در موارد مکرر روشن شد که وسیله لازم برای جمعآوری آمار موثق و
قابلاعتماد برای تجارت خلیج فارس در هر دو سوی آن- چه درمیان ایرانیها چه
درميان عربها- وجود ندارد.

|
به همین خاطر، نیازی به تکرار این نکته نیست. نظام اجاره دهی گمرک و فقدان
دادههاي آماری دولتی که به آسانی در دسترس عموم باشد، به واقع
توضیحدهنده علت وجودی این مشکل است. آنچه میتوان انتظار داشت جمعآوری
فاکتها و تا سر حد امکان هم تخمینی نزدیک به واقعیت از وضعیت موجود است.
بدون مساعدت آنهايی که علاقهمند به تخمین میزان تجارت اند- اگرچه مقام رسمی ندارند- جمعآوری اطلاعات مفید بسیار دشوار خواهد بود.
گروهبندی تجارت:
محصولاتی
که از طریق دریا وارد منطقه خلیج فارس میشود به سه گروه قابلتقسیماند.
ابتدا، تجارت بین بنادر ترک- عربی و دیگر کشورها، دوم، تجارت با بخش عربی
سواحل خلیج و سوم ؛ تجارت با بخش فارسی سواحل خلیجفارس.
بنادر عمده:
بنادر
مهم و مراکز عمده تجارتی در خلیجفارس عبارتند از؛ بوشهر، لنگه، بندرعباس و
بحرین. بوشهر و لنگه عمدتا محصولات وارده را به ایالت فارس میفرستند و در
ضمن مراکز عمده صدور محصولات مازاد آن ایالتاند. تجارت این مناطق با بخش
عمدهای از ایران، حداقل تا تهران و یزد و بهطور غیرمستقيم تا خراسان وصل
است. بندرعباس بندر طبیعی ایالت کرمان است و از آن طریق هم ارتباط تجارتی
تا یزد و خراسان ادامه دارد. موقعیت شوق الجیشی بحرین به صورتی است که برای
تجارت با بخش عربی خلیج فارس بسیار مفید است و به همین منظور هم مورد
استفاده قرار میگیرد. اهمیت تجارتی این جزایر کم نیست. همه بنادری که
نامشان را بردهام در ضمن، ایستگاه کشتیهای بخار پست هم هستند.
کار
بسیار پردردسر ولی نه چندان مفیدی است اگربکوشم تا منابع همه بنادرکوچک بخش
فارسی خلیج فارس را هم برآورد کنم. تجارتشان فعال است و صادراتشان از طریق
بندر کاب هم عمدتا شامل پشم، غلات و روغن بوده که بسیار قابلتوجه است.
بخشی
از اینها و عمدتا اقلام عمده وارداتی منسوجات برای نمونه، در ارقام این
بنادر عمده ثبت شده است. بدون تردید تجارت محمره بسیار قابلتوجه است، ولی
کوششی برای تخمیناش نخواهم کرد.
دیگر بنادر مهم منطقه ایرانی- عربی هم شامل بندر معشور، هندوجان و دوراکی است.
طبقات تجارتی
در
قسمت ایرانیها بخش عمده تجارت به وسیله تجار اروپايی، ایرانی، ارمنی،
عرب، کلیمی، هندوها و خوجاها صورت میگیرد. در سواحل عربی، ولی تجارت
تقریبا به صورت انحصاری در دست تجار هندي است.
در ایران تجاری که سرمایه زیادی داشته باشند خیلی کم هستند و با افزایش رقابت، تعدادشان به سختی افزایش مییابد.
تولیدات مناطق جنوبی ایران- غلات
در
مناطقی که با دریا هم مرز است غلات زیادی کشت میشود که کیفیت خیلی مرغوبی
هم دارد. در همسایگی بندرعباس هم گندم تولید میشود که کیفیتش به خوبی
بهترین گندمی است که در دنیا تولید میشود.
پنبه:
گفته میشود که
تجارت صادراتی پنبه قابلیت افزایش چشمگیری دارد. این نکته در طول جنگ داخلی
آمریکا آشکار شد که صادرات پنبه تقریبا از هیچ به 100 هزار عدل در سال
رسید. در حال حاضر، به خاطر مشکلاتی که بر سر تجارت ترانزیتی وجود دارد و
همچنین به خاطر نرخ تعرفه خیلی چشمگیر، نرخ سود برای ترغیب تجار به صدور
پنبه جالب نیست. گفته میشود که با مدیریت بهتر و امکانات بیشتر تجارت
قابلتوجهی در پنبه امکانپذیر است و در نتیجه برای دولت ایران این اقدام
معقولانهای خواهد بود اگر تعرفه صادراتی این قلم را کاهش داده یا حتی
کاملا حذف نماید تا امکانات ارتباطی در این منطقه بهبود پیدا کند.
افزایش صادرات باعث میشود که واردات بیشتر عملی شود و در آن صورت منبع درآمدی ایجاد خواهد شد.
به
احتمال زیاد اقلام صادراتی و وارداتی دیگری هم هست که همین نکات درباره
شان صادق است، ولی نکته این است که مقامات ایرانی به این نکات توجهی
ندارند.
دورنمای تجارت در منطقه جنوبی ایران
آشکار است که در سالهای
اخیر امکانات حملونقل به وسیله کشتی بخار با ایران افزایش یافته و به
همین خاطربه امکانات ایران توجه بیشتری میشود. شایعات زیادی وجود دارد که
قرار است شیوه حکومت و ارتباطات زمینی هم بهبود یابد و طرحهای زیادی برای
توسعه منابع کشور دردست است. با تمام این اوصاف، تجار منطقه جنوبی به آینده
تجارت چندان خوشبین نیستند.
موانع تجارتی
در این بخش از ایران،
تجارت بدون تردید با موانع غیر معمول و حتی غیر قابلپاسخگو روبهرو است.
تجار خارجی در هر قدم با مشکلات و موانع زیادی روبهرو هستند. در ضمن، اگر
تجار انگلیسی قرار است در برابر این موانع با موفقیت به کارشان ادامه
بدهند، باید از هرگونه حمایتی که میتوانیم به آنها ارائه بدهیم،
برخوردارباشند. با پیدایش ارتباطات راهآهنی در شمال کشور و فقدانش در جنوب
محتمل است که تجارت جنوب به ضرر حتمی تجارت انگلیس و هندوستان منهدم شود.
به نظر بعید میآید که راهآهنی که سواحل خلیجفارس را به مرکز ایران متصل
کند، ساخته شود. پیشنهاد ایجاد یک نظام ارتباطی از طریق کارون بین شوشتر و
اصفهان جوابگوی این مشکلات خواهد بود.
نیازهای عمومی:
نیازهای اساسی برای تشویق تجارت به این قرارند:
1- انتصاب حکام توانا و صادق در این مناطق و اجتناب از تغییر دائمی شان.
2- تشویق و حمایت از کسانی که در بخش کشاورزی کار میکنند.
3- امنیت فعالیتهای ترانزیتی برای محصولات.
به
احتمال زیاد اگر از دهقانان حمایت بیشتری بشود و کمتر مورد ستم کشی قرار
بگیرند، گروههای سارق هم از بین میروند. دهقانان بهطور طبیعی، بسیار
قوی، مقتصد و پرکارند و با حاصلخیزی خاک، شرایط برای تولید کمبود ندارد.
زیاد اتفاق میافتد که دهقان باید در عمل بین چاپیدن و چاپیده شدن انتخاب
کند. در ازای مالیات زیادی که به دولت میپردازد هیچگونه حمایتی از او
نمیشود.
پیششرطهای مخصوص
تجار بوشهر، نیازهای مخصوص و بیشماری
دارند که از دیر باز خواهان رفع شان بودهاند. اهم این نیازها از این
قرارند: 1- یک قرارداد تجارتی کارآمدتر.2- ایجاد نمایندگی انگلیسی در یزد
3- ایجاد یک نظام تخفیف تعرفه برای کالاهايی که وارد و دوباره صادر
میشوند.
نظام اجارهدهی گمرک
در بنادر، گمرک را معمولا به کسی که بیشترین بها را بپردازد، اجاره میدهند که اغلب هم همان شخص حاکم است.
گاه
اتفاق میافتد که وزیر تجارت همه گمرک خانهها را اجاره میکند و بعد هر
کدام را جداگانه به دیگران اجاره میدهد. حکام در ازای پرداخت یک مبلغ ثابت
به دولت، مسوول جمعآوری مالیات زمین هستند. اجارهدار گمرک معمولا
آدمهای خودش را برای اداره آن استخدام میکند و ماموران دولتی هم مداخله
نمیکنند. معاملات انجام گرفته معمولا سریاند و دولت هم معمولا از
اجارهداران هیچ گونه ارقام و آماری نمیخواهد. به نظر میرسد که این نظام
به نفع تجار نیست.
میزان تعرفه پنگانتجار خارجی براساس مفاد قرارنامه، فقط
5 درصد ارزش کالای وارداتی و صادراتی را به پول یا به جنس به عنوان تعرفه
میپردازند. آنها از پرداخت عوارض داخلی دیگر معافاند. تجار بومی برای
محصولات گوناگون تعرفههای مختلفی میپردازند. کارکرد این نظام ضرورتا در
همه موارد به نفع تجار اروپايی نیست. محصولاتی هست که نباید شامل 5 درصد
تعرفه بشوند و اگر توافقهای شخصی با ماموران اداره گمرک انجام نگیرد به
خارجیان اجازه داده نمیشود که در دادوستد این محصولات مشارکت كنند. گمرک
خانه به عنوان یک قاعده از یکدیگر مستقل هستند و اجارهداران گمرک خانههای
داخل ایران از این نظام خوششان نمیآید چون نمیتوانند از درآمد گمرکی
واردات و صادرات این بنادر سهمی داشته باشند. تردیدی نیست که نارضایتی
زیادی وجود دارد. نتیجه کلی، ولی این است که این نظام به نفع تجارت به
وسیله تجار خارجی است. پنگاندر لنگه، میزان تعرفه به طور کلی معادل 5/2 درصد
ارزش محصولات است در حالی که در بندرعباس میزان تعرفه، 5/3 درصد ارزش
محصولات مورد مبادله است. مهندس آرتاخه/تهیه شده در: پنگان
.
منبع: گزارش کنسول انگلیس در بوشهر، اسناد و مدارک پارلمانی، سال ۱۸۸۰ - جلد ۷۳، ترجمه احمد سیف

نوشته شده توسط سپهر برادران در پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۹۲
|