
مترجم: کوشان غلامي
بخش دوم
پيشينه کسبوکار در يونان
يونان کشوري است که مسافران کاري در آن با تضادهاي چالشبرانگيزي مواجه ميشوند.
بزرگترين اين تضادها اين است که کشوري که مردمان آن به رويکردهاي کارآفرينانه مشهور هستند، چطور ممکن است در برقراري و ايجاد پيشرفتهاي اقتصادي شکست بخورد؟ کاري که ساير همسايههاي اروپايي يونان به راحتي انجام دادهاند و در آن موفق بودهاند.
بحران مالي در اروپا هم اکنون به عنوان مهمترين چالش کشورهاي اروپايي مطرح است. اين بحران در يونان از شدت بيشتري برخوردار است، از اين رو با توجه به عواقب بحران، از مدتها قبل تلاش براي نجات اين کشورها آغاز شده و تاکنون ادامه يافته است.حل بحران از آن جهت که ادامه و تعميق آن ممکن است به تضعيف يا متلاشي شدن نظام يورو ختم شود از اهميت بالايي برخوردار است.
دلايل گوناگوني در پس قضيه شكست اقتصادي يونان نهفته است، ولي اکثر کارشناسان براين باورند که اين مشکل مستقيما مربوط به هنجارهاي فرهنگي و زيرساختي يونانيها بوده که از ساليان دور وجود داشته است.
يک تضاد ديگر اين است که با وجود اينکه يونانيها به شدت وطنپرست هستند، اين ميهن دوستي آنها، با علاقه به دولت يونان يا نهادهاي وابسته به آن، همراه نيست. این در حالي است که دولت يونان به عنوان مانع و مداخلهگر شناخته ميشود و بخش دولتي هم کاملا ناکارآمد، بدون برنامه و گاهي فاسد به نظر ميرسد.
پيشرفتهايي در اين زمينهها در حال انجام است و اقدامات جدیاي قرار است براي پتانسيل آينده يونان انجام شود تا به يک اقتصاد مدرن، با ثبات و رو به جلو برسد. با وجود اينکه کسبوکار در يونان ممکن است گاهي دشوار و کند به نظر برسد، چشماندازهاي روشني براي آن مشاهده ميشود.
ساختار کسبوکار در يونان
همانند اکثر کشورهاي اروپاي جنوبي، ساختارهاي کاري در يونان به طور سنتي به سمت ساختارهاي سلسله مراتبي سوق پيدا ميکند. چون اکثر سازمانها يا به صورت خانوادگي اداره ميشوند يا دولتي هستند، اين کشش به سمت سلسله مراتب به نوعي عجيب به نظر ميرسد. (اقتصاد يونان همواره با شرکتهاي کوچک خانوادگي يا شخصي عجين بوده است و در آن بخش عظيم خدمات، حامي پايگاههاي توليدي است.)
لذا تا زماني که شما با يکي از شعب يک شرکت چندمليتي کار نميکنيد، بهتر است اين انتظار را دشته باشيد که شرکتي که با آن کار ميکنيد، داراي رويکرد تصميمگيري کاملا متمرکز بوده و تمامي تصميمات با هر اهميتي توسط عدهاي افراد کليدي در سطوح بالاي مديريتي گرفته شوند.
سعي کنيد زمان زيادي را براي درک سلسله مراتب شرکتي که با آن در ارتباط هستيد صرف کنيد تا وقتتان به دليل مذاکره با يک فرد اشتباه، به هدر نرود، در غير اين صورت زمان زيادي به طول ميانجامد تا کارها به ثمر برسد.
حتي زماني که با زيرمجموعهاي از يک شرکت چندمليتي کار ميکنيد، طرز فکر و ذهنيت کارمندان محلي آن شرکت ممکن است به سمت رويکرد ساختارهاي سلسله مراتبي باشد، در حالي كه اين رويكرد در هيچکدام از قوانين آن شرکت نوشته نشده باشد.
سبک مديريت يوناني
سبک مديريت سنتي در يونان بسيار پدرسالارانه و آمرانه است. اين امر به راحتي قابل درک است، زيرا الزامات خانوادگي و قومي در اين کشور به شدت مردم را به يکديگر متعهد و مقيد ميکند. مسووليت فردي رييس همواره بالاتر از مجموع مسووليتهاي اعضاي گروه است و تصميم او بر آنها ارجحيت دارد.
لذا بسيار مهم است که دستورالعملها به وضوح و شفاف داده شوند تا به راحتي قابل پيگيري باشند. سعي کنيد انتظار پيشقدم شدن از کسي نداشته باشيد؛ ممکن است اين اتفاق رخ دهد، ولي با وجود اين فرهنگ کسبوکار پدرسالارانه اين امر بسيار دور از ذهن است.
زماني که کارکنان به دريافت دستورالعملهاي کاملا مشخص و با جزئيات زياد عادت کرده باشند، درخواستهاي مبهم ميتواند برايشان خيلي گيجکننده باشد. کارکنان دوست دارند بدانند که دقيقا چه انتظاري از آنها ميرود و چگونه بايد آن را انجام دهند.
در فرهنگ يوناني هنگامي که ارتباطات عميقتر ميشود، مديران انتظار وفاداري از کارکنان دارند. در ازاي اين وفاداري نيز سعي ميکنند به نيازهاي آنها توجه بيشتري داشته باشند. در کل روابط رييس و مرئوسي به صورت متقابل و دوجانبه است. ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان