
کوشان غلامي
بخش سوم
سياست چين
جمهوري خلق چين يک کشور سوسياليستي است. سوسياليسم نظام اصلي جمهوري خلق چين است. چين از سال 1996 عضو پيمان امنيتي سازمان همکاري شانگهاي ميباشد. سازمان همکاري شانگهاي از دل رقابت قدرتهاي بزرگ برسر منطقه ژئوپلتيک آسياي ميانه ظهور کرد.
سبک مديريت چيني
در فلسفه کنفوسيوسي، همه روابط، نابرابر فرض ميشوند. رفتار بر اساس اخلاق نيز مستلزم پذيرش و احترام نسبت به اين نابرابريها است. پس به شکل خود به خودي، افراد مسنتر مورد احترام افراد کم سن و سالتر و افراد ارشد، مورد احترام زير دستان هستند. اين رويکرد کنفوسيوسي، سنگ بناي تمام اصول تفکر مديريتي در چين است و موضوعاتي از قبيل تقويت مثبت و دسترسي آزاد به اطلاعات، از سوي چينيها، در بهترين حالت، تصورات عجيب و نامانوس غربيها تلقي ميشوند.
به خاطر داشته باشيد که مردمان چين (و البته مردمان بسياري از کشورهاي آسيايي ديگر) عدم توجه به ارزشهاي سلسله مراتبي را ريشهايترين دليل مشکلات جهان غرب ميدانند. به زعم آنان، اين مشکلات شامل بيماري دوگانه فساد اخلاقي و نظريه هرج و مرج برانگيز «اولويت فرد بر گروه» در کشورهاي غربي است.
از اين رو، سبک مديريت چيني، غالبا آمرانه است، بدين ترتيب که مدير ارشد دستورات خود را از طريق دستورالعملها به مديران جزء ابلاغ کرده، آنان نيز به نوبه خود در ساختار سلسله مراتبي رو به پايين، دستورالعملهاي مقتضي را صادر ميکنند. از هيچ زيردستي انتظار نميرود در اطاعت از فرامين مافوق چون و چرا کند: اين رفتار، نشانه بياحترامي قلمداد شده و مستقيما منجر به بر باد رفتن وجاهت (در زبان چيني: ميانزي) فرد در بين تمام افراد درگير در ماموريت ميشود.
يک مدير، به نوعي در حکم يک پدر است که از همه کارکنان، انتظار وفاداري و اطاعت دارد و هميشه نيز اين انتظار برآورده ميشود. در مقابل، مدير نيز ميبايست نگاه و توجهي همهسويه به رفاه تمام آن کارکنان مبذول دارد. اين رابطه دو سويه، متقابلا به سود هر دو طرف است.
روسا و مديران ارشد، معمولا از فعالان و وابستگان حزب کمونيست هستند و احتمالا بسياري از سياستها و تصميمات تجاري، مستقيم يا غيرمستقيم توسط حزب اتخاذ ميشوند.
جلسات در چين
احترام به کساني که بر اساس سنن، شايسته احترام هستند، امري حائز اهميت و راهي است براي آنکه نشان دهيد فردي شرافتمند و در جاي خود قابل احترام هستيد. سن، ارشديت و جايگاه، عضويت در حزب، تاريخ و آداب و رسوم چين، شرکت، ناحيه و... از مؤلفههاي احترام در اين کشور هستند و ميتوان گفت اين ليست بيانتها است. هنگامي که شخص ارشدي وارد ميشود، به احترام او برخيزيد و حتي اگر انگليسي او ضعيف و پر اشتباه است، به صحبتهاي او با دقت گوش بسپاريد.
در اولين ملاقات با هر رابط کاري، کارتهاي کسبوکار به او داده ميشود. کارتها در هنگام مبادله، با دو دست داده و گرفته شده، سپس مورد مطالعه دقيق قرار ميگيرند. توصيه ميشود يک سوي هر کارت به زبان چيني نگاشته شده و همين سمت نيز همواره بالا قرار گيرد. با کارتها با آرامش و احترام برخورد کنيد، چرا که کارت معرف و نماينده فرد است.
دست دادن در هنگام ملاقات با اشخاص، امري متداول است؛ با اين تفاوت که دست دادن در فرهنگ چين، قدري ملايمتر است و معمولا همراه با تاني و درنگ انجام ميشود. خيره شدن مستقيم به چشمان افراد، رفتاري خارج از نزاکت قلمداد ميشود. بهتر است پايين را نگاه کنيد و چشمها را به نشانه احترام به زير بيندازيد.
برگزاري جلسات متعدد (به جاي برگزاري يک جلسه بزرگ که در آن موضوعات زيادي مورد تبادل نظر و ارزيابي قرار گيرند) امري رايج است. غالبا هدف اصلي تشکيل جلسات، برقراري روابط و تبادل اطلاعات است و به ندرت پيش ميآيد که تصميمي قطعي در يک جلسه اتخاذ شود.
تصميمات معمولا در جايي ديگر و در جلسات هم انديشي با حضور همه اشخاص ذيربط (احتمالا شامل اعضاي حزب) اتخاذ ميشوند.
به دليل اين رويکرد در برگزاري جلسات و ذات تکرر و توالي در آنها، شکيبايي رکني بسيار اساسي است. بيحوصلگي احتمالا جز طولانيتر کردن فرآيندها، نتيجهاي به دنبال نخواهد داشت.
ماخذ:دنیای اقتصاد