اینکه این پیراهن آدیداس است و دیگر اینکه با خرید این پیراهن هوادار به باشگاهش کمک می کند.
در ایران این موضوع تا به حال خیلی جدی گرفته نشده است. شاید یکی از دلایل این مسیله نبود قوانین پیرامون انحصار و تولیدکنندگان خوب محصولات و تجهیزات ورزشی است. برای مثال پیراهن های دو تیم محبوب ایران یعنی پرسپولیس و استقلال را شاید چندین تولید کننده پوشاک با کیفیتهای نچندان خوب برای فروش به هواداران تولید و به عرضه می رسانند. شاید خود این دو باشگاه نیز نتوانند از روش قانونی با تولید و فروش این محصولات مبارزه کنند در حالی که از فروش این محصولات آنها هیچ بهره ای نمی برند.
راه اندازی مدارس و آموزشگاه ها
باشگاه های بزرگ و دارای هوادار زیاد معمولا" دارای مدارس و آموزشگاه های ورزشی هستند. معمولا" هزینه های ورود به این مدارس و آموزشگاه ها زیاد است. البته این موضوع به نام و اعتبار باشگاه نیز بستگی دارد.
در ایران نیز باشگاه های پرسپولیس و استقلال دارای مدارس و آموزشگاه های مرتبط هستند.
روشهای دیگر
راه و روشهای دیگری نیز وجود دارند که می توانند بسیار متفاوت باشند. مشارکت در طرحهای بزرگ، همکاری با شرکتها، سازمانها، شبکه ها برای اجرای طرحهای مختلف .
برخی از باشگاه ها که در ایران تعداد آنها اندک نیست در اصل باشگهاه های ورزشی شرکت یا صنایعی خاص هستند. در این حالت معمولا" شرکت یا سازمان مربوطه پاسخگوی هزینه های آن باشگاه است.
برخی از باشگاه های ورزشی نیز با عمده ترین راه کسب در آمد را فروش بازیکنان می دانند. این نوع باشگاه ها که معمولا" باشگاه های کوچک هستند، با پرورش بازیکنان آنها را به بازیکنانی بزرگ تبدیل می کنند و آنها را با قیمتی خوب به تیمهای بزرگ می فروشند
|
مجله اینترنتی ورزش ( www.netsport. magazine.com )
|
برچسبها:
برند,
بازاريابي ورزش

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۰
|
سهم بازار GM در آمریکا در فاصله بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۶ افت شدیدی داشت و از ۴۶ درصد به ۳۲ درصد کاهش یافت. این شرکت برای مبارزه با کاهش بیشتر سهم بازار خود و از بین بردن مشکلات پیش رو مصمم به اتخاذ رویکرد مدیریت برند گردید.
بر پایه این رویکرد تصمیم گرفته شد تا هر یک از ۶۵ مدل خودروهای جی ام، توسط تیم مدیریتی خاص بابهره گیری از جهت گیری های متفاوت و متناسب با بازار خاص آن برند هدایت گردد.
در سیستم جدید مدیریت برند این شرکت، هر یک از مدیران در قبال سبک طراحی، شخصیت برند، فعالیت های تبلیغاتی، قیمت گذاری، فعالیتهای پیشبرد و ترویج فروش و سایر تصمیمات بازاریابی مرتبط با خودروهای زیرمجموعه برند پاسخگو بودند و بر این اساس کلیه تصمیم گیریها به صورت غیر متمرکز اجرا می گردید.
از آنجایی که برنامه مدیریت برند در این شرکت به نوعی طراحی شده بود که هر مدل خودرو - و به تبع آن هر برند - برای جلب توجه و براساس نیاز بخش خاصی از مشتریان مدیریت می شد (به عنوان مثال، خودروهای تحت برند بیوک برای آن دسته از مشتریانی که در طلب داشتن امنیت، آرامش، اطمینان و راحتی خیال در رانندگی بودند طراحی و مدیریت میگردید) GM معتقد بود این تغییر گرایش به مدیریت برند، شرکت را قادر می سازد تا نیازهای ناشناخته مشتریان را به نحو شایسته شناسایی کرده و راه حل های عملی و ابتکاری جهت ربودن مشتریان از چنگ رقبا بیابد.
یکی از اجزای برنامه مدیریت برند GM اصلاح و ساختن هویت منحصر به فرد برای هر یک از شش برند اصلی این شرکت - کادیلاک، بیوک، شورلت، الدزموبیل، پنتیاک و ساتورن - بود. در ساختار گذشته گروه جی ام، اغلب اوقات خودروهای تحت هر برند به دلیل شباهت در ویژگیها و نیز همپوشانی جایگاه برند در بازار، بر سر کسب مشتریان با یکدیگر به رقابت برمی خاستند. براین اساس به دلیل عدم توجه مدیران به بحث تعیین جایگاه صحیح برای هر برند، به تدریج تمایز میان خودروها روز به روز نامشهودتر شده و محصولات این شرکت به عوض رقابت با خودروسازان آلمانی و ژاپنی، خود با یکدیگر رقابت میکردند. به ویژه در مورد برندهای اصلی این شرکت - بیوک، الدزموبیل و پنتیاک - این تمایزات به تدریج بطور کامل از میان رفته بود.
بر این اساس، هدف اصلی مدیریت جدید برندها در این شرکت آن بود که ویژگیهای منحصر به فرد و تمایزات میان برندها به تدریج افزایش یافته و رقابت آنها بر سر کسب یک گروه از مشتریان پایان پذیرد. به این ترتیب گروه های متفاوت از مشتریان به عنوان بازار هدف این شرکت مطرح گردیده و جذابیت هر یک از برندها برای مشتریان هدف خود مورد تاکید قرارگیرد. در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶، GM در راستای اجرای هرچه بهتر این استراتژی، به طور متوسط هر ۲۸ روز یک مدل خودروی جدید و برخوردار از چهره ای متفاوت از گذشته تحت یکی از ۶ برند اصلی خود به بازار عرضه نمود.
برخی از متخصصین مدیریت، رویکرد GM در اتخاذ مدل مدیریت برند را مورد انتقاد قرار داده واین شرکت را به تقلید کورکورانه از مدل موفق مدیریت برند در شرکت P&G متهم نمودند. این منتقدان می گفتند:”شما نمی توانید خودرو را مثل یک قالب صابون بفروشید. و به دلیل تفاوت های میان دو صنعت خودروسازی و شوینده اتخاذ رویکرد مدیریت برند بر پایه تجربیات P&G قطعا با شکست مواجه میگردد”. علاوه بر آن برخی از منتقدان صنعت خودرو معتقد بودند:”GM حتی در انتخاب واژگان و شعار برای برندهای خودرو از شعارهای منتخب P&G تقلید کرده است”. اگر چه مدیران GM اصرار داشتند :”اتخاذ مدل مدیریت برند همان گونه که در مورد شرکت غول پیکر P&G دستاورد مثبت داشت، در مورد خودروها نیز می تواند کارساز و موثر باشد. زیرا میان فعالیتهای این دو شرکت و ساختار این دو صنعت همپوشانی و تشابهات زیادی وجود دارد”.
با این وجود گرایش GM به مدیریت برند آن گونه که که برخی منتقدان ادعا می کردند چندان مشابه P&G نبود. هدف GM در مورد برخی از برندها -مانند الدزموبیل - این بود که مشتریان جوان تر را جلب کرده و بتواند متوسط سن خریداران این خودرو را که در سال ۱۹۹۶معادل ۶۲ سال بود، کاهش دهد. تغییر گرایش این شرکت به مدیریت برند منجرشد تا در سال ۱۹۷۷ مدلهای جدید و جوان پسند با برخورداری از ظاهری کاملاً متفاوت از گذشته تحت نام الدزموبیل روانه بازار گردد. GM با اجرای برنامه تبلیغاتی گسترده و با صرف هزینه ای معادل ۵۰ میلیون دلار، محصولات جدید و تغییر گرایش به سمت تولید این خودروها را مورد حمایت قرار داد و با صرف این هزینه تبلیغاتی هنگفت تلاش کرد تا نقش واژه الدزOlds (قدیمی) را در انتخاب و خرید این خودروها کمرنگ تر سازد . به همین دلیل نام Oldsmobile تنها بر روی داشبورد درج گردیده و در گوشه و کنار خودرو تنها طرح نشانه حک گردیده بود.
به گفته یکی از تحلیلگران صنعت خودرو:”GM نام مدل این خودرو را از الدزموبیل به Intrigue تغییر داد، اگرچه Intrigue یکی از بهترین خودروهای GMاست اما کسی نمیداند آنرا از کجا باید خریداری کند، زیرا کمتر کسی می داند که Intrigue به الدزموبیل و GM تعلق دارد”. با وجود صرف این هزینه تبلیغاتی زیاد Intrigue نتوانست مشتریان جوانتر را به خود جذب کند و مشتریان قدیمی و مسن تر خود را نیز از دست داد. بدین ترتیب فروش الدزمبیل از ۱ میلیون در سال - در دهه ۱۹۸۰ - به ۳۰۰ هزار خودرو در سال ۱۹۹۷ کاهش پیدا کرد و به ناچار خط تولید این خودرو متوقف گردید.
در مورد برخی دیگر از مدلهای GM نیز، منطق و مفهوم مدیریت برند از قدرت شایسته و سزاوار خود برخوردار نگردیدند. زمانی که در سال ۱۹۹۸ برند کادیلاک مدل جدیدی از خودروها را تحت عنوان Escalade به بازار معرفی کرد بسیاری از منتقدان، این برند را بی ریشه و بی اصل و نسب دانستند. دلیل این امر آن بود که Escalade بر پایه مدلی از خودروهای سنگین و گران قیمت تحت برند Pontiac برگرفته شده بود و کادیلاک تا آن زمان هرگز خودروی سنگین نساخته بود و حوزه فعالیت خود را تنها در زمینه خودروهای کوچک و خانوادگی تعریف نموده بود.
یکی از مدیران سابق جی ام، رابرت زارلا، که تا سال ۲۰۰۱ به عنوان قهرمان مدیریت برند در حوزه بازارهای آمریکای شمالی به شمار می آمد در مورد خودروهای اسکالای می گوید: “معرفی Escalade به بازار نمونه ای از مدیریت یک برند نبود بلکه تنها الگوبرداری ساده از یک مدل قبلی و انجام یک فعالیت سریع برای کسب پول فراوان بود.”
دستاورد نهایی مدیریت برند در GM همانگونه که پیش بینی میشد، ابداَ جذاب و اثربخش نبود و سهم بازار این شرکت در سال ۲۰۰۰ به ۵/۲۹ درصد کاهش یافت. پس از جداشدن برخی از مدیران اصلی برندها و مدیران ارشد مجموعه - نظیر رابرت زارولا - از جی ام، این شرکت تلاش کرد تا به تدریج از برنامه مدیریت برندها فاصله گرفته و از تاکید بر تمایز مدلها از یکدیگر دست کشد. در سال ۲۰۰۱ کادیلاک و شورولت هر دو فعالیتهای تبلیغاتی را انجام دادند که بر شباهتهاو همشکلی میان مدلهای زیر مجموعه خود تاکید داشته و کلیه مدلها را در زیر چتر یک برند متمرکز میساخت. علاوه بر آن، GM تلاش کرد تا درصدی از بودجه تبلیغاتی سالانه خود- معادل ۸/۲ میلیارد دلار در سال - را به منظور بازاریابی و تاکید بر نام GM به عنوان یک برند واحد صرف کند. یکی از مدیران ارشد GM در این خصوص، می گوید: “درسی که ما از این برنامه گرفتیم این بود که بهترین کار برای شرکت ما تمرکز بر بحث جایگاه یابی در بخش های مختلف بازار است. این بدین معناست که هریک از مدلها و تبلیغات انجام شده می بایست بر جایگاه آن مدل در کل بازار تأکید کند. مثلاً شورولت بر آمریکایی بودن و طراحی آمریکایی تأکید، و کادیلاک بر شعار هنر و دانش و علم مهندسی متمرکز است. در واقع تمامی این برندها بر پایه برند اصلی GM شکل گرفتند و لذا در هر یک از فعالیت های تبلیغاتی این هسته اصلی باید مرتبا مورد تکرار قرار گیرد”.
برگرفته از مجله برند
برچسبها:
برند

نوشته شده توسط سپهر برادران در جمعه بیستم خرداد ۱۳۹۰
|