
کوشان غلامي
بخش سوم
کارآفرينی در آمريکا
کسبوکار و کارآفريني در آمريکا در سالهاي اخير رشد بسيار زيادي داشته است. دانشمندان اروپايي همواره به اين رشد توجه خاصي داشتهاند.
موفقيت کسب وکاردرآمريکا و ايجاد30 ميليون شغل درمدت 20 سال براي آنها بسیار جالب توجه است؛ زيرا در اروپا باجمعيتي بيش ازآمريکا درهمان مدت 20 سال فقط 5 ميليون شغل ايجادشده است. درحالي که شاخصهاي توسعه درآمريکا فاصله زيادي بااروپا ندارد.
يکي از موارد بارزي که در اين قضيه به چشم ميخورد، خوشبيني مردم آمريکا است. آنان معتقدند که فردا ميتوانند بهتر از امروز باشند. اين طرز فکر موجب ايجاد انگيزه قوي در آمريکاييها شده است.
به نظر ميرسد راز توفيق مردم آمريکا نيروي برآمده از خوشبيني آنها است که همراه با اعتقاد به قداست کار بوده است و لذا ثروت ناشي از تلاش جسميو فکري را محترم ميشمارند. آنها اعتقاد دارند که توليد ثروت در جامعه، نوعي ارزش اجتماعي است؛ به طوري که افراد به داشتن ثروت بيشتر افتخار ميکنند. لذا سالانه جشنوارهاي برگزار ميکنند و ده نفر از ثروتمندترين افراد را معرفي و از آنان تجليل ميکنند.
اين يک مساله مهم از لحاظ فرهنگي است که ثروتي که از مسير قانوني و شرعي و با تلاش جسمي و فکري حاصل ميشود نه تنها بايد امنيت داشته باشد، بلکه مورد تجليل نيز قرار گيرد.
اين مساله وقتي تبديل به يک عادت اجتماعي ميشود و در فرهنگ نهادينه ميشود نقش بسيار زيادي در کار آفريني، افزايش توليد و نهايتا ايجاد اشتغال ايفا ميکند.
سابقه طولاني آمريکا در توسعه کارآفريني باعث توانا بودن بخش خصوصي اين کشور در انجام بسياري از برنامههاي توسعه کارآفريني شده است. قانونگذاري ايالات متحده آمريکا با حمايت از کارآفرينان اقتصادي و تصويب قانون کسبوکارهاي کوچک، قديميترين سابقه سياستگذاري و برنامهريزي دولتي براي توسعه کارآفريني محسوب ميشود.
دپارتمان دفاع و محافظت از منافع کسبوکارهاي کوچک و کارآفرينان اقتصادي درنظام حکومتي ايالات متحده آمريکا، برنامههاي متعددي را در سطوح ملي و محلي در جهت بهبود موقعيت کارآفرينان و اين گروه ازکسبوکارها به اجرا گذاشته است.
اين دپارتمان علاوه بر تامين اطلاعات کامل درمورد شرکتهاي کارآفرين و مراکز وابسته، منبع منحصر به فردي نيز براي کارآفرينان اقتصادي داخل اين کشور محسوب ميشود. مرکز فوق همانند کتابخانهاي الکترونيکي، منابع نوشتاري متعددي را درخصوص سياستها و برنامههاي توسعه کارآفريني درايالات متحده آمريکا در دسترس قرار میدهد.
اهداف اين دپارتمان عبارتند از: تسهيل موفقيت براي کسب وکارهاي کوچک، تبديل سازمانهاي کارآفرين به تشکيلاتي مناسب با مقتضيات قرن آينده، مساعدت به افراد و کسب و کارها در زمانهای بحران و مخاطرات طبيعي و اقتصادي، هدايت کسبوکار در مشارکت براي استخدام بيکاران و حفاظت از منابع کسبوکارهاي کوچک در نظام حکومتي اين کشور.
تعداد واقعي کسبوکارها درآمريکا کاملا مشخص نيست. ولي حدودا بين 13 تا 16 ميليون کسبوکار در آمريکا وجود دارد که کسبوکارهاي کوچک 99 درصد ازکل اين شرکتها را تشکيل ميدهند و52 درصد ازکارکنان شاغل در بخش خصوصي را در استخدام خود دارند. 96 درصد ازکل صادرات متعلق به اين کسب و کارها است و حدود 35 درصد ازقراردادهاي دولتي توسط کسبوکارهاي کوچک اجرا ميشود.
به دليل قدمت سياستگذاري براي توسعه کارآفريني در اين کشور، استانداردهاي متعددي براي تعيين حدود و مشخصات شرکتهاي کوچک و متوسط از يکديگر و از شرکتهاي بزرگ تدوين شده است. مطالعه اين استانداردها نشان ميدهد که اين استانداردها در طول زمان ثابت نبوده ومرتبا مورد بازبيني و اصلاح قرار ميگيرند. تعاريف اين استانداردها درحوزههاي مختلف يکسان نيست و بسته به زمينه کاري اين کسب و کارها، استاندارد آنها متغيراست.
در آمريکا تقسيم بندي کسب و کارهاي کوچک برحسب اوضاع و ويژگيهاي مالکان و کارآفرينان است. به اين معني که توجه سياستگذاران توسعه کارآفريني دراين کشور بر ارائه انواع حمايتها به کارآفريناني است که به دلايل تاريخي، جنسي، نژادي يا جغرافيايي نسبت به ساير کارآفرينان ازموقعيت مشابهي برخوردار نبوده اند.
در يک جمع بندي از تجارب اين کشور در زمينه توسعه کارآفريني ميتوان اظهار كرد که اصولا سياستهاي توسعه کارآفريني در ايالات متحده آمريکا براي بسترسازي و متناسب کردن محيط اقتصادي گذاشته ميشود و ميتوان آنها را بر حسب محورهاي مختلفي از جمله: سياستهاي حمايت و پشتيباني مالي، سياستهاي حمايت وپشتيباني اطلاعاتي، سياستهاي آموزشي، شبکه سازي و تحول اداري تفکيک کرد. ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان