
مترجم: کوشان غلامی
بخش دوم
مردم کشور سوئيس از ديرباز شهرت زيادي در داشتن نظم و شايستگي و همچنين تمايل به امنيت داشته اند. به عنوان مثال، مردم اين کشور بيشترين و بزرگترين بيمهگذاران در دنيا به شمار ميروند که اين امر از تعداد شرکتهاي بيمه در سوئيس کاملا مشهود است و مردم این کشور جزو کسانی هستند که در سال هزينه زیادی برای انواع بيمه پرداخت میکنند.
اين خصوصيات در تمام جنبههاي زندگي مردم وجود داشته و همچنين به سطوح کسبوکار نيز کشيده ميشود.
با اين اوصاف، رويکرد سوئيسيها به تجارت و کسبوکار بسيار منظم و با ملاحظه بوده و برنامه ريزيهاي قبلي و ريسک گريزي در درجههاي بالايي از اهميت قرار دارند. بنابراين آن شکل از مديريت بحران که در کشورهايي مانند انگلستان وجود دارد (و در آن قابليت مواجهه با وقايع دور از انتظار، بسيار با ارزش تلقي ميشود) در سوئيس به هیچ وجه پذیرفته شده نیست و نشان دهنده فقدان کنترل کافي بر روي کار است. در این کشور تنها موارد بسیار خاص و نادر جزو شرایط بحرانی محسوب شده و برای آن مدیریت بحران پیشبینی میشود.
در سوئيس با وجود آنكه افراد زيادي به زبانهاي فرانسوي و ايتاليايي صحبت ميکنند، كسب و كار در اين كشور بر روابط شخصي اولويت دارد. احترام کاري بيش از آن که به قابليت برقراري ارتباطات موثر با دیگران بستگي داشته باشد، وابسته به داشتن تجربه کاري حرفهاي و شايستگي فني است.
بهرغم همه تفاوتهاي فرهنگي و منطقهاي که در مردم سوئيس بيش از ساير کشورهاي همسايه قابل مشاهده است، همگوني خاصي در رويکرد کسبوکار و فرهنگ کاري اين کشور وجود دارد. تنها ناهمگونی در این میان، مربوط به نگرش افراد به ارتباطات است که اصولا با توجه به زبان بوميافراد مختلف ممکن است متفاوت باشد.
سبک مديريت سوئيسي
واقع بيني، عملگرايي و عدم تظاهر، از رفتارهای بسيار پسنديده در کشور سوئيس هستند و جزو خصوصياتي ميباشند که از يک مدير انتظار ميرود داشته باشد. لذا رويکرد متظاهرانه در اکثر مديران سوئيسي نمود پيدا نمیکند و تظاهرهايي که معمولا مربوط به کشورهاي جنوبي اروپا است، در مديران اين کشور معمولا مشاهده نميشود. کمحرفي، هدفدار بودن و داشتن قضاوت صحيح نسبت به امور، از نکات مهم در سبک مديريتي سوئيس است.
قدرت و احترام زمانی به دست میآید که فرد مورد نظر دانش و تواناييهاي مرتبط با موضوع کاري خود را داشته باشد، اين دانش و تواناييها ممکن است تکنيکي و فني باشد يا دانش تخصصي در امور مشتريان و سازمان. دانش فني و مدارج علمي هر دو لازم است و معمولا مديران جزو باتجربهترين و با معلوماتترين افراد در بخش خود هستند. بر خلاف کشورهايي مانند آمريکا و انگلستان، رويکرد کلي مديريت در اين کشور به ندرت بر مبناي مشاهدات و شواهد است.
گرفتن تصميمات در سطوح بالاي مديريتي معمولا توسط يک مدل علمي(که تصميمگيريها در يک زمان مشخص به دقت توسط افراد صاحب نظر بررسي ميشوند) گرفته ميشود، نه بر اساس رابطه رییس مرئوسی که به فرآیندی دینامیک و مبتنی بر کاریزما منتهی میشود. مدل علمیقاعدتا به يک فرآيند تصميم گيري ثابت و مداوم منجر ميشود، ولي بدون بررسي جوانب توسط صاحبنظران، اجراي سياستها بسيار دشوار است.
اين رويکرد جمعی و استفاده از نظرات مختلف، در سطوح بالاي مديريت اصولا در ميل به سازش و توافق خود را نشان میدهد. در سوئيس براي اکثريت مردم، احساس مشارکت در فرآيندها بسيار مهم تلقي ميشود.
سبکهاي پوششي در سوئيس
مردم سوئيس، همانند آلمانيها براي انتخاب لباس کاري خود دقت ويژهاي دارند، ولي خود را به پوشيدن لباسهاي آبي، مشکي و خاکستري محدود نمیکنند، این رنگها بيشتر در میان انگليسيها و آسياييها طرفدار دارد.
براي مردان، پوشيدن ژاکتها و شلوارهاي اسپرت به همراه پيراهن و کراوات متداول ميباشد و زنان نيز معمولا لباسهاي عادي ولي شیک ميپوشند. اين لباسها اکثرا به همراه شلوار پوشيده ميشوند.
برخي از افراد محافظه کار در محيطهاي بانکي هنوز هم ترجيح ميدهند لباسهاي رسميتري بپوشند.
وضعيت آب و هوايي در نقاط مختلف متفاوت است، پس همواره از مناسب بودن لباس خود بر حسب شرايط فصلي اطمينان حاصل کنيد.
ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان