کوشان غلامي
بخش چهارم
سبک مديريت مکزيکي
سبک مديريت در کشور مکزيک، (چنان که در غالب فرهنگ‌هاي شديدا سلسله مراتبي مشاهده مي‌شود)

پدر مآبانه و دستوري است. البته اين به معناي صدور يک جانبه‌ دستورات به کارکنان، بدون در نظر گرفتن شان و کرامت انساني آنان نيست. اصولا يک مدير توانمند، قادر به تلفيق توامان رويکرد آمرانه و مراعات رفاه و شرافت کارکنان خواهد بود. مديران مي‌بايست مقتدر (و نه اقتدارگرا و ديکتاتور) باشند. حائز اهميت است که مديران بايد نشان دهند با وجود حفظ جايگاه کنترل کنندگي در مديريت، روحيه اي گرم و انساني دارند.
در اين کشور انتقاد علني از افراد، رفتاري جلف و زننده و نوعي توهين به طرف مقابل به شمار مي‌رود، زيرا علنا و در مقابل ديگران مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفتن، منجر به از دست رفتن آبرو و عزت نفس افراد مي‌گردد.
در جلسات رسمی مکزيک، دستورالعمل‌ها مي‌بايست به شکلي روشن و خالي از ابهام ابلاغ شوند و از کارکنان نيز انتظار مي‌رود که بدون ايراد بحث‌هاي بي‌مورد، از دستورات تبعيت کنند.
از آنجا که پيوندهاي ارتباطي در فرهنگ مکزيک عميق هستند، مدير از زيردستان توقع وفاداري و وظيفه‌شناسي دارد. در ازاي اين حس وظيفه‌شناسي، مدير نيز به علائق و خواسته‌هاي زيردستان، توجه ويژه دارد. روابط رئيس- مرئوسي در مکزيک، حالت دوسويه دارند.
جلسات در مکزيک
سخت گيري بر سر مساله زمان، در مکزيک نسبت به بسياري از فرهنگ‌هاي ديگر کمتر است و ديرتر از موعد تشکيل شدن يا به تعويق افتادن جلسات، به هيچ روي اتفاقات عجيبي نيستند. اين درجه از ابهام، کار شما را در برنامه‌ريزي و زمان‌بندي جلسات متعدد در يک روز‌کاري، دشوار مي‌کند، به ويژه اگر مجبور به سفرهاي درون شهري در شهر بسيار شلوغ و پرترافيک مکزيکوسيتي باشيد. مي‌توان گفت بهترين زمان روز در برنامه ريزي جلسات، بين ساعت 10:00 صبح و 1:00 بعد از ظهر است، چرا که معمولا ناهار حوالي ساعت 2:00 بعدازظهر صرف مي‌شود و غالبا نيز به درازا مي‌کشد.
اگر دستور جلسه نيز تنظيم گردد، اصولا انتظار نمي‌رود جلسات به شکل نظام مند دقيقا طبق آن پيگيري شوند؛ و طرح موضوعات خارج از دستور در طي جلسه، اساسا موجب رنجش خاطر حضار نمي‌گردد. گفته مي‌شود که جلسات، فرصتي براي جريان آزاد نظرات و اطلاعات هستند؛ با اين وجود بهتر است از مخالفت بارز با حضار عاليرتبه مکزيکي بپرهيزيد، چرا که همانگونه که اشاره شد، اين رفتار حمل بر بي احترامي‌و مقابله منفي مي‌شود.
در جلساتي که اينگونه افراد حضور دارند، شکل‌گيري زير-جلسات جانبي در کوران جلسه اصلي و قطع شدن رشته کلام افراد توسط ساير حضار، پديده‌هاي متداولي هستند.
ابراز احساسات به شکل عريان، بيش از آن که نماد از دست رفتن کنترل فردي اشخاص به شمار رود، نشانه تعلق خاطر به موضوع جلسه و حضور فعال در بحث تلقي مي‌گردد. در صورت مشاهده واکنش‌هاي احساسي از سوي يک مکزيکي، گمان نکنيد که او حس حرفه اي گري خود را باخته است: احتمالا وي به دنبال نشان دادن علاقه و تعهد خويش به موضوع است.
کار گروهي در مکزيک
فرهنگ مکزيکي، في نفسه فرهنگي مبتني بر ارتباطات است؛ و از اين روي مادامي‌که روابط اعضاي گروه، حسنه باشد، در موقعيت‌هاي کار تيمي‌ فوق‌العاده ظاهر مي‌شوند.
با اين وجود، شکل گيري چنين روابط محکمي‌ بين اعضاي تازه وارد گروه با يکديگر و با ساير اعضاي گروه، امري زمان براست. در بسياري فرهنگ‌هاي ديگر، ممکن است از تعدادي افراد غريبه که در کنار يکديگر قرار مي‌گيرند، توقع داشته باشند (در صورتي که اهداف به روشني مشخص شده باشند) به سرعت با يکديگر هماهنگ شوند و تيم موفقي را تشکيل دهند. در مکزيک، شکل دادن روابط، امري زمان‌بر است و برقراري پيوند بين اعضاي گروه‌ها قدري به طول مي‌انجامد.
به مجرد شکل گيري تيم و مستحکم شدن روابط، بهتر است مجموعه تيم را يکپارچه حفظ کنيم و به جاي از هم پاشيدن پروژه و طي کردن فرآيند دشوار ايجاد تيم جديد، پروژه بعدي را نيز به همان مجموعه منسجم بسپاريم.

ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان


نوشته شده توسط سپهر برادران در چهارشنبه پنجم مرداد ۱۳۹۰ |