ندا جعفریان
چالشها و ملزوماتي که در آموزش الکترونيکي با آن مواجه هستيم، عبارتند از:
• انعطافپذيري کامل در ارائه سناريوهاي مختلف.
• استفاده چندگانه از محتوا با وجود امکاناتي نظير جستوجو، انتخاب جديد و به روز رساني محتواي موجود.
• قابليت سازگاري با نيازهاي دانشجو، بسته به سطح دانش و اطلاعات مورد نياز وي.
•
 نحوه پرداخت که بايد بازتاب تقاضاي کاربران مختلف، با قابليت سازگاري 
محتواي عرضه شده باشد. در حاليکه دانشجوي مبتدي، احتمالا علاقهمند به 
خريد يک درس کامل بدون محدوديت محتوا است، يک آموزش گيرنده حرفهاي، 
احتمالا به دنبال اطلاعات خاصي است که براي آن حاضر است پول بپردازد. اين 
ملزومات متفاوت نميتواند با يک مدل پرداخت ثابت پشتيباني شود، بلکه نياز 
به روش منعطف تري شامل مدلهاي پرداخت، استراتژيهاي قيمتگذاري و 
سيستمهاي پرداخت مختلف دارد.
در اين مقاله برآنيم تا نحوه قيمتگذاري آموزش الکترونيکي را با توجه به ادبيات موجود بررسي کنيم.
قيمتگذاري محتواي آموزشي در اينترنت
آموزش
 الکترونيکي در حال گسترش در کره زمين است و تعداد افرادي که در مورد آموزش
 الکترونيکي چيزي نشنيدهاند، يا حداقل با مفهوم استفاده از تکنولوژي در 
آموزش آشنا نيستند انگشت شمار است. امکان آموزش الکترونيکي تقريبا در همه 
کسبوکارها و بخشهاي سازماني مختلف و همچنين در همه نقشهاي آموزش وجود 
دارد. با پيشرفت تکنولوژي و افزايش آموزش خود راهبرنده، آموزش الکترونيکي 
افزايش بيشتري خواهد يافت. باوجود اين حجم از آموزش الکترونيکي که تا کنون 
اجرا يا برنامهريزي شده است، قيمتگذاري آن دشوار است. اين کار مانند اين 
است که بخواهيم تعيين کنيم يک الکترون چقدر ارزش دارد. براي برخي کالاها به
 سادگي ميتوان ديد که قيمتگذاري چگونه عمل ميکند. در همه فروشگاهها تخم
 مرغها با هم قابل مقايسه هستند. ولي آموزشهاي الکترونيکي نامتجانس 
هستند. 
چرا قيمتگذاري آموزش الکترونيکي حياتي است؟ با ازدياد دورههاي
 آموزش الکترونيکي، موفقيت آنها بر مبناي قيمتگذاري آن است. هميشه قيمت 
منصفانه اي وجود دارد که افراد حاضرند براي هر محصول يا خدمت بپردازند. در 
نتيجه بر نحوه قيمتگذاري آموزش الکترونيکي فاکتورهاي متعددي موثرند که 
شامل تقاضا و تصور از ارزش است. ابتدا به تصور ارزش ميپردازيم. در حالت 
کلي افراد براي چيزهايي که براي آن پول ميپردازند ارزش بيشتري قائلند و 
پرداخت بيشتر باعث ارزش بيشتر در ذهن ميشود.
 کسي را تصور کنيد که بعد 
از سالها کارکردن يک اتومبيل اسپرت وارداتي خريده است. اين شخص هميشه 
اتومبيل خود را تميز و سرويس ميکند. حال فردي را تصور کنيد که يک اتومبيل 
ارزان قيمت دارد. ارزشي که اين فرد براي اتومبيل خود قائل است کمتر است. 
اين موضوع چگونه در قيمتگذاري آموزش الکترونيکي به کار ميرود؟ در آموزش 
الکترونيکي همواره اين خطر وجود دارد که قيمتي بيشتر يا کمتر از ارزش ادراک
 شده اعمال شود.
 Cornelia Weggen يک تحليلگر تحقيقات آموزش الکترونيکي 
ميگويد: «آموزش الکترونيکي با کيفيت ارزان قيمت نيست. اين تصور غلط وجود 
دارد که آموزش الکترونيکي ارزانتر است و باعث کاهش هزينهها ميشود، ولي 
سازمانها براي آموزش الکترونيکي خوب بايد پول بيشتري بپردازند.»
با 
قيمت پايين ارزش آموزش ادراک نميشود. اين باعث نگراني ميشود وقتي 
دستاندرکاران آموزش الکترونيکي قيمتهاي بسيار پايين ارائه ميدهند. اين 
موضوع چه ارزشي براي دانشجو دارد؟ آيا کسي که با چنين پيشنهادي مواجه است، 
در مورد کيفيت آن مشکوک نميشود؟ اما نقطه ايدهآلي که در آن قيمت خيلي 
بالا، يا خيلي پايين نيست، کجا است؟ اين موضوع حياتي است که بتوانيم تحمل 
بازار را موقع قيمتگذاري آموزش الکترونيکي بسنجيم. حال بهتر است به جنبه 
تقاضا توجه کنيم.
قيمت محصولات بر مبناي عرضه و تقاضاي آنها است. اين 
امر در مورد آموزش الکترونيکي نيز صادق است. اگر يک آموزش الکترونيکي با 
کيفيت، در يک قيمت منصفانه در دسترس باشد و نيازهاي مشتريان را برآورده 
کند، تقاضا براي آن زياد خواهد بود. متقابلا اگر قيمت زياد باشد، تقاضا 
براي آن کاهش خواهد يافت يا به صفر خواهد رسيد.قيمتگذاري آموزش الکترونيکي
 در هزاران روش اتفاق ميافتد. تعدادي از اين شيوهها را در ادامه بررسي 
ميکنيم.
قيمت به ازاي هر صندلي
اين روش متداولترين شيوه قيمتگذاري 
آموزش الکترونيکي است. در اين روش، هر فرد يا سازمان به ازاي هر شرکتکننده
 مبلغي ميپردازد. مثلا يک جلسه چهار ساعته آموزش الکترونيکي در مورد 
رهبري، براي هر شرکت کننده هزينهاي معادل 89 دلار دارد. همه افرادي که در 
اين درس شرکت ميکنند ميتوانند اين مبلغ را از طريق سازمان خود، يا شخصا 
پرداخت کنند. تفاوت آنها در تخفيفي است که به سازمان بابت تعداد زياد 
شرکتکنندههايشان اختصاص مييابد.
شهريه ورودي ثابت
اين روش گاهي 
مدل ثبت نامي خوانده ميشود. سازمانها ميتوانند يک مجموعه از دروس آموزش 
الکترونيکي را با يک قيمت ثابت و يک باره خريداري کنند. در چنين حالتي همه 
کارمندان در سازمان ميتوانند همه دروس را هر چندبار که بخواهند در يک سال 
بگذرانند. همچنين تعداد بالاي شرکتکنندگان ميتواند نقطه شروع خوبي براي 
مذاکره بر سر قيمت باشد.
پرداخت تدريجي
با اين روش قيمتگذاري، دروس 
در دسترس هستند و سازمانها يا افراد تا زماني که آنها را نگذرانند موظف به
 پرداخت شهريه نيستند. در برخي موارد افراد موقع ثبت نام درس اين شهريه را 
ميپردازند و در موارد ديگر هنگام گذراندن واحد. اين حالت ميتواند منجر به
 استفاده رايگان از درس، با پاس نکردن واحد شود.
به ازاي هر سرور
برخي
 فراهم کنندگان آموزش الکترونيکي مجوز محتوايشان را به سرور ميدهند و 
شرکتها ميتوانند براي تعداد سرورهاي مورد استفادهشان پول بپردازند.
رايگان
آموزش
 الکترونيکي مجاني؟ بله، به طور قطع اين يک روش قيمتگذاري است که با 
استفاده از اينترنت همخواني دارد. همان طور که ميتوان از سايت گوگل به طور
 رايگان استفاده کرد، يا به ديگر خدمات رايگان در اينترنت دست يافت، آموزش 
الکترونيکي رايگان نيز يک شاخه طبيعي از اين گونه خدمات است.
پرداخت برمبناي زمان
برخي
 روشهاي قيمتگذاري بر مبناي زمان صرف شده در يک جلسه آموزش است. يک واحد 
مديريت ميتواند ساعتي 45 دلار و يک درس آي تي ميتواند ساعتي 125 دلار 
قيمت داشته باشد. حال که تعدادي از مدلهاي قيمتگذاري اصلي را بررسي 
کرديم، سوال اين است که کدام مدل بهتر است؟ اين سوال مشابه اين است که 
بپرسيم کدام اتومبيل در بازار بهتر است. براي پاسخ به اين سوال بايد مشخص 
کرد که با استراتژي آموزش الکترونيکي سازمان تلاش ميکند به چه چيزهايي دست
 يابد و بايد اقتضائات کسبوکار و محيط عمليات را بررسي کرد. همه مدلهاي 
قيمتگذاري نقاط قوت و ضعفي دارند. پس بايد گزينهاي را در نظر گرفت که 
اهداف شما را بهتر پشتيباني ميکند.
  ماخذ:دنیای اقتصاد/تهیه شده در: وب نوشت پنگان