*احسان باقری
1-ایران از منظر نسبت سپرده بانکی به تولید ناخالص ملی شانزدهمین دنیا است که گواه آن است که مردم سپرده گذاری در شبه بانکها یا مؤسسات مالی را بر سرمایه گذاری در اقتصاد ترجیح می دهند.
2-بین مفهوم بانک و مؤسسه اعتباری تفاوت وجود دارد، اولین تفاوت شاخص بانک و مؤسسه اعتباری، وزن بالای حسابهای دیداری از مانده سپرده در بانک است. اما به حسب قانون، مؤسسات اعتباری حق داشتن حساب دیداری یا جاری را ندارند.حساب دیداری باعث کاهش هزینه تجهیز منابع می شود و این، به کاهش نرخ بهره بانکی می انجامد. بسیاری از بانکهای خصوصی در واقع مؤسسه اعتباری هستند، چراکه حساب دیداری آنها، از مانده سپرده بسیار اندک برخوردار است.
3-از بانک های کوچک تأسیس شده، به سبب پایین بودن وزن حساب دیداری و برخورداری از مانده سپرده کمتر از 10 درصد، در واقع مؤسسه اعتباری هستند. تعریف بانک براساس حداقل 30درصد سپرده دیداری از مانده سپرده است.
4- در بانک های واقعی، هزینه تجهیز منابع از 8 درصد تجاوز نمی کند و در مؤسسات اعتباری و شبه بانکها، این هزینه بالای 16درصد است.
5-ایران در نسبت بدهی بخش غیردولتی به تولید ناخالص ملی رتبه دوازدهم دنیا را کسب کند . مهمترین عامل این عدم تعادل، بانکهای خصوصی هستند که حدود 70هزار میلیارد تومان از منابع بانکی را به نام بانک اما با عملکرد مؤسسات اعتباری به خود تخصیص دادند.
6-خواب سرمایه در ایران 6برابر استاندارد جهانی است و ایران در هر حوزه به 6برابر استاندارد جهانی نقدینگی و تسهیلات احتیاج دارد، نظر به اینکه با شاخص برابری قدرت خرید نرخ ارز در ایران 2برابر استاندارد جهانی تعریف شده است در مجموعه در هر حوزه فعالیت در ایران، 12 برابر استاندارد جهانی نقدینگی احتیاج است اما نظر به محدود بودن تعداد بانک واقعی در ایران، هزینه تجهیز منابع به وسیله شبه بانکها دو برابر بانک ها است.
7- هزینه تجهیز منابع در بانکهای ایران 4 برابر بانک های جهانی است.
8-در آمریکا 17هزار بانک وجود دارد اما فقط 6بانک بزرگ نظام پولی را مدیریت و اداره می کنند.

*کارشناس بانکی

نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۰ |