گروه تاريخ‌اقتصاد- آنچه مي‌خوانيد بخشي‌از متن نامه‌اي است كه ذكاء‌الملك فروغي در 17 دسامبر سال 1919 به وقارالسلطنه نوشته و طي آن به قرارداد 1919 ايران و انگليس انتقاد كرده است. براساس قرارداد 1919 تمام امور كشوري و لشكري ايران زير نظر مستشاران انگليسي و با مجوز آنان صورت مي‌گرفت:

قربانت شوم روزگار و هرچه در وي هست بس ناپايدار است... اما اميدوارم سحر نزديك باشد. ملت ايران اگر وجود داشت، اگر در ايران افكار عامه موثر بود، آيا دولت ايران جرات مي‌كرد اين قرارداد اخير را با انگليس ببندد؟ آيا دولت انگليس جرات مي‌كرد چنين ترتيبي را به دولت ايران تحميل كند؟ اگر بدانيد در فرنگستان و آمريكا از بسته شدن قرارداد چه محشري برپا شد. اگر مي‌ديديد انگليس‌ها در عين اينكه خود را از تك و تا نمي‌اندازند چقدر متزلزل و نگران بودند و هستند اما چه فايده ملت ايران كه در بين نيست. ايراني‌ها كه نمي‌خواهند داخل آدم باشند ديگران هم كه كاسه گرم‌تر از آش نمی‌توانند بشوند. بسیار خوب، گذشته گذشت در آینده چه خواهیم کرد؟ ملت ایران، مجلس شورای ایران، با این قرارداد چه برخورد خواهد کرد؟ می‌شنوم علما در تهران بر ضد قرارداد کاغذ مهر می‌کنند و افکار در هیجان است. اینها همه صحیح، اما چه می‌خواهند بکنند؟ فرض می‌کنیم قرارداد باطل شد. بعد از آن چه می‌کنیم. برای زندگی خودچه فکری کرده‌ایم؟ چه طرحی ریخته‌ایم؟ کارهای خودمان را به که می‌سپاریم؟ چه اشخاصی بر سر کار می‌آوریم؟ از آنها چه می‌خواهیم؟ چه دستور به آنها می‌دهیم؟ چه وسیله برای کار کردن آنها فراهم می‌کنیم.... کار دنیا شوخی نیست، جدیت می‌خواهد، عقل می‌خواهد، دلسوزی برای مملکت می‌خواهد. اگر این چیزها در ما نیست باید آن را فراهم کرد و وقتی که این صفات جمع شد آن وقت به کار کردن مشغول شد تا وقتی که جماعتی بالنسبه مهم با طرح عاقلانه و جدیت نامه در مملکت متفقا در صدد اصلاح کار نباشند، هیچ کار نخواهد شد و روز به روز بدتر می‌شود و بنابراین این به عقیده بنده اول از همه این کار را باید صورت داد. اگر می‌شود و اگر نمی‌شود بیخود نباید زحمت کشید که هدر است و اگر کاری باید کرد همین است که مقدمه آن کار فراهم شود و البته به خاطر دارید که سابقا هم وقتی که من در تهران بودم همین نظر را داشتم و کسی با ما موافقت نداشت. ده سال دیگر هم که بگذرد باز در همان مرحله خواهیم بود و غصه خواهیم خورد.
منبع: مجله يغما، آذرماه1354

نوشته شده توسط سپهر برادران در شنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۱ |