
کوشان غلامي
بخش چهارم
کار گروهي در چين
چينيها بهرغم رويکرد شديدا سلسله مراتبي به ساختار و سازمان، افرادي هم انديش و جمع محور هستند؛ و ناگفته پيداست که افراد جمع محور، نقشآفرينان بسيار خوبي براي گروهها خواهند بود.
سمتگيري فرهنگي در کل بر محوريت گروهها و ذوب شدن نيازها و تمنيات فردي، در آرمانهاي بزرگتر جمعي است. افراد ممکن است متعلق به چندين گروه باشند؛ اما گروههاي ارجح عبارتند از: خانواده، گروه کاري (دان وي) و حزب.
از ديدگاه غربي، يکي از وجوه سمت گيري گروهي، فقدان معنيدار ابتکار عمل افراد است. تکروي فرد و در جريان قرار ندادن ساير اعضاي گروه، امري بسيار نامتعارف است. کناره گيري از جمع، رفتاري بسيار منفي به شمار رفته، ميتواند منجر به بروز مشکلات شخصي فراوان براي فرد گردد.
سبکهاي ارتباطي چينيها
اگر قادر به مکالمه به زبان چيني (ماندارين و گويش رسمي، عموميترين زبانهاي مردمان چين هستند) نيستيد، انجام مبادلات تجاري در بسياري از نواحي چين، بدون کمک مترجم دشوار خواهد بود. سطح تسلط به زبان انگليسي غالبا پايين است؛ و هر چند قشري از افراد مسلط به زبان انگليسي وجود دارد، اين عده به نسبت بسيار اندک اند؛ و نرخ نزول سطح زبان بينالمللي در ديگر اقشار به شدت زياد است. از اين روي، برقراري ارتباط در چين، به کندي و با مشقت فراوان صورت ميگيرد و همواره آبستن خطر سوءتفاهم و ترجمههاي نادرست است. هرگز فرض را بر ادراک صحيح نگذاريد: هر مبحث را چندين بار تکرار کنيد؛ و مرتبا با توضيحات و سوالات مفهومي، سطح ادراک افراد را به بوته آزمايش بگذاريد.
يکي از علل دشواري فرآيندهاي ارتباط زباني در چين، (و نيز بسياري کشورهاي آسيايي ديگر) هراس فراوان آنها از «نه» گفتن است. مخالفت و «نه» گفتن، در فرهنگ آنان موجب شرمساري و افت وجهه است؛ به همين دليل آنان ترجيح ميدهند به شيوهاي مبهم و غير صريح، موافقت خود را با هر موضوعي ابراز کنند. بنابراين هر اظهار نظري به جز موافقت و «آري» گفتنِ صريح، غالبا به معناي«نه» است. با جملاتي نظير؛ «بله، اما شايد سخت باشد» و «احتمالا بله» بسيار محتاط باشيد.
بيان خبرهاي بد نيز دشوار است؛ و اين امر معمولا از طريق يک واسطه که قادر به تلطيف فضاي سنگين باشد و بتواند ارتباطات بعدي را تا حد امکان در سطح مطلوب حفظ کند، انجام ميگيرد.
چينيها به «خونسردي و بي تفاوتي» مشهورند؛ و اين تعبير عموما ناشي از کژفهمي غربيها از زبان بدن آنان است. چينيها نيز به مثابه ژاپنيها، به ندرت و در ابعاد بسيار محدودي از زبان بدن استفاده ميکنند؛ و غربيها اين خشکي رفتار را حمل بر انفعال و بي احساسي مينمايند. فقدان استفاده آشکار از زبان بدن، بدين معنا نيست که چينيها احساسات خود را بروز نميدهند؛ بلکه بيشتر ناشي از نارسايي غربيها در رمزگشايي از ادبيات ارتباطي آنان، در شکاف فرهنگي موجود است.
پس از تاسيس جمهوري خلق چين در اول اکتبر سال ۱۹۴۹، چهار قانون اساسي در سالهاي ۱۹۵۴، ۱۹۷۵، ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ در جمهوري خلق چين تنظيم و صادر شد. چهارمين قانون اساسي جمهوري خلق چين يعني قانون اساسي فعلي در چهارم دسامبر سال ۱۹۸۲ در مجلس ملي نمايندگان خلق چين به تصويب رسيده و صادر شد.
سبکهاي پوششي در چين
يکي از عمدهترين و ملموسترين تغييرات در چشم انداز انساني چين در دهههاي اخير، تغيير در سبک پوششي بوده است. ژاکت و شلوار زنانه- مردانه سبز و آبي
(به تاسي از مائو) اکنون ديگر منسوخ و با سبکهاي پوششي غربيتر جايگزين شده است؛ عليالخصوص در مراکز تجاري و نواحي شهري. اکنون بسياري از مردان کت و شلوار ميپوشند و زنان بلوز و دامنهاي خوش دوخت بر تن ميکنند.
توصيه ميشود بستههاي پوشاک چهار فصل به همراه داشته باشيد. از تغييرات آب و هوايي چين که شامل طيف اقليميگرم و خشک مداري تا يخبندان است، آگاه باشيد؛ و لباس مناسب به اقتضاي هر آب و هوا را بر تن کنيد.
ثروت، مفهوميتحسين برانگيز است، بنا بر اين اگر مايل به تاثيرگذاري از طريق ظاهر هستيد، از لباس، ساعت و... مرغوب و با کيفيت استفاده کنيد؛ اما از تظاهر و جلوهفروشي پرهيز کنيد.
ماخذ:دنیای اقتصاد