مهندس بابک وفایی: وقتی مظفرالدین‌شاه در بازگشت از سفر اروپایی خود در سال 1297 دو دستگاه خودروی رنو را به ایران آورد هرگز فکر نمی‌کرد این درشکه‌های بدون اسب که جهت طرب همایونی به کشور وارد شده بودند روزی به پدیده‌ای فراگیر در ایران تبدیل شوند. پس از خرابی و از میان رفتن این دو خودرو، مدتی خبری از خودرو در کشور نبود تا اینکه رجال فرنگ رفته بار دیگر پای خودرو را به کشور باز کردند و حتی در 1286 به اتومبیل محمدعلی شاه سوء قصد شد هر چند وی در اتومبیل حضور نداشت.

روند واردات خودرو توسط رجال بلند پایه سیاسی ادامه داشت تا اینکه به مرور و در حدود سال‌های 1300، نمایندگی‌های بعضی از خودروسازان آن روزگار همچون Graham Paige و Essex و Dodge در تهران اعلام موجودیت کردند. واردات اتومبیل آنقدر پر سود بود که بعضی از رجال مملکتی آن دوران از جمله سرتیپ فضل ا... زاهدی نیز پا به میدان واردات گذاشتند. به مرور پای مدل‌های مختلف به کشور باز شد و نمایندگی‌های مختلفی در تهران شروع به کار کردند. بدون محدودیت خاصی برای ورود خودرو به کشور، اکثر برندهای روز دنیا در آن روزگار در ایران نمایندگی‌های کوچک و بزرگ داشتند و در این میان بعضی از مسافرین اروپایی هم به عنوان سوغات سفر خودرو می‌آوردند تا تنوع برندهای موجود در ایران دست کمی از کشورهای پیشرفته نداشته باشد. 

در ادامه روند واردات خودروهای مرسدس‌بنز و ب‌ام‌و به ایران را مرور خواهیم کرد و تلاش می‌کنیم در شماره‌های بعدی، به برندهای دیگر نیز بپردازیم. (تصاویر آگهی‌ها از کتاب تاریخچه تصویری آگهی‌های خودرو در ایران)


مرسدس‌بنز

نخستین ورود رسمی خودروهای مرسدس‌بنز به ایران به سال 1327 باز می‌گردد. در این سال شرکت سهامی لیدا طهران، نمایندگی شرکت دایملر بنز در ایران را به دست آورد و در گام اول خودروهای بنز 170V را وارد کشور کرد. این خودرو یادگار دوران پیش از جنگ جهانی دوم بود که در سال‌های پس از جنگ نیز بار دیگر به تولید رسید و با استقبال بازارهای جهانی نیز مواجه شد.

تا پیش از این واردات خودروهای مرسدس‌بنز محدود به واردات توسط اشخاص و البته به تعداد کم بود اما شرکت لیدا با امید واردات انبوه این خودرو پا به میدان واردات گذاشته بود. در آن زمان با توجه به آنکه محصولات مرسدس‌بنز چندان در کشور شناخته شده نبود این شرکت به ناچار در آگهی تبلیغاتی خود از عبارت «اتومبیل آلمانی» استفاده کرد تا کیفیت این خودرو را یادآور شود. این شرکت نتوانست در واردات محصولات مرسدس‌بنز موفقیتی کسب کند و به دلیل کمبود سرمایه‌گذاری اولیه و البته ناآشنایی نسبی بازار با این خودروها، به ناچار از ادامه کار صرف‌نظر کرد تا واردات رسمی محصولات بنز برای سه سال به تعویق بیافتد.

در 1330 شرکت مریخ، نمایندگی محصولات مرسدس‌بنز در ایران را به دست آورد و با سرمایه‌گذاری مناسب واردات مدل‌های مختلف بنز 170 را آغاز کرد و توانست یک شبه ره صد ساله را برود. 170 در ایران بسیار موفق بود و به دلیل کیفیت ساخت و دوام بخش‌های فنی به سرعت از سوی دولت وقت مورد استقبال قرار گرفت و شهربانی سفارش عمده‌ای برای خرید آن‌ها را داد ضمن آنکه تاکسیرانی هم از این خودرو به عنوان تاکسی استفاده کرد. بیشتر 170های وارد شده در آن زمان دیزل بودند و نمونه‌های مورد استفاده در تاکسیرانی با لقب «شوفر کُش» معروف شدند چرا که گاهی خودرو بدون آنکه خاموش شود برای یک هفته پیوسته کار می‌کرد و در طول شبانه‌روز سه راننده مختلف از خودرو استفاده می‌کردند. مدل‌های شخصی این خودرو نیز اکثراً با موتور بنزینی وارد شدند و مورد استقبال نیز قرار گرفتند. عرضه 170 و موفقیت آن باعث شد شرکت مریخ اقدام به واردات مدل‌های دیگر این شرکت کند. 

جد Sکلاس در ایران

در ادامه در کنار اتوبوس‌های دماغ‌دار و بی‌دماغ بنز، مدل لوکس 300 نیز به کشور وارد شد. این خودرو که جد بنزهای S کلاس امروزی است با موتور سه لیتری در آن زمان لوکس‌ترین محصول بنز بود و به نام صدراعظم آلمان، کنراد آدنائر که شش دستگاه از این خودرو را در زمان صدراعظمی در اختیار داشت به آدنائر معروف شده بود. هر چند به دلیل قیمت بالا، فروش این خودرو محدود بود اما در این میان چند دستگاه از نمونه‌های کوپه و کروکی آن نیز به ایران وارد شد که ستاره خیابان‌های تهران در دهه 30 بودند. شرکت مریخ کامیون‌های یونیماگ را نیز وارد کشور کرد، خودروهایی با ظاهری ساده ولی توانایی‌های فنی بالا و البته سیستم چهارچرخ متحرک که برای حرکت در زمین‌های کشاورزی ناهموار ایده‌آل بودند. در کنار این، شرکت مریخ مدل‌های مختلفی از مینی‌بوس‌ها و کامیون‌های مرسدس‌بنز را نیز به ایران وارد کرد. شرکت مریخ با واردات سری بنزهای 180 بار دیگر تأمین تاکسی‌های تهران را بر عهده گرفت و این خودروها نیز مانند پدر خود، 170 در تاکسیرانی موفق عمل کردند، راهی که بعدها با بنزهای 190 نیز طی شد هر چند بنزهای 190 با دم‌های کشیده خود بیشتر در مسیرهای بین‌شهری در رفت و آمد بودند.

پهلوان تختی و واردات بنز

شرکت مریخ در دهه 60 میلادی تقریباً تمامی محصولات مرسدس‌بنز را وارد ایران می‌کرد که در این میان مدل‌های 220S و خودروی اسپرت 190SL نیز به چشم می‌خورد. روند واردات محصولات از سوی شرکت مریخ تا اواخر دهه 70 میلادی ادامه داشت و پس از آن شرکت ستاره ایران واردات محصولات بنز در کشور را بر عهده گرفت. در طول دهه 40 و 50 شمسی، شهرت بنز باعث شد افرادی مانند جهان پهلوان تختی نیز به واردات این خودرو بپردازند که این مسأله در آن دوران سر و صدای زیادی در مطبوعات به راه انداخت.

پس از انقلاب هر چند واردات خودرو به کشور متوقف و در بعضی مواقع ممنوع بود اما ایرانی‌های علاقه‌مند به ستاره نقره‌ای بنز به هر شکلی بود تلاش می‌کردند به خودروی محبوب خود برسند و به همین دلیل تقریباً تمامی مدل‌های مرسدس‌بنز در نیم قرن اخیر به ایران وارد شده‌اند که در میان آن‌ها می‌توان به مدل‌های بی‌نظیری مانند گالوینگ با درهایی که رو به بالا باز می‌شود و یا لیموزین‌های 600 که بیش از 20 دستگاه از آن وارد ایران شده اشاره کرد.


اول «بنز» به ایران آمد یا «ب‌ام‌و»؟

شروع عرضه ب‌ام‌و در کشور با موتورسیکلت‌های این شرکت آلمانی بود. در سال 1314 شرکت ابزار، موتورسیکلت‌های ب‌ام‌و آلمان را به کشور وارد کرد و برای فروش این موتورسیکلت‌ها تبلیغات گسترده‌ای را در معدود روزنامه‌های آن دوران به راه انداخت. هرچند ایران هیچ‌گاه به صورت رسمی از آلمان نازی پشتیبانی نکرد اما جو عمومی کشور توجه ویژه‌ای به پیشرفت‌های صنعتی آلمان داشت و شرکت ابزار نیز با استفاده از این موقعیت مدل R7 Sport را وارد کشور کرد و در تبلیغات خود بر روی سرعت بالای موتورسیکلت‌های ب‌ام‌و تاکید می‌کرد. در آگهی این شرکت با اشاره به موفقیت‌های ب‌ام‌و در مسابقات موتورسیکلت‌رانی در اروپا اشاره شده است موتورسیکلت‌های این شرکت «تا ساعتی 61 فرسنگ طی طریق می‌کنند». با موفقیت سری اول موتورهای ب‌ام‌و، مدل‌های متنوع‌تری از آن وارد کشور شد هر چند جنگ جهانی روند حضور ب‌ام‌وها را در بازار متوقف کرد. پس از جنگ جهانی دوم، ب‌ام‌و با مشکلات زیادی مواجه شد و تلاش کرد با عرضه مدل‌های جدید، روزهای گذشته را بار دیگر زنده کند. در 1334 شرکت سهامی ماشین فلاحتی نماینده محصولات این شرکت در ایران بود و مدل‌های 501 و 502 را وارد کشور کرد هر چند فروش بسیار پایین بود و این شرکت در 1338 ورشکست شد. ایرانی‌ها ب‌ام‌و را با موتورسیکلت می‌شناختند و از خودروهای این شرکت استقبال نکردند و همین مسأله باعث شده امروزه تعداد بسیار انگشت‌شماری از این خودروها موجود باشد. پس از عرضه خودروهای موسوم به «کلاس جدید»، ب‌ام‌و به دنبال ایجاد ذهنیتی جدید از محصولاتش بود و این بار شرکت وهابزادگان شانس خود را برای عرضه این خودروها امتحان کرد و البته موفق هم شد. برادران وهابزاده جزو افرادی بودند که ظاهراً به دلیل نزدیکی به دربار توانسته بودند از ثروت‌های نفتی دهه 50 به خوبی استفاده کنند و ثروتی به هم بزنند و با نفوذشان در میان مقامات رسمی، سهم مناسبی نیز از بازار پر رونق دهه 50 ایران از آن خود کردند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مهرماه سال 57  عده‌ای به ساختمان مرکزی ب‌ام‌و در خیابان روزولت سابق حمله کردند. در مطبوعات آن روز علت این حمله خشم مردم عنوان شده است. یک ماه بعد مشخص شد وهابزاده‌ها 20 روز قبل از این ماجرا، ساختمان را در مقابل حوادث ناشی از شورش و بلوا به مبلغ 120 میلیون تومان بیمه کرده بودند و ساختمان هم در وثیقه بانک ملی بوده. هر چند ابعاد دقیق این ماجرا در جریان روزهای پر التهاب انقلاب گم شد اما هر چه بود وهابزاده‌ها از ایران رفتند تا نمایندگی ب‌ام‌و  در سال‌های بعد از انقلاب به نوریانی و پس از آن به پرشیاخودرو برسد.

نوشته شده توسط سپهر برادران در یکشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۲ |