مترجم: م. زارع
آنها کمتر پول درمیآورند، ساعات بیشتری را صرف کار میکنند و نسبت به کارمندان مزد بگیر استرس بیشتری را متحمل میشوند. با این حال روی هم رفته رضایت شغلی بالاتری را گزارش میدهند.
هر چند سهم جمعیتی که برای خودشان کار میکنند در سالهای اخیر کاهش یافته است، هنوز هم کار مستقل روشی مهم است که مردم از طریق آن روزگار سپری میکنند. برای این مردم پارادوکسی وجود دارد. به طور متوسط آنها کمتر پول درمیآورند، ساعات بیشتری را صرف کار میکنند و نسبت به کارمندان مزد بگیر استرس بیشتری را متحمل میشوند، با این حال روی هم رفته در مقایسه با کارمندانی که برای سایرین کار میکنند، رضایت شغلی بالاتری را گزارش میدهند. گزارش پو این واقعیات را تایید میکند.
اگر کار مستقل آنقدر پردردسر است، پس چرا صاحبانش دوستش دارند؟
اول، اعداد و ارقام
کارمندان مستقل بیشتر از آن کسانی پول درنمیآورند که برای دستمزد کار میکنند، حتی برخی منابع از دستمزد کمتر كارمندان مستقل خبر میدهند. دادههای آماری سال 2008 نشان میدهد که میانگین درآمد کارمند مستقل 26 دلار در سال بالاتر از درآمد متوسط کارمند مزدی است. (31012 در برابر 30986 دلار) با این حال مطالعه اخیرتر بارت همیلتون در دانشگاه واشنگتن نشان میداد که درآمد متوسط افرادی که کسبوکار خود را در طی ده سال اداره میکردند فقط دو سوم آن مقداری است که افراد از کار کردن برای دیگران کسب کردهاند و گزارش پو نشان میدهد که از هر ده کارگر مستقل، 4 نفر (یعنی 40 درصد) میگویند خانواده شان قادر به برآورده کردن مخارج اولیه زندگی نیست یا به سختی میتواند آن را برآورده سازد. برعکس، فقط یک سوم (32 درصد) کارگران دستمزدی یا حقوقبگیر به طور مشابه تحت فشار قرار دارند.
فرد مستقل تمام وقت نسبت به کارمند مزدی تمام وقت ساعات بیشتری را صرف کار میکند. بر اساس دادههای سالانه 2009 از دفتر آمارهای کار، افراد با کار مستقل خارج از محدوده کشاورزی که «معمولا تمام وقت کار میکنند» به طور متوسط 7/42 ساعت در هفته کار میکنند، در مقایسه، کارمند مزدی خارج از حوزه کشاورزی به طور متوسط 7/41 ساعت تمام وقت کار میکند. دادههای قدیمیتر نشان میداد که این الگو برای کشورهای توسعه يافتهتر نیز صادق است.
کار مستقل در عین حال استرسزا نیز هست. مقاله دیوید بلنچ فلاور در سال 2004 گزارش داد که کارمند مستقل از استرسهای فراوان حول شغل خود رنج میبرد که موجب کاهش خواب و ایجاد درگیری در خانواده میشود و لذت بردن از اوقات فراغت را سخت میکند. بهرغم همه این اثرات منفی، کارمندان مستقل نسبت به کارمندان مزدی از مشاغل خود راضيترند. بر اساس گزارش پو، «حدودا 4 تن از هر 10 کارگر مستقل (39 درصد) میگویند که از شغل خود «کاملا رضایت دارند»، در مقایسه فقط 28 درصد کارمندان مزدی یا حقوقبگیر در این وضعیت قرار دارند». این اطلاعات با مطالعات اخیر همخوانی دارد که نشان میدهند در محدوده وسیعی از کشورها، درصد بالاتری از کارمندان مستقل (در مقایسه با کارمندان مزدی) از شغلشان راضی یا خیلی راضی اند.
حالا، توضیحات
چرا باید کارمند مستقل که کمتر پول درمیآورد، ساعات بیشتری کار میکند و استرس کاری بیشتری را متحمل میشود، روی هم رفته رضایت شغلی بیشتری را نسبت به کارمند مزدی نشان دهد؟ به نظر میرسد پاسخ این باشد كه مردم برای خودمختاری، انعطاف و فرصت کار کردن در یک سازمان کوچک ارزش قایل میشوند. بسیاری از مطالعات نشان میدهد که میل به «رییس خود بودن» یکی از انگیزههای اصلی راهبری کار مستقل است. سایرین گزارش میدهند که برنامه انعطافپذیر، انگیزه اساسی کار مستقل است. به علاوه، بنا بر گفته برونو فری و ماتیاس بنز، بشر علاقه دارد در شرایطی کار کند که بتواند با همه اعضای سازمان ارتباط متقابل داشته باشد. به طور خلاصه، این پارادوکس در نهایت آن قدرها هم یک پارادوکس نیست. مردم سختتر کار خواهند کرد، کمتر بدست میآورند و با استرس بیشتری کنار میآیند، بنابراین میتوانند از آزادی، انعطافپذیری و محیط کاریای لذت ببرند که کار مستقل در اختیارشان
قرار میدهد.
ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان