دكتر محمود سريع‌القلم

متنی که در پی می‌آید، برگرفته از سخنرانی دکتر محمود سریع‌القلم است که هفته گذشته در محل موسسه فرهنگی- تحقیقاتی امام موسی صدر با موضوع «امام موسی صدر؛ ستیز با پوپولیسم» ایراد شد.

پوپوليسم، واژه‌اي ‌است كه در آمريكاي لاتين متولد شده و از واژه «پوپولاسم» گرفته شده است. اين واژه در مقابل خردگرايي، عقلانيت و نخبه‌گرايي است؛ به عبارتي زماني كه در جامعه‌اي بخواهند درباره موضوعي تصميم بگيرند به جاي اينكه سراغ خردمندان، بزرگان فكر و‌انديشه و كارشناسان و افراد داراي تخصص بروند، با توجه به مزاج عمومي تصميم مي‌گيرند. در واقع پوپوليسم يك نوع مزاج كوتاه مدت است؛ تصميم‌گيري بر اساس آنچه كه امروز و احتمالا ديروز و شايد هم فردا مي‌خواهد اتفاق بيفتد! پوپوليسم فاقد دوره زماني است، نه با گذشته كاري دارد و نه با آينده، نه با استدلال و نه با مطالعه، بلكه نوعي عوام فريبي است در جهت راضي نگاه داشتن مردم جامعه براي مثلا سه هفته آينده! يك دوره زماني است براي اينكه گروهي يا شخصي بتواند آنچه را كه در ذهن دارد پياده كند و مردم را در يك فضاي محدود زماني، مكاني و فلسفي محصور كند تا بتواند اهداف خود و گروه خاص خود را پيش ببرد. اين مفهوم ارتباطي تنگاتنگ با ديكتاتوري آمريكاي لاتين دارد؛ به‌طوري كه در آن منطقه رهبران سياسي اقتدارگرا براي اينكه بتوانند حمايت مردم را در دوره كوتاهي داشته باشند به پوپوليسم روي آوردند. معمولا پوپوليسم بي‌ثباتي بسياري به همراه دارد. در دوران نازيسم در آلمان و همچنين در ژاپن، اين وضع را شاهد بوده‌ايم. زماني يك سيستم، يك شخص، يا يك گروه، فضاهاي رواني جامعه را تحت انحصار خود در آورده و به قدري اغراق مي‌كنند و مسایل را خارج از تناسب ارایه مي‌دهند كه مي‌توانند روح مردم را تسخير كنند و قوه استدلالي آنان را به تعطيلي بكشانند. پوپوليسم براي دنياي پيچيده امروز جريان فكري و سياسي بسيار خطرناكي است و مي‌تواند مردم یک كشور را هر چند در دوره‌اي كوتاه، راضي نگاه دارد؛ اما در واقع آينده آن كشور را تخريب مي‌كند و موجب مي‌شود از پيش‌بيني‌هاي منطقي فاصله بگيرند و وارد فضاهايي شوند كه بعضا برگشت ناپذيرند. در اين مقاله تلاش شده است تا ضمن اينكه پوپوليسم به لحاظ مفهومي و نظري بيشتر مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد، از زاویه زندگي، ‌اندیشه و عمل امام موسي صدر نيز بررسی شود. ضمن اينكه به این پرسش اساسی بپردازد چرا ما در فرهنگ ايراني، يك لايه خفته و بعضا فعال پوپوليستي داريم و گاهي اوقات تحت تاثير اين پوپوليسم قرار مي‌گيريم. 

ریشه‌های پوپولیسم در ایران

پوپوليسم در ايران حداقل دو منبع يا دو ريشه تاريخي دارد؛ نخست، «فقر اقتصادي» و دوم، «فقر فرهنگي و فكري». 

اگر سوابق كمونيست‌هاي ايران را طي هشتاد سال گذشته مورد توجه قرار دهيد، خواهيد ديد كه بسياري از كمونيست‌هاي ايراني از خانواده‌هاي بسيار فقيري بوده‌اند؛ از مناطق دورافتاده كشور و همراه با دغدغه و نارضايتي از اوضاع اجتماعي. آنان كه از شرايط به تنگ آمده بودند در فضاهايي كه خلأ وجود داشت به سراغ كمونيسم رفتند تا بتوانند آن فلسفه و چارچوب عملي خود را پيدا كنند. كمونيسم در لهستان، مانند كمونيسم در ايران عمل نكرده است، بلكه در آنجا تبديل به جرياني اجتماعي شد؛ در حدي كه از آن چارچوب، تشكل به وجود آمد و با ملي‌گرايي لهستاني مخلوط شد و در نهايت زماني كه شرايط لازم به وجود آمد، موفقيت لهستاني‌ها را براي ايجاد نظام دموكراتيك و جامعه مدني موجب شد. اما كمونيسم در ايران با پوپوليسم همراه شد؛ در تاريخ عملكرد كمونيست‌هاي ايراني مي‌بينيم كه به ميزان بسياري به سمت پوپوليسم روي آوردند؛ 

چرا كه ما همواره در كشور و در طول تاريخ امپراتوري ايراني، به علت حاكميت ظلم و ستم و سركوب اقوام و جامعه خود، دغدغه «توزيع نابرابر» را داشتيم؛ توزيع نابرابر امكانات و درآمدها و... اينكه ما ايرانيان به واژه «عدالت» علاقه‌منديم، هم بعد واقعي دارد و هم رواني و اين از ظلمي سر چشمه مي‌گيرد كه در بسترهاي عميق اين جامعه و تاريخ اين كشور حضور داشته است. 

كمونيسم در ایران ریشه‌ای پیدا نکرد؛ نه تنها براي كمونيست‌هاي ايراني يك چارچوب فلسفي نشد بلكه بستري شد براي مبارزه با نظم و وضع موجود و علاقه آنان به اينكه امكانات كشور بايد بومي شود و ما بايد از جهان فاصله بگيريم. مبارزه با امپرياليسم از نوع كمونيستي در كنار لايه‌هاي پوپوليستي چپ ايراني آمد و به اينجا رسيد كه آن نگاه‌ها حتي شايد با منطق سوسياليستي كمونيست‌ها در ايران هم نتوانست پياده شود و با همان سبك و سياق احساسي ايران، اين جريان كمونيستي ادامه پيدا كرد. 

اما منبع دوم كه «فقر فرهنگي» است، ريشه در آن دارد كه ما ايرانيان اغلب از نظر تعامل فكر و‌انديشه با يكديگر مشكل داریم و اين مشكل به دليل برخورداري از افكار متفاوت نيست؛ براي كشوري كه از قدمت تاريخي سترگي برخوردار است، نبايد تا به اين ‌اندازه سخت باشد كه مردمانش ديدگاه‌هايي متفاوت را بپذيرند؛ اما مساله «شخص» و «متكي بودن افراد به آنچه كه خودشان مي‌خواهند» است كه اين بازتاب تاريخ استبداد و شاهنشاهي در ايران است. فقدان تعامل فكري، ريشه شخصيتي و خلقي در ميان ايرانيان دارد به عنوان مثال حتي در كشوري مانند چين كه در آن دموكراسي وجود ندارد، مردم به راحتي دور يكديگر جمع مي‌شوند، حرف‌هايشان را مي‌زنند، به حرف و نظر يكديگر احترام مي‌گذارند و در نهايت بر اساس يك هرم حزبي يا خانوادگي يا اجتماعي به يك نظر متمايل مي‌شوند و به آن عمل مي‌كنند اما متاسفانه در فرهنگ كشور خودمان به محض اينكه با يكديگر اختلافات فكري پيدا مي‌كنيم از يكديگر فاصله مي‌گيريم و نتيجه اين مي‌شود كه نتوانيم با يكديگر كار كنيم، حزب تشكيل دهيم، تشكل ايجاد كنيم، به تفاهم برسيم، اجماع ملي ايجاد كنيم و به همين دليل است كه تاريخ انشعاب در ميان هر آنچه كه «تحزب» در ايران بوده بسيار جدي است. 

امام موسی صدر براي تحقق بخشيدن به باورهايش، زمان صرف كرد 

مساله پوپوليسم بازمي گردد به تصميم‌گيري در مديريت و حكمراني. ما چگونه تصميم مي‌گيريم؟ در مديريت يك سازمان، شهر، خانواده، سيستم و در نهايت يك كشور؛ چگونه حكمراني مي‌كنيم؟ 

امام موسي صدر، شخصيتي است كه 16سال كار فكري، تربيتي، عقيدتي و اجتماعي كرد و اين نشان‌دهنده برخورداري وي از يك منظومه فكري است. اگر نگاهي به جامعه خود بيندازيم، افرادی با ظاهر دینی را می‌بینیم که عملشان در تناقض با دينداري است و عملكرد آنان به صراحت اين باطن را به نمايش مي‌گذارد. عملكرد امام موسي صدر بيانگر آن است كه وي به‌طور جدي براي باورها و اعتقادات زمان صرف كرد و نه براي حفظ ظاهر. در آن مقطع با نظم فكري خود، برنامه‌اي عملي و علمي داشته و به دنبال كادرسازي، يا به عبارتي تربيت گروهي بوده است تا اهداف بزرگي را كه در سر مي‌پروراند، تحقق بخشد. امروز در جامعه ايران تحولاتي روي داده است كه با آن دوره قابل قياس نيست چرا؛ كه حتي تا همين چند ماه پيش شاهد آن بوديم كه هر كسي به راحتي مي‌توانست از هرم مديريت بالا برود و اگر كسي از اين مهارت برخوردار بود كه ظواهري را حفظ كند و هر چند وقت يكبار حرف‌هايي را بر زبان آورد به راحتي صعود مي‌كرد. ظرفيت‌ها و توانمندي‌هاي شخصي آنچنان معيار تعيين‌كننده‌اي در رشد افراد نبود. 

پوپوليسم در تقابل با مشورت 

پوپوليسم، ضد مشورت است و همچنين ضد تبادل فكر و با استدلال كار كردن. امام موسي صدر به‌طور دایم ميان افراد و جريان‌ها در حال رفت و آمد بودند تا اينكه موضوعي را به اجماع برسانند. وي سعي مي‌كرد كه به ارتباط افراد با يكديگر استحكام بخشد و اين درست نقطه مقابل پوپوليسم است. امام موسي صدر تمام تلاش خود را به كار مي‌گرفت تا همگي را به سمت اجماع دعوت كند. وي تعبيري دارد كه در آن مخالفين خود را خطاب قرار داده است و مي‌گويد: «من تحمل نخواهم كرد اگر خاری در چشم يكي از مخالفان من باشد.» 

در علوم انساني، كساني مي‌توانند بهتر عمل كنند كه از انسان، شناخت عميق تري دارند. مستقل از جغرافيا، نظام فكري، تاريخ و ويژگي‌هايي كه در يك ساختار مي‌تواند باشد، فهم «خود انسان» بسيار مهم است. اينكه ما درك كنيم چرا انسان طغيان مي‌كند، چرا راستگو نيست چرا خود محور است و بسياري از چراهاي ديگر. 

يكي از ويژگي‌هاي امام موسي صدر، انصاف وي است؛ به قول مرحوم دكتر صديقي، جامعه شناس بزرگ كشور ما، انصاف كالايي بسيار كمياب و خصلتي است كه در ميان ما ايرانيان ضعيف است. در اين دوران كمتر كسي را مي‌توان يافت، همچون امام موسي صدر از اين توانايي برخوردار باشد كه تمام وجوه يك نفر را باهم ببيند. به عنوان مثال، بگويد فلاني بد قول است، اما خطاط برجسته‌اي است؛ سياه و سفيد بودن ذهن ما، بسيار آسيب‌رسان است و موجب شده شناخت ما از افراد، شناخت ناقصي باشد. بايد از روانشناسي، جامعه شناسي و انسان شناسي مدد گرفت تا اين خصلت را در ميان خود اصلاح كنيم. انسان‌هاي عميق، آناني هستند كه تفاوت‌ها را خوب مي‌بينند و اين خصلت امام موسي صدر بود. 

پوپوليسم يعني اينكه ما در زندگي قاعده نداريم. امام موسي صدر قواعد را به خوبي رعايت مي‌كرد. تشكيل «حركت‌المحرومين» از كارهاي با ارزش او بود كه يك ويژگي غير ايراني و غير خاورميانه‌اي در آن ديده مي‌شود و آن عبارت است از اينكه وي مي‌گفت: «هركس كه محروم است؛ حال تفاوتي ندارد سني باشد يا شيعه، مسيحي باشد يا غير مسيحي و مهم اين است كه به عنوان يك انسان بايد مورد توجه ما باشد.» امام موسي صدر به همه افراد احترام مي‌گذاشت كه اين خصلتي غيرخاورميانه‌اي است و ما همه در يك جغرافياي فكري بسيار محدودي، خوب يا بد بودن انسان‌ها را مورد قضاوت قرار مي‌دهيم؛ در حدي كه حاضر نيستيم به ديگر ويژگي‌هاي فرد نيز توجه كنيم. پوپوليسم ضد قاعده است و نهايتا بازمي‌گردد به خواسته‌هاي يك فرد يا گروه براي اينكه بتواند در يك مقطع كوتاهي به اهداف خود برسد. امام موسي صدر نشان مي‌داد كه حداقل 

به صورت يك نقشه ذهني، نگاهي دراز مدت به مسایل دارد و اين در مخالفت با پوپوليسم است. ويژگي ديگري كه در پوپوليسم وجود دارد اين است كه اگر يك سیاستمدار پوپوليستي ببيند كه مردم حرف اشتباهي را مي‌زنند، وي نيز با آنان همراه مي‌شود براي اينكه اهداف خود را در قالب آن تعريف كند؛ چرا كه خودمحوري ملاك است. در حالي كه امام موسي صدر فكر و روش اشتباه مردم را با روش و مرام خود اصلاح مي‌كرد و اين نشان مي‌دهد كه وي پوپوليست نبود. 

تربيت عقلي كجا است؟ 

بنده به عنوان يك دانشجوي علم سياست كه به كشورهاي بسياري سفر كرده‌ام پرسشی همواره ذهنم را درگير كرده است و آن اينكه ما ايرانيان در كجا تربيت عقلي مي‌شويم؟ در مدارس بسياري از كشورهاي پيشرفته، صندلي دانش‌آموزان به گونه‌اي دور هم چيده شده است كه آنان روبه روي يكديگر مي‌نشينند و از هفت سالگي به‌طور ناخودآگاه اين آموزش را مي‌بينند كه سرنوشت و زندگي هر كدامشان در تعامل با ديگران گره خورده است! در اين كشورها حتي از نحوه چينش صندلي‌ها استفاده مي‌كنند تا تعامل انسان‌ها را به آنان آموزش دهند. چرا كه مي‌خواهند انسان تربيت كنند و قوه عقلاني را تحريك كنند. تنها اين نيست كه معلم، داده‌هايي را به دانش‌آموزان منتقل كند، همه بنويسند، حفظ كنند و سه ماه بعد هم امتحاني بدهند و بروند! به همين علت است كه من نوعي، در دانشگاه بايد دایم تلاش خود را به كار گيرم تا به دانشجويان بگويم: «لطفا سوال كنيد؛ لطفا مرا نقد كنيد و بگوييد كه من اشتباه مي‌كنم؛ بگوييد كه من به‌اندازه كافي استدلالم مستحكم نيست»؛ تمام دانشجويان به من نگاه مي‌كنند و كمتر كسي سوال مي‌كند! چرا كه ما ايرانيان سوال نمي‌كنيم و هرگز جايي نبوده است كه سوال كردن را آموزش ببينيم؛ چه كسي و كجا به من ياد مي‌دهد، كه دوبل پارك نكنم، در صف به جلو نروم و حق كسي را تضييع نكنم؛ تربيت عقلي كجا است؟ ما در خانواده‌هاي خود فرزندانمان را به‌شدت، احساسي تربيت مي‌كنيم. والدين عموما فرزندان خود را تاييد مي‌كنند و نقد نمي‌كنند. 

نقد نيز به معناي حمله كردن نيست؛ نقد به اين معناست كه من بگويم در چه جاهايي با «عمل» و «فكر» يك نفر موافقم، در كجا با آن مشكل دارم و به چه دليل؛ تا جايي كه از همكاران خود در علوم تربيتي شنيده و خوانده ام، سقف تربيت عقلي انسان 12 سالگي است. به عبارتي اگر قرار است كه من ياد بگيرم به كشور خود تعهد داشته باشم اين آموزش بايد پيش از سن 12 سالگي صورت بگيرد و نه اينكه در سن 45 سالگي به فكر فهم منافع ملي بيفتم!، ايرانيان معمولا در دوجا تعهد داریم؛ نخست به خانواده‌مان و دوم، به گروهي كه در آن هستیم؛ من، كجا ياد مي‌گيرم كه به كشور تعلق داشته باشم؟! 

در چه جايي منطقي بودن را به من آموزش مي‌دهند؟ در كشور ما تربيت عقلي بسيار ضعيف است. در خانواده كه بسيار كمرنگ است، در مدرسه كه جايگاهي ندارد، در صحنه عمومي و رسانه‌ها هم كه ديده نمي‌شود! در نتيجه بسيار طبيعي است كه من نوعي، احساسي، غريزي و پوپوليستي تربيت شوم. 

فاصله ميان فكر و عمل

بديهي است كه ميان واژگان، تفاوت معنايي بسياري وجود دارد. واژه «عقل» با «هوش»، تفاوت چشمگيري دارد. يك «هوش تحصيلي» داريم كه از اين نظر، ايرانيان جزو بهترين‌هاي دنيا هستند و يك «هوش اجتماعي»، كه ما از اين نظر بسيار با ضعف مواجهیم؛ امام موسي صدر، با «اخلاق» و همچنين با «تربيت»، هوش اجتماعي را در دوره خود تقويت كرد. هوش اجتماعي ما ايرانيان پوپوليستي است. هوش اجتماعي به اين معنا است كه جايگاه من در اين جامعه چيست؟ كجاها حق ورود دارم؟ كجاها حق ندارم وارد شوم و اظهار نظر كنم؟ 

يكي از برجسته‌ترين و مهم‌ترين ويژگي‌هاي امام موسي صدر اين است كه فاصله ميان «عمل» و «فكر» در وي بسيار كم است. زماني كه عملكرد امام موسي صدر را مورد توجه قرار مي‌دهيد و وقايع را كنار يكديگر مي‌گذاريد، مي‌بينيد كه چقدر با نظام عقيدتي كه وي دارد و آنچه كه من و شما به عنوان مسلمان در متون ديني خوانده‌ايم، تناسب دارد. فاصله «فكر» و «عمل» در ميان ما ايرانيان بسيار زياد است. 

اين در سيره امام موسي صدر نشان مي‌دهد كه وي معتقد بود نه تنها بايد به صحنه اجتماعي وارد شود، بلكه خود نيز مقيد بود كه درست عمل كند؛ امام موسي صدر تعبيري دارد كه مي‌گويد: «دين نبايد در قرنطينه باشد؛ دين آمده است براي تغيير». اگر كل سيره امام موسي صدر را در يك واژه خلاصه كنيم، آن واژه «تغيير» است. او به دنبال تغيير بود و براي «تغيير»، صرفا از سخنراني استفاده نمي‌كرد؛ ساختار مي‌ساخت و خود نيز سعي مي‌كرد درست عمل كند. اگر ما در يكي دو قرن اخير، مصلحان ديني و اجتماعي را جست‌وجو كنيم، چند نفر را مي‌يابيم كه متدين بودند، عملكردشان نيز به دين نزديك بوده است و از خود يك الگو بر جاي گذاشته‌اند؟ 

نپذيرفتن تفاوت‌ها 

يكي از ويژگي‌هاي پوپوليسم نپذيرفتن تفاوت‌هاست؛ پوپوليسم، همه را يكسان مي‌بيند؛ انسان‌ها را در يك چارچوب مشترك مي‌بيند؛ اما در منظومه فكري امام موسي صدر ديده مي‌شود كه هر فردي، هر گروهي، يا هر طايفه‌اي و... جايگاه خاصي دارد و او از روش‌هاي متفاوت در برخورد با افراد متفاوت استفاده مي‌كرد كه چنين كاري نياز به حضور ذهن بسيار دارد. در برخي از نقل‌ها گفته شده است كه امام موسي صدر در آن واحد، چندين مساله را مديريت كرده و جزیياتش را دنبال مي‌كرد، كه اين ويژگي‌ها همگي ضد پوپوليسم است. پوپوليست‌ها افرادي هستند كه مي‌خواهند همه چيز را يكسان‌سازي كنند؛ در نگاه آنان انسان‌ها يكسانند، جريان‌ها يكنواختند و در كل، پوپوليست‌ها، يك خصلت را مي‌گيرند و آن را به همه اطلاق مي‌كنند.  در روش تحقيق علوم انساني گفته مي‌شود كه اوج متدولوژي در علوم انساني اين است كه هر موردي را خاص ببينيد و خود را قایل به آن بدانيد كه تا مي‌توانيد آن مورد را تعميم ندهيد. اگر كسي مي‌خواهد به‌طور دقيق، موضوعي را بفهمد نبايد تعميم دهد، تعميم مي‌تواند شكل بگيرد اما فوق‌العاده جزیيات مي‌خواهد. پوپوليست‌ها بسيار تعميم مي‌دهند بدون اينكه آن تفاوت‌ها را ببينند. 

پوپوليست‌ها به روش اعتقاد ندارند. اگر جزیيات سفرهاي امام موسي صدر را به اروپا بخوانيد خواهيد ديد كه براي مردم احترام قایل بود و به فكر آنان بود. براي مشكلات مردم برنامه‌ريزي مي‌كرد؛ گره‌هاي زندگي بسياري را باز مي‌كرد؛ سفر مي‌كرد تا منابعي را به دست آورد، براي مردم هزينه كند و مشكلاتشان را حل كند؛ اما زماني كه به حوزه فكر و برنامه‌ريزي مي‌رسيد با بهترين‌ها مشورت مي‌كرد. اين مرز بين كسي است كه پوپوليست است با كسي كه پوپوليست نيست. كساني كه نزديك به امام موسي صدر بودند همگي اجماع نظر دارند كه وي براي هر تصميمي با ده‌ها نفر مشورت مي‌كرد و موضوعي را مدت‌ها در ذهن خود نگاه مي‌داشت تا اينكه به يك جمع بندي برسد و به آن عمل كند. 

پوپوليست‌ها كساني هستند كه با دانشگاه، متن‌هاي علمي و نخبگان فكري كاري ندارند؛ با نظر كارشناسي كاري ندارند. اين در حالي است كه امام موسي صدر در كليسا سخنراني مي‌كرد يا اينكه در دانشگاه لبنان و خلاصه اينكه وي با همه گروه‌ها ارتباط داشت و براي هر كدام جايگاهي را تعريف مي‌كرد. اگر اين نظام فكري را مبنا قرار دهيد مي‌بينيد كه امام موسي صدر خود يك نظام حكومتي بود؛ به اين معنا كه به‌طور همزمان مسایل اقتصادي، نظامي و... را پيگيري مي‌كرد، فكر و مشورت مي‌كرد، تصميم مي‌گرفت و با گروهي نسبتا كوچك بسياري از مسایل را پيش مي‌برد.

 اين بعد از شخصيت فكري امام موسي صدر كه واقع بين بود و در آن مدار اهداف خود را پيش مي‌برد بسيار منحصربه‌فرد است، چرا كه كمياب است يافتن كسي كه هم مجتهد دين باشد؛ اهداف بلندي داشته باشد؛ اوضاع زمان هم او را به دايره لبنان براي عملكرد آورده باشد و در ضمن با تمام منطقه هم ارتباط داشته باشد.

 بنابراين اين نشان‌دهنده آن است كه امام موسي صدر نمونه عقلانيت است؛ عقلانيت نه تنها عرفي، بلكه ديني كه بسياري از كارهاي بزرگ را در اين چارچوب مي‌توانست انجام دهد. 

تغيير در نگاه امام موسي صدر 

همچنين گفته شده است كه امام موسي صدر بسيار به تغيير علاقه داشت؛ پوپوليست‌ها به تغيير علاقه‌مند نيستند و به دنبال حفظ وضع موجود و بهره‌برداري از امكانات براي منافع فردي و گروهي خود هستند. امام موسي صدر به دنبال تغيير بود و براي اين كار علاوه‌بر اينكه عده‌اي را تربيت مي‌كرد، ساختار نيز مي‌ساخت و اينها نشان‌دهنده آن حدود متمايز وي با مسایل و نگاه‌هاي پوپوليستي است. 

و نتيجه اينكه، تفكر ديني اصالتا ضد پوپوليسم است و پوپوليسم نشات گرفته از استبداد تاريخي ايران و سنت‌هاي استبدادي انباشته شده در تاريخ ايران است. پوپوليسم و بي‌توجهي به خرد و فكر و برنامه‌ريزي و آينده نگري موجب مي‌شود كه آينده را از دست بدهيم و از گذشته عبرت نگيريم. پوپوليسم در واقع چارچوب‌هاي منطقي تصميم‌گيري را مختل مي‌كند؛ مردم را براي يك دوره زماني كوتاه راضي نگاه مي‌دارد و منابع را تلف مي‌كند و از اين جنبه، زماني كه مجموعه‌اي از عملكردها، سخنراني‌ها و ويژگي‌هاي امام موسي صدر را مورد توجه قرار مي‌دهيم، مي‌بينيم كه او در دوره خود جهان را در حد عالي فهميده است، برنامه‌ريزي كرده و قدم به قدم به دنبال اهداف عالي خود گام

 برداشته است. 

 بنابراين نه تنها ما نظام فكري امام موسي صدر را پروسه محور و عقل محور مي‌بينيم، بلكه اين گونه برداشت مي‌كنيم كه وي براي هر امري قدم به قدم و با برنامه‌ريزي‌هاي انباشتي حركت مي‌كرد. اين وجوه ذهن امام موسي صدر براي من دانشجوي علم سياست كه جهان جديد صنعتي آي تي محور را مطالعه كردم بسيار جذاب بوده است، چون هيچ كدام از اين ادبيات در زمان امام موسي صدر نبوده و اينكه يك فردي با دانش اقتصاد دانشگاه تهران در اوايل دهه 30 شمسي بتواند اين نظم فكري را پيدا كند و اين‌گونه عمل كند، نه تنها در عصر خود حایز اهميت است، بلكه مي‌تواند براي همه ما در دوره‌هاي فعلي و آينده الگو باشد. 

*استاد علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي 

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه سی ام خرداد ۱۳۹۲ |

مترجم: مریم رضایی

منبع: New York Times 

شرکت سورس آوت‌دور، پنج سال است که در واردات و عمده‌فروشی لوازم تزئینی پاسیو و حیاط خلوت با مالکیت جرالد شوارتزمن اداره می‌شود. کسب‌وکار شوارتزمن در ابتدا بسیار کوچک بود و از یک شرکت تازه تاسیسی که توسط خود او اداره می‌شد و سعی می‌کرد اولین بار کالاهایش را خودش به فروش برساند، اکنون به شرکتی


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه سی ام خرداد ۱۳۹۲ |

 محمد حسنی* 

هنر بازاریابی در اثر افزایش تولید با استفاده از خطوط تولید و به کارگیری سیستم‌های تولید انبوه  ظهور کرد و برای تسهیل و روانسازی فروش تولیدکنندگان  متوسل  به این هنر شدند.


فشردگی رقابت در بازار، هنر بازاریابی را تبدیل به یک ضرورت انکارناپذیر کرده است. حال سوال عمده این است که ما تا چه حد با بازاریابی آشنا هستیم و آیا دانسته‌های قبلی‌مان را کافی می‌دانیم ؟ آیا لازم نیست که روش بازاریابی‌مان را بازبینی کنیم؟ 


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه سی ام خرداد ۱۳۹۲ |
 براساس نظرسنجی که توسط «فدراسیون تورگردانان فرانسه» انجام شد، گردشگران ژاپنی عنوان مودب‌ترین گردشگران را در مقصد نخست گردشگری جهان در اختیار دارند.


تورگردانان فرانسوی گردشگران ژاپنی را بسیار مودب دانسته و البته آنها را در کنار گردشگران عرب و آمریکایی ولخرج‌ترین گردشگران فرانسه می‌دانند.


از سوی دیگر، در جریان این نظرسنجی گردشگران ایتالیایی به عنوان گردشگران بی‌حوصله و نامنظم و گردشگران آلمانی به عنوان منظم‌ترین گردشگران انتخاب شده‌اند.

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه سی ام خرداد ۱۳۹۲ |
نویسنده: شارون دانیالز

مترجم: مهرداد واشقانی فراهانی*

این مطالعه بیش از 5500مشتری را مورد بررسی قرار داده و با کارمندان برجسته بخش خدمات مشتری در هفت کشور مصاحبه‌های مفصلی انجام داده است. از جمله یافته‌های برجسته این تحقیق می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مشتریان اغلب درباره تجربیاتی که از یک محصول یا خدمات داشته‌اند، بسیار حرف می‌زنند و جنجال به 


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ |
گفت‌وگو با دکتر سیدمحسن فاطمی استاد دانشگاه هاروارد، پیرامون اهمیت روانشناسی مذاکره و آثار آن بر شکوفایی و توانمندی سازمان‏ها
فقدان مهارت‏های بین فردی، تحمیل هزینه به سازمان

مصاحبه و تنظیم: آیدا ابوترابی

دکتر سیدمحسن فاطمی دارای فوق دکترای روان‌شناسی از دانشگاه هاروارد آمریکا است. 

در حال حاضر در دپارتمان روان‌شناسی دانشگاه هاروارد، دانشکده روان‌شناسی دانشگاه تورنتو و دانشکده روان‌شناسی دانشگاه تهران تدریس می‌کند و تا به حال دروس مربوط به روان‌شناسی، آموزش و ارتباطات را در دانشگاه‏های زیادی از جمله بریتیش کلمبیا، مدرسه عالی روانکاوی بوستون، فینکس آمریکا، وسترن واشنگتن، سیتی‌یونیورسیتی سیتل آموزش داده است. 

دکتر فاطمی در حوزه‌های مختلف درمان، روان‌شناسی رسانه، مدیریت اضطراب، مدیریت استرس و حضور و پ


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۲ |
بازاريابي حسي، هم انديشه است و هم تكنيك‌هايي دارد كه اجراي آن، مخاطبان را به شگفت مي‌آورد. شگفتي، عنصري است كه مخاطبان را ترغيب مي‌كند تا نام برندي خاص را تبليغ كنند و در نهايت «مشتري وفادار» شوند.

پروژه استرس نيوآ

شركت نيوآ در جديدترين كمپين بازاريابي خود در فرودگاهي در شهر آلمان دست به اجراي پروژه استرس


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در شنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۲ |
دکتر علی عبدالعلی‌زاده*

در مباحث توسعه و رشد، صحبت از سرمایه‌های انسانی و اجتماعی فراتر از سرمایه‌های فیزیکی نگاه‌های زیادی را به خود جلب کرده است. از 30 سال گذشته به‌تدریج موضوع سرمایه اجتماعی در سطح جهانی وارد موضوعات اقتصادی شده و در معادلات و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی اثرگذار است، اما در ایران تاکنون شاهد ورود جدی این موضوع در تصمیم‌گیری‌های کلان کشوری نبوده‌ایم. نه در برنامه‌های سازمان بودجه و نه در سایر موسسات دولتی و خصوصی این بحث پیگیری نشده است. از طرفی کشورهایی که در مناطقی نظیر شرق آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین كه دارای رشد سریعی در سالیان اخیر بوده‌اند، بخشی از پیشرفت خود را مدیون سرمایه اجتماعی بالای خود دانسته‌اند.

از بالا رفتن تعداد چراغ‌هاي راهنمايي تا پيشنهاد براي احياي سازمان برنامه و بودجه 

سرمایه اجتماعی؛ حلقه مفقوده سیاست‌گذاری ما 


 دکتر علی عبدالعلی‌زاده* 

در مباحث توسعه و رشد صحبت از سرمایه‌های انسانی و اجتماعی فراتر از سرمایه‌های فیزیکی نگاه‌های زیادی را به خود جلب کرده است. در این یادداشت تلاش خواهم کرد اشاره‌ای کوتاه به موضوع سرمایه اجتماعی و آسیب‌شناسی آن در سیاستگذاری‌های کلان کشوری داشته باشم. امید است بحث پیش رو بتواند راهگشای چاره‌اندیشی برای مشکلات ساختاری ایران عزیز باشد: 

از 30 سال گذشته به‌تدریج موضوع سرمایه اجتماعی در سطح جهانی وارد موضوعات اقتصادی شده و در معادلات و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی اثرگذار است، اما در ایران تاکنون شاهد ورود جدی این موضوع در تصمیم‌گیری‌های کلان کشوری نبوده‌ایم. نه در برنامه‌های سازمان بودجه و نه در سایر موسسات دولتی و خصوصی این بحث پیگیری نشده است. از طرفی کشورهایی که در مناطقی نظیر شرق آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین كه دارای رشد سریعی در سالیان اخیر بوده‌اند، بخشی از پیشرفت خود را مدیون سرمایه اجتماعی بالای خود دانسته‌اند. 


نگاهي تاريخي به سرمايه اجتماعي ايراني

اگر بخواهیم نگاهی تاریخی به این بحث داشته باشیم، باید به زمان شروع کار سازمان برنامه‌ریزی کشور از سال 1327 و تدوین برنامه‌های 5 و 7 ساله آن برگردیم. در سال‌های آن دوره اثری از بحث سرمایه اجتماعی مشاهده نمی‌شد و برنامه‌های مهم این سازمان تنها بر سرمایه‌های فیزیکی تمرکز داشت. با مشاهده تجربه پیشرفت سایر کشورها به تدریج بحث سرمایه‌های اجتماعی در قالب بهبود کارآیی نیروی کار در کشور مطرح شد. پس از انقلاب نیز توجه به بحث آموزش و فربه کردن بخش‌های آموزشی در راستای ارتقای بازدهی سرمایه انسانی رونق بیشتری گرفت. تجربه‌های ملموسی نشان داده است که گاهی بین دو فرد دارای سرمایه دانشی و تخصصی یکسان میزان تعهد به شغل حتی در ساعات خارج از کاری می‌تواند بسیار متفاوت باشد. در واقع این تفاوت را می‌توان به بحث سرمایه اجتماعی مربوط دانست. 


سرمايه اجتماعي روغن يا چسب اجتماعي

در تعریف کلاسیک، «سرمایه اجتماعی» به‌عنوان جهت‌دهنده به کردار و عملکرد افراد در گروه‌های مختلف اجتماعی در راستای تعامل، مبادله و تصمیم‌گیری آنها با یكدیگر معرفی می‌شود. همچنین مفهوم سرمایه اجتماعی بر سه پایه استوار است: اول آنکه اعتماد در حیطه خصوصی و عمومی قوام‌دهنده این سرمایه است. وجه خصوصی آن در مورد رابطه دو شخص خاص صدق می‌کند و وجه عمومی آن در مورد اعتماد به گروه، حزب یا دولت نمود دارد. رکن دوم سرمایه اجتماعی را میزان مشارکت افراد در مسائل اجتماعی تعیین می‌کند و رکن سوم نیز که پس از دو مرحله قبلی به کار می‌آید بحث همیاری است. همیاری به معنای کمک‌رسانی به هم‌نوع و همشهری بدون آنکه چشم‌داشت خاصی از فرد مورد نظر داشت. مثال این مورد را در موقعیت کمک‌رسانی به یک فرد آسیب‌دیده در خیابان می‌توان مشاهده کرد. در این‌گونه مواقع افراد به‌دلیل نداشتن اعتماد به قانون در کمک‌رسانی به فرد آسیب‌دیده تعلل می‌کنند. عدم اعتمادی که به محتمل دانستن ایجاد دردسر برای فرد کمک‌رسان مربوط می‌شود. 

در تعبیر سرمایه اجتماعی از دو مفهوم عامیانه چسب و روغن اجتماعی نیز می‌توان استفاده کرد. تعبیر چسب اجتماعی به منزله همبستگی افراد جامعه به یکدیگر است، به‌طوری‌که افراد با در نظر گرفتن امکان کمک گرفتن از سایر هموطنان خود، به دیگران نیز کمک کنند. همین‌طور تعبیر روغن اجتماعی در قالب بهبود کارآیی و بازدهی فعالیت‌های اجتماعی قابل لمس است. بروز همیاری بیشتر بین اعضای جامعه که فراتر از وظیفه مصوب هر فرد صورت گیرد تاثیر مستقیمی بر روان و بازدهی بالاتر فعالیت‌های اجتماعی خواهد گذاشت. برای مثال می‌توان به تعداد چراغ‌راهنمایی‌ها در سطح شهر اشاره کرد. بالارفتن تعداد چراغ‌راهنمایی‌ها به منزله کاهش سرمایه اجتماعی تعبیر می‌شود، چراکه افراد چنانچه آگاه به قوانین رانندگی باشند چگونگی رفتار بر سر تقاطع‌‌ها را به‌خوبی می‌دانند، اما با بروز تصادف و اهمال در رعایت قوانین هزینه‌های افزون‌تری ناشی از نصب چراغ راهنمایی و مامور پلیس بر جامعه تحمیل می‌شود. هزینه‌هایی از جمله اتلاف وقت و انرژی و آلودگی محیط‌زیست از عوارض گریزناپذیر این اتفاق خواهند بود. 

این عارضه می‌تواند ناشی از نداشتن اعتماد کافی در بین مردم یا عدم احساس تعلق و اشتراک آنها به کل بزرگ‌تری به‌عنوان جامعه باشد. در واقع مردم در چنین جامعه‌ای هنوز به رشدی نرسیده‌اند که خود را عضوی از جامعه بدانند. در صورت ارتقای سرمایه اجتماعی این افراد می‌توانند تحت آموزش قرار گرفته و خود را عضوی اثرگذار در جامعه تلقی کنند. دستاورد این امرکاهش آمار تخلفات و بزهکاری اجتماعی نیز در سطح جامعه خواهد بود.


سرمایه اجتماعی بالا در زمان دفاع مقدس

 در مورد تجربه کشور خودمان می‌توان به وجود سرمایه اجتماعی بالا در زمان دفاع مقدس اشاره کرد. کمک‌رسانی فوری مردم هنگام بمباران شهرها و روستاها و همین‌طور مشارکت داوطلبانه افراد در میدان‌های جنگ مثال‌هایی از این‌گونه سرمایه اجتماعی بودند. اما در روزگار فعلی این نوع مشارکت ضعیف‌تر شده است. نمونه آن را می‌توان در مسوولیت‌گریزی افراد احساس کرد. به علاوه آمار رو به رشد فساد مالی و بزهکاری در سال‌های اخیر و از طرفی افت شاخص‌های هم‌یاری در سطح جامعه موید این موضوع هستند. در اقتصاد سه رکن سرمایه فیزیکی یا مادی، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. با توجه به این تقسیم‌بندی تنها زمانی می‌توان به مرحله توسعه اقتصادی رسید که به نوآوری و تولید فراتر از مونتاژ و کپی‌برداری توجه شود. در غیر این ‌صورت آمار تولیدی تنها بیانگر رشد اقتصادی خواهند بود و نه توسعه اقتصادی. اما  در 65 سال گذشته برنامه‌ریزی کشور متمرکز بر تزریق درآمدهای نفتی به سمت ساخت فیزیکی بوده است. این در حالی‌ است که تنها در شرایط آموزش مناسب  و رشد خلاقیت در یک فرد شاهد ایجاد سرمایه انسانی خواهیم بود که در صورت ترکیب با سرمایه فیزیکی به توسعه پایدار خواهد انجامید. در نتیجه این توسعه شرایط برای رشد سرمایه اجتماعی نیز فراهم خواهد شد. 


پنج وظيفه اساسي حكومت‌ها

حکومت‌ها در تعیین‌ میزان سرمایه اجتماعی نقش عمده‌ای می‌توانند داشته باشند، به‌طوری‌که برای حکومت‌ها پنج وظیفه اساسی می‌توان نام برد. نخست تامین امنیت برای شهروندان کشور در  داخل و خارج است. دومین وظیفه انتشار پول و حفظ ارزش آن است. سومین وظیفه تعریف حقوق مالکیت و پاسداری از آن است. وظیفه چهارم تعیین استانداردها و اعمال مناسب آن‌ است. برای روشن شدن موضوع می‌توان این مثال را آورد که یک شهروند در حین حفظ قدرت خرید خود باید مطمئن باشد که قادر به خرید کالایی با کیفیت ثابت در آینده نیز خواهد بود. وظیفه پنجم هر حکومت ایجاد نظام دادگستری قاطع، سریع، بی‌طرف و ارزان و همه جا در دسترس است. در حالی‌که هزینه‌های بالای دادگستری در ایران خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. 


دخالت دولت، مانع رقابت بخش خصوصي

در مورد سایر وظایف دولت‌ها تنها پس از برآورده شدن این تعهدات به نحو مطلوب می‌توان صحبت کرد. ما در ایران حد فاصل سال‌های 1360 تا 1390 شاهدکوتاهی در انجام این وظایف بوده‌ایم. به‌طوری‌که از بودجه سالانه دولت تنها 10 درصد در راستای این وظایف اصلی صرف شده است و در این بین دخالت عمده دولتی‌ها در روند کارهای عمرانی بخش زیادی از دلمشغولی دولت را گرفته است.  در حالی‌که درصورت تامین امنیت و آزادی برای بخش خصوصی دیگر نیازی به این دخالت‌ها نخواهد بود. نتیجه سیاست‌های نابجای دولت در بخش عمرانی  را می‌توان در کمبود فعلی یک پیمانکار خصوصی که دارای مزیت رقابتی برای اجرای پروژه‌های برون‌مرزی باشد، مشاهده کرد. در واقع دولت با اعمال فهرست بهای ناکارآ به استمرار ضعف بخش پیمانکاری خصوصی در طول این سال‌ها دامن زده است. 

به‌طور مثال توزیع دلار سوبسیدی در سال‌های گذشته به پیمانکاران، اصول رقابت و قدرتمند شدن بخش خصوصی را زیر سوال برده است. در حالی‌که در همین کشور همسایه ترکیه می‌توان تعداد بالایی پیمانکار که در سال‌های اخیر فرصت رقابت جهانی را پیدا کرده‌اند، نام برد. دلیل عمده دیگر این ناکارآیی را می‌توان به دخالت روزافزون بخش‌های دولتی و فرادولتی مانند ارگان‌های نظامی در حوزه فعالیت بخش خصوصی مربوط دانست. نیروهایی که وظیفه اصلی آنها باید در راستای تامین امنیت جامعه باشد. این نهادها با گرفتن پول از بخش دولتی بخش کوچک‌تری از آن را به پیمانکار خصوصی واگذار می‌کنند و در نهایت به نحیف‌‌تر شدن بخش خصوصی دامن می‌زنند. همین‌طور اقداماتی ظاهرپسند نظیر احداث واحدهای مشاوره دولتی در نهایت به همان عدم کارآیی در بخش‌های مشابه منجر می‌شود. به عنوان نتیجه‌گیری از بحث می‌توان گفت که دولت‌ها با دخالت در بخشی که حوزه فعالیت بخش خصوصی است از وظیفه اصلی خود که همان حفظ ارزش پول است، غافل شده‌اند. از طرفی اگر دولت‌ها اقدام به تاسیس نهاد دادگستری ارزان و کارآ کنند اثر مستقیم‌تری در بهبود فعالیت‌های اجتماعی دارد، هرچند نمود آن کمتر از احداث راه و ساختمان خواهد بود.  


زمان بررسي يك پرونده دادرسي

همین‌طور شاخصی که معرف طول زمان گذراندن یک پرونده در فرآیند دادرسی باشد در نظام دادگستری ما وجود ندارد. شاخصی که بسی مهم‌تر از آمارهای مربوط به رشد فیزیکی فعالیت‌های عمرانی در کشور است. مثال دیگر انحراف از وظایف اصلی دولت، نبود تعریف مناسب و دقیق از جرم سیاسی و شیوع مميزي در بخش‌های هنری و فرهنگی است. سیاست‌های سلیقه‌ای که جز سرایت عدم کارآیی به فعالان اقتصادی  و اجتماعی نتیجه‌ای ندارد. در واقع مشکلات نام‌برده بخشی از نبود اهتمام در تعریف استانداردها و تلاش برای اعمال آنها است که در اغلب کشورهای جهان سوم یک نقص عمده‌ به حساب می‌آید. 


پیشنهاد من در زمینه احیای 

سازمان برنامه و بودجه

پیشنهاد من به نهاد ریاست‌جمهوری در زمینه احیای سازمان برنامه و بودجه توجه به پایه‌های فکری این سازمان است، چراکه در سال‌های گذشته رویه این سازمان به سمت افول پیش رفته بود و تنها در صورت احیای زیرساختی این سازمان می‌توان به بهره‌مندی از مواهب داشتن یک سازمان برنامه‌ریزی کارآ امیدوار بود. استفاده از تجربه‌های جهانی و جایگزینی استفاده از قدرت دولت با روش‌های تعاملی با مردم و بالا بردن حس مشارکت بین آنها باید در طرح‌ریزی‌های جدید لحاظ شود. اقدامی که در راستای تقویت سرمایه اجتماعی کشور خواهد بود. 


شروع دولت با سرمايه اجتماعي بالا، اميد به افزايش آن

خوشبختانه دولت جدید کار خود را با اعتمادسازی بین مردم شروع کرده است. در شرایطی که سال‌ها تبلیغات وسیعی از سوی ارگان‌های حکومتی علیه تفکر اصلاح‌طلبی وارد شده بود، رای بالای 50 درصدی در دور اول به سود این دولت اتفاق افتاد. از طرفی  با وجود تبلیغات محدود انتخاباتی آقای روحانی استقبال گسترده‌ای از طرف مردم به گفتمان جدید ایشان صورت گرفت. اینک نوبت پاسخ دادن دولت به اعتماد عمومی مردم است. فرصت چهار ساله پیش‌رو زمان مغتنم و هرچند کوتاهی‌است که در اختیار دولت قرار گرفته است. رساندن رای مردمی به بالای 70 درصد در دور بعدی ریاست‌جمهوری  و همین‌طور کسب رای بالا برای طیف همراه با دولت جدید در انتخابات مجلس پیش‌رو می‌تواند نشان‌دهنده پاسخگویی مناسب از طرف دولت به اعتماد مردم باشد. از طرفی در سخنان نمایندگان مجلس در جلسات رای اعتماد بحث‌ها در جهتی خارج از توقعات مورد انتظار از این دولت جریان داشت. نمایندگان فعلی باید مدنظر داشته باشند که در دو سال آینده خواسته‌های خود را مطابق با قابلیت‌های این دولت که در عین حال از حمایت بالای مردمی نیز برخوردار است هم‌سو کنند.  بنده به سهم خود به آینده این دولت و در سطح وسیع‌تر آن به چشم‌انداز شایسته‌تری برای ملت ایران امیدوارم، چراکه مردم ایران همواره آگاهی خود را از مشکلات و پیدا کردن راه‌حل برای آنها به‌خصوص در برهه‌های انتخاباتی نشان داده‌اند. لیاقت این مردم است که حرف خود را آزادانه بزنند و حتی برای مردم سایر کشورها الگویی برای سیاست و زندگی باشند. تعامل، مبادله و تصمیم‌گیری با مشارکت گسترده‌تر مردم باید سرلوحه دولت جدید قرار گیرد. امری که به‌نظر می‌رسد با ترکیب فعلی دولت که حاکی از تدبیر بالای آن است، محقق خواهد شد. نیروهای باتجربه‌ای که می‌توانند هزینه پایین‌تری را برای اداره کشور در آینده موجب شوند. تمایل متقابل نخبگان و آحاد اجتماعی به تصمیم‌گیری‌های دولت جدید نیز خواهد توانست در بازسازی سرمایه اجتماعی که در سال‌های گذشته آسیب‌های جدی دیده است اثر ماندگاری داشته باشد.

* وزير سابق مسكن و شهرسازي

نوشته شده توسط سپهر برادران در جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۲ |

راهنمای خرید خودروهای دست دوم در آمریکا به کتاب آبی کلی یا Kelley Blue Book Best معروف است. این راهنمای خرید خودروهای دست دوم هر سال مراسم اهدای جایزه بهترین خودرو از لحاظ حفظ ارزش را برگزار می کند.


امسال هم تویوتا و لکسوس جوایز کتاب آبی کلی را درو کردند و در 18 دسته بندی موفق به دریافت عنوان بهترین برند سال، هم در خودروهای پرفروش هم خودروهای پرتجمل و گران شدند. به بیان دقیق تر تویوتا در 11 دسته و لکسوس در 7 دسته موفق به دریافت جوایز شدند. نکته قابل توجه این جا است که تویوتا 18 جایزه  از 34 جایزه را به خود اختصاص داده است.  این سومین سالی است که تویوتا به طور متوالی موفق به کسب این عنوان می شود. 



شرکت هوندا هم در دو بخش موفق به دریافت جایزه شد، یکی آکورد هیبریدی قابل شارژ با پریز برق  و دیگری سیویک Si بودند. به هر حال هوندا در فهرست ده خودروی برتر از لحاظ حفظ قیمت قرار گرفته است. شورولت هم در دو سگمنت، یعنی کاماروی شش سیلندر و کوروت برنده جایزه شد و در فهرست 10 خودروی برتر هم قرار گرفت. برندگان دیگر جوایز شامل برندهای جیپ، دوج، اینفینتیتی، سوبارو و آئودی که لزوما در فهرست 10 تای اول قرار نداشتند. 

10 خودروی برتر از لحاظ حفظ ارزش و قیمت در هنگام فروش مجدد عبارتند از:


شورولت کامارو

جیپ رانگلر

 شورولت کوروت

 تویوتا اف جی کروزر

 شورولت سیلورادو

 تویوتا تاکوما

 دوج چلنجر

 تویوتا توندرا

 هوندا سی آر وی

 تویوتا فوررانر

نوشته شده توسط سپهر برادران در جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۲ |
،شرکت ایرتویا در سال ۱۳۵۲ با تفکر ورود فناوری و تکنولوژی روز دنیا به ایران،با اخذ نمایندگی مجاز وانحصاری تویوتا در ایران،در خیابان عباس آباد تهران تاسیس گردید.


پس از ورود ۴ دستگاه خودروی تویوتا سیلیکا در سال ۱۳۵۳ به عنوان نمونه،عملاً واردات خودروی تویوتا به ایران آغاز گردید و سپس در سال ۱۳۵۶ انبار مرکزی شرکت به منظور استقرار خودروهای وارداتی تویوتا در جاده دماوند شروع به کار کرد.


با توسعه فعالیت های بازرگانی لیفتراک و مونتاژ کامیون های تویوتا و نیز اقدامات اولیه در رابطه با فروش خودرو ،قطعات یدکی و خدمات پس از فروش ،اهداف اولیه شرکت محقق گردید.


همزمان با این اقدامات ،شرکت در ایجاد نمایندگی های مجاز در سطح کشور اهتمام به عمل آورده و تلاش برای مطابقت وضعیت نمایندگی ها با استانداردها ی کمپانی تویوتا نیز صورت گرفت.در خلال سالهای ۱۳۵۵تا ۱۳۵۸سالانه حدود ۴۰۰۰۰دستگاه خودروی تویوتا به کشور وارد شد که بخش قابل توجهی از نیازمندیهای عمومی جامعه را تامین کرد.


بر اساس این گزارش، علیرغم محدودیت واردات خودرو به کشور در طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۹،شرکت ایرتویا در امر واردات خودرو جهت تامین قطعات یدکی خودروهای موجود در کشور فعالیت نمود و همزمان با آموزش پرسنل ،شبکه خدمات بعد از فروش گسترش یافت.طی سالهای ۱۳۷۰تا ۱۳۷۴با آزاد شدن واردات خودرو به کشور و اقدامات شرکت در جهت انجام این مهم ،دگر بار رونقی مضاعف در امر واردات خودرو در کشور پدیدار شد.


به لحاظ منوط شدن واردات خودرو و به ثبت سفارش و به تبع آن عدم امکان ورود خودرو به کشور در سال ۱۳۷۴،مجدداً فعالیت ایرتویا به تامین درخواست های مناطق آزاد و سفارتخانه های خارجی در ایران و همچنین تامین نیاز های عمومی و موسسات در بخش تجهیزات صنعتی(شامل لیفتراک،ریچتراک و یدک کش)و نیز قطعات یدکی(اصلی)محدود شد.


با صدور مجوز صنفی برای امکان واردات مجدد خودرو در سال ۱۳۸۳،بار دیگر شرایط برای واردات صنعتی خودروی تویوتا توسط شرکت ایر تویا به کشور فراهم گردید که با استقبال وافر مصرف کنندگان و مشتریان وفادار و همیشگی تویوتا همراه شد که همچنان نیز ادامه دارد.تهیه شده در: وب نوشت پنگان

نوشته شده توسط سپهر برادران در جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۲ |
ریحانه سادات یاسینی:


شبیه همه روزهای گذشته، شلوغ،  پر سر و صدا و کمی آلوده، با مردمی که انگار برای رسیدن به جایی نامعلوم درحال دویدن هستند. راننده های تاکسی در مرکز پایتخت، اسم مقصد را فریاد می زنند و زمان زیادی نمی برد که نوبت به اتومبیل بعدی برسد. چهارسال پیش، کافی بود نگاهی از شیشه ی تاکسی به بیرون انداخته شود؛


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۲ |

مترجم: مریم رضایی

منبع: Forbes

جیم کینان، متخصص بازاریابی و فروش، در توصیف کار خود می‌گوید این روزها نمایندگان فروش از دنیای قدیمی و تلفن زدن‌های مکرر به دنیای رسانه‌های اجتماعی روی آورده‌اند. کینان معتقد است: ظهور «فروشندگان اجتماعی»، یعنی نمایندگان فروشی که از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، سود شرکت‌ها را


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ |

مترجمان: 

ساسان قاسمی*، وحید شکری علی آبادی

منبع:www.business2community.com

به‌طور تاریخی، ما با مشتریان به‌صورت چهره به چهره، با کلماتی اعتماد آمیز و دست دادن تعامل می‌کردیم. پس از آن، در اواخر دهه 90 میلادی، همگام با ایجاد اولین وب سایت‌های شرکت‌ها، ما با گرفتن بلیتی یک طرفه از این روابط شخصی فاصله گرفته و اولین فاصله دیجیتال دائمی را بین خود و


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲ |
برنامه‌ریزی برای مذاکره، از جمله مراحل مهمی است که متاسفانه اکثر مذاکره‌کنندگان به دلیل تنش‌های زیادی که بر مذاکرات حاکم است، آن را فراموش کرده و مستقیما و بدون آمادگی قبلی وارد فرآیند مذاکره می‌شوند.

اگر چه این مرحله کمی زمان‌بر و خسته‌کننده است، اما این ویژگی‌ها به هیچ وجه از اهمیت آن


برچسب‌ها: استراتژي‌‌هاي مذاكره
ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در شنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۲ |

مهدی لطفی* 

گارتنر مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) را یک استراتژی کسب‌وکار معرفی می‌کند که سبب افزایش فروش، افزایش سود


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه نهم خرداد ۱۳۹۲ |
عماد قاسمی نراقی

میزان گردش مالی تجارت الکترونیک در دنیا در سال 2012 میلادی 802 میلیارد دلار بوده است. با توجه به نو پا بودن تجارت الکترونیک در ایران و این گردش مالی بالا در سال، می‌توان دریافت که این حوزه برای کارآفرینی و سرمایه‌گذاری بسیار مناسب است.

به همین دلیل، باید ابتدا فناوری اطلاعات را در حوزه تجارت الکترونیک گام به گام بررسی ‌کنیم و شناخت 


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در دوشنبه ششم خرداد ۱۳۹۲ |

محمد حسنی


برند عبارت است از یک متن، تصویر یا ترکیبی از این دو که ذهن و نگاه خریدار یا مصرف‌کننده را به طرف کالا یا تولید‌کننده مشخص و معینی، جلب می‌کند. امروزه برای مشخص‌تر کردن برند و افزایش تاثیر آن بر خریداران از تاثیرات صوتی مانند


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۲ |

سيد محمد اعظمی نژاد*

منبع: Mindtools
ناراضی‌ترين مشتری شما، بزرگ‌ترين منبع يادگيری شما است.(بيل گيتس)
«يکی از مهم‌ترين مشتريان يک شرکت، بدون اطلاع و هماهنگی قبلی وارد دفتر کار مديرعامل می‌شود و مدير سعی می‌کند با لبخند به او خوش‌آمدگويی کند، ولی مشتری با فرياد و ابراز ناراحتی شديد از عدم انجام به موقع تعهد گله مند است و دچار زيان قابل توجهی شده است. 

مدير شرکت تمام تلاش خود را برای قانع کردن مشتری ناراضی به کار می‌گيرد تا او را از اين حالت خارج کند،


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه دوم خرداد ۱۳۹۲ |

گفت‌‌و‌گوي تلفني* با بروس نيومن، مولف كتاب «بازاريابي انبوه در سياست»:

چه شد كه به بازاريابي سياسي علاقه‌مند شديد؟
از 35 سال پيش متوجه اهميت بازاريابي در سياست شدم. در آن زمان متوجه شدم كه بازاريابي رفته‌رفته 


ادامه مطلب
نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه دوم خرداد ۱۳۹۲ |